For faster navigation, this Iframe is preloading the Wikiwand page for بحث کاربر:Behzad.Modares/بایگانی۱۵.

بحث کاربر:Behzad.Modares/بایگانی۱۵

بایگانی‌های گذشته: ۱۲۳۴۵۶۷۸۹۱۰۱۱۱۲۱۳۱۴

بهائیت دین نیست

به بحث نگاه کنید در کتاب های موجود یکجا اصلا لفظ فرقه آورده شده خیلی از بی طرفان هم بهائیت را دین نمی دانند از لحاظ علمی این که فقط در یک کتاب آن هم فقط یکبار بهائیت را دین خوانده دلیلی بر دین بودن بهائیت نیست. اگر اینجا یک دانشنامه است باید دلایل علمی و دانشی داشته باشد اما اگر لانه ی بهائیت است که همین طور است این دلایل خنده دار و حتی دروغین باعث می شود تا بهائیت دین نام بگیرد— پیام امضانشدهٔ قبلی را کاربری نامشخص نوشته‌است.

۱. شما حرفهای عجیبی می زنید. اگر منظور شما کتابهای علمی باشد که از در کتابهای دین شناسی که من دیده ام همه سیستم های فکری نظیر اسلام، بودایی، مسیحیت، ادیان بهاییت، ادیان چینی، ادیان مرسوم در هند را دین می نامند.
۲. تعریف برای دین زیاد است اما تعریف علمی آن چیزی که شما در ذهن دارید نیست. اما مثلا تعریفی که در ویکی انگلیسی هم آمده را درنظر بگیرید

Religion is a cultural system that creates powerful and long-lasting meaning, by establishing symbols that relate humanity to beliefs and values

۳. تا آنجا که من در کتابهای معتبر دیده ام(نه کتابهای چاپ وطن) معمولا همه سیستم های بشری که ادعا می کنند مجموعه از اعتقادات و آموزه ها و ارزشهای معنوی برای بشر دارند در دسته دین جای می گیرند.
۴. اگر منظورتان این است که این بهاییت از جانب خدا نیامده است ولی اسلام دینی آسمانی است. باید بگویم که اصلا چنین چیزی فرای علم است و علم براساس چنین طبقه بندی کار نمی کند. یعنی هیچ کدام علمی نمی یابید که چنین تقسیم بندی بکند و بگویم فلان دین از جانب خدا آمده است و فلان دین از جانب خدا نیامده است. ----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۱۴ (UTC)پاسخ

بیطرفی جالب

در مقاله دختر پیامبر اصرار دارید که سنی بودن نویسندگان صحیح مسلم ، بخاری و بلاذری را کتمان و کلمه " نوینسدگان اسلامی" را جایگزین کنید+ ، اما در مقاله فرزند + وی اصرار دارید که همه جا به شیعه بودن نویسندگان موکدا اشاره کنید ! نرسی (بحث) ‏۲ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۵۴ (UTC)پاسخ

اولا چرا دو قضیه متقاوت را به هم ربط می دهید

  1. چرا یک نکته را باید صد بار برای شما گفت. ایرانیکا و دانشنامه اسلام منبع سنی نیستند که دیدگاه آنها را به اهل سنت نسبت دهیم. در آن مقاله دیدگاه دانشنامه اسلام منعکس شده است نه دیدگاه اهل سنت. همچنین اختلاف علی و فاطمه تنها در منابع اهل سنت نیامده است. منابع شیعه هم به این داستان اشاره کرده اند. حتی در کتب اربعه شیعه هم به این برش از زندگی علی و فاطمه اشاره شده است.
  2. در مقاله محسن اولا اصرار به نوشتن نام شیعه برای آن است که کاربر دیگری مانند شما اصرار دارد که جلو منابع سنی بنویسد سنی بنویسد سنی اما اصرار دارد مذهب نویسنده شیعه را پاک کند. اگر قرار است جلو مذهب نویسنده سنی بنویسد سنی جلوی منبع شیعه هم باید بنویسد شیعه
  3. در مقاله محسن منبع ما یک منبع ثانویه غیر شیعه و سنی مانند دانشنامه اسلام نیست. بلکه ما مستقیما به منبع اولیه شیعه و سنی اشاره کرده ایم.----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۰۷ (UTC)پاسخ
از لحن خوبتان تشکر می کنم ، شاید بخاطر سن و سال باشد.
  1. در ایرانیکا سنی منابع بودن مورد اشاره است و آمده:«In contrast to the rich hagiographic material on Fāṭema (see below), purely historical information, reported particularly in Sunni sources, is rare and usually involves only insignificant episodes. Fāṭema was probably the youngest daughter of Moḥammad and his first wife, Ḵadīja, the only daughter to live long enough to bear numerous offspring. Her date of birth is variously given as between five years before and two years after the beginning of the Prophet’s mission (Lammens, pp. 8-14). She was particularly close to her father and is said to have followed him to Medina shortly after his emigration (hejra). Although there is disagreement over details, she became the wife of the Imam ʿAlī b. Abī Ṭāleb (q.v.) while still an adolescent, probably in 2/623-24. Moḥammad arranged this marriage in obedience to divine will, having already rejected requests for her hand by Abū Bakr, ʿOmar, and probably the very wealthy ʿAbd-al-Raḥmān b. ʿAwf (Ebn Saʿd, pp. 11-20; Ebn Rostam, p. 12). Before the occupation of the prosperous oasis of Ḵaybar ʿAlī and Fāṭema were poor, and her life does not always appear to have been happy. On a few occasions, most probably owing to ʿAlī’s attempts to take other wives, the Prophet had to intervene to reconcile the couple (Ebn Ḥanbal, p. 326; Boḵārī, II, pp. 440 ff.; Termeḏī, pp. 319-21).»

و در هیچ کجا کلمه «نویسندگان اسلامی» را نمی بینم. دانشنامه اسلام را ندارم. دوستدار نرسی (بحث) ‏۲ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۳۸ (UTC)پاسخ

قبل از آنکه بحث را شروع می کردید نگاهی به مقاله فاطمه می انداختید. آنجا من نوشته ام نویسندگانی مانند... --♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۰۶ (UTC)پاسخ

عجیباً غریبا!

صفحاتی که این الگو در آنها استفاده شده،خوب چرا درست نشان داده نمی شود بهم ریخته چرا --3oÑa (بحث) ‏۲ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)پاسخ

در رایانه من درست کار می کند و مشکلی ندارد----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۳ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۱۶ (UTC)پاسخ

تاریخ نگاری دوران اولیه اسلام

سلام. من در مقالات متعدد مربوط به اسلام با مشکل ارجاع به منابع تاریخی مواجه شده ام. لذا در تلاشم تا این مقاله را تکمیل کنم و از طریق افزایش دانش کاربران با این مشکل مقابله کنم. در کنار آن مناسب است ما در اینجا رهنمودی مشابه رهنمود ویکی پدیای انگلیسی برای مقالات داشته باشیم. بخصوص در زمینه ارجاع به منابع اولیه دینی و ذکر احادیث در مقالات مشکلات زیادی وجود دارد.--سید (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۴۴ (UTC)پاسخ

باید در مرحله اول با همدیگر ترجمه وپ:اسلام را کامل کنیم. مورد دیگر آموزش کاربران است. مثلا اینکه کاربر یاد بگیرد تا خود منبع را شخصا کنترل نکرده است با استناد یک وبلاگ یا وبسایت نامعتبر به یک منبع اولیه ارجاع ندهد. نمی دانم به این مشکل برخورد کرده اید. تا بحثی می شود کاربران می روند ظرف نیم ساعت ده منبع اولیه و مذهبی از بحارالانوار تا کتابهای فلان عالم ناشناس اهل سنت را ردیف می کنند. اینگونه موارد تابلو است که کپی کاری از یک وبلاگ یا منبعی مشابه است و خود کاربر شخصا آن منبع ها را کنترل نکرده است.

مشکل این است که اولا کنترل این منبع ها امکان پذیر نیست چون نه سال چاپ نه انتشارات و نه ... موجود است. بعد هم وقتی با هزار زحمت منبع را می یابی می بینی که در نقل قول امانت داری اصلا نشده است.----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)پاسخ

تکمیل آن رهنمود پیشنهاد خوبی است. البته من با ترجمه کامل مخالفم زیرا شرایط در اینجا با فضای ویکی پدیای انگلیسی متفاوت است. برای مثال در زبان انگلیسی هر چه منبع جدیدتر باشد تا حد زیادی می توان گفت بهتر و دقیقتر است اما در منابع دینی فارسی و عربی چنین چیزی را نمی توان گفت. دلایل آن بسیار متعدد است که در صورت لزوم در جای خود توضیح خواهم داد. من در فارسی و عربی بیشتر بر اعتبار علمی نویسنده تأکید دارم و نه متأخر بودن منبع.--سید (بحث) ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۵:۴۱ (UTC)پاسخ

--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۰۱ (UTC)پاسخ

ادعای بزرگ

ادعای بزرگ +( تهمت جعل حدیث به علمای شیعه در عصر صفوی) مدرکی بزرگ تر و معتبر تر از یک مترجم که فاقد هرگونه تحصیلات مرتبط می باشد، دارد.نرسی (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۳:۳۶ (UTC)پاسخ

شفا از فرهیختگان بزرگ معاصر است. ایشان خیلی معتبرتر از بسیاری از نویسندگان دیگری است که شما به آنها استناد می کنید. ضمنا هر چیزی که به مذاقتان خوش نمی آید را ادعای بزرگ ننامید. جعل حدیث صفوی اصلا ادعای بزرگی نیست و قول مشهوری است----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۳:۴۷ (UTC)پاسخ

  1. ما در ویکی پدیا چیزی بنام «فرهیخته» «بزرگ و کوچک» و.. برای ویرایش کردن نداریم. آنچه داریم «منبع معتبر» است که ایشان در این مورد نیست. تمام منابع وی را صرفا در زمینه ترجمه صاحب نظر می دانند ونه اسلام شناسی. گرچه حتی منبعی که بالاترین اتفاق نظر دربار آن در ویکی وجود دارد همان فرهیخته اش را هم زیر سوال می برد و می نویسد :«خدمات شجاع الدین شفا در دربار پهلوی از سالها پیش او را از چشم بخش بزرگی از روشنفکران ایرانی، بویژه چپگرایان انداخته بود تا آنجا که پس از انقلاب هم با وجود اینکه تا واپسین ماههای عمرش از قلم زدن علیه حکومت جمهوری اسلامی در ایران بازنایستاد، منتقدان قدیم و جدید همچنان صداقتش را زیر سؤال می بردند و می نوشتند که چگونه خادم سلطنت پهلوی از دموکراسی دم می زند.» و «سه دهه آخر عمرش هم که وقف ستیز با دین اسلام و دیگر ادیان توحیدی شد، بر شمار دشمنانش افزود تا آنجا که سایت جرس، از پایگاه های اینترنتی اصلاح طلبان که زیر نظر چند روشنفکر دینی اداره می شود، هنگامی که از مرگ او خبر می دهد، برخلاف سنت مطبوعات ایرانی که معمولاً در حق درگذشتگان تندی نمی کنند، از او با عنوان نویسنده "متهتک" یاد می کند.» و «شجاع الدین شفا نوشته که تقریباً همه این چهارده هزار جلد کتاب را خوانده و حاشیه نویسی کرده، هرچند این ادعا مبالغه آمیز می نماید و چندان عملی به نظر نمی رسد، حتی اگر خواندن هر کتاب، تنها یک روز به طول انجامیده باشد.» و «شجاع الدین شفا با اینکه پیشتر در رد قرآن قلم زده و خدا را آفریده ذهن بشر دانسته بود، در این نامه از قرآن با عنوان کتاب آسمانی یاد کرد و از "واقعیتهای قرآنی" و لزوم متعهد بودن رهبر کشور در مقابل خداوند نوشت.»
  2. اگر جعل حدیث پیرامون زندگی دخترعلی «قول مشهوری» است حتما می توانید منابع دیگر ارائه کنید. نرسی (بحث) ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۰۲ (UTC)پاسخ
واقعا اصرار بر نگاه داشتم آنمطلب شما را به آن وادی می کشاند که با عهده داشتن مسئولیت مدیریت بدیهی ترین اصول ویرایش را نقض کنید؟ این برای سابقه شما اصلا خوب نیست. شما پس از اینهمه ویرایش نمی دانید که

مسئولیت آوردن مدرک و ارجاع به منبع بر عهدهٔ ویراستاری است که ویرایشی در مقاله کرده و می‌خواهد ویرایشش باقی بماند.

این یک اصل کلی و خدشه ناپذیر است و این شما هستید که برای ادعای بزرگ جعل خدیث توسط علمای شیعه باید منبعی ارائه کنید که درخور این ادعا باشد نه من. نرسی (بحث) ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۲۶ (UTC)پاسخ

جناب نرسی متاسفانه شما حرف خودتان را همیشه می زنید و حرف کسی را گوش نمی دهید. نمونه اش این نظر سنجی اخیر در مورد مقاله فرح بود.
این نقل قول شما ربطی به موضوع ندارد. منبع آورده شده است و نویسنده منبع هم معتبر است. شما ادعا دارید که ادعا بزرگ است. این ادعا را شما با نشان دادن منبع های معتبر باید نشان دهید نه من.----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC)پاسخ


ببخشید پابرهنه می پرم وسط بحث. شاید مشکل را بتوان به گونه ای دیگر توضیح داد. قطعا در دوره صفویه تحریفاتی رخ داده اما بیشتر توسط حکومت و مبلغان دولتی و اهل منبر بوده است. چنانکه مرحوم ابوالقاسم گرجی در خصوص علمای این دوره در کتاب تاریخ فقه و فقها می نگارند علمای این دوره بخصوص اواخر این دوره بیشتر اخباری و اهل حدیث بوده اند. (ص.237) ین علما با توجه به امکاناتی که داشتند جوامع حدیثی فراوانی گرد آورده اند. اما این ب معنای تحریف عامدانه نیست. چنانکه ایشان توضیح می دهد اخباریان بسیاری از احدیث را که ز نظر علمای اصولی به دلایل متعدد نامعتبر است، صحیح تلقی می کنند. (صص 247-249) بنابراین آنان بسیاری از احادیث شاذ و نادر و متروک را که مقبول اکثر علمای عقل گرای شیعه در طول اعصار نبوده در جوامع خود جمع کرده اند و شاید این موضوع برای جناب شفا شائبه جعل حدیث را دامن زده است.--سید (بحث) ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۵:۵۱ (UTC)پاسخ
بله با نظر شما موافقم نظیر کتاب "طهر الخمر" ، به همین جهت هم منابعی مثل شفا غیر معتبر هستند. نرسی (بحث) ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۰۲ (UTC)پاسخ
جناب نرسی. شجاالدین شفا صاحب تالیفات فراوانی در تاریخ است و به فرد سرشناسی در این زمینه است. همینکه از چند دانشگاه معتبر دنیا دکترا افتخاری در تاریخ دارد موید این موضوع است. اگر شما اعتبار کتابهای ایشان را زیر سوال ببرید پس مثلا کتاب های جعفر شهیدی بسیار کمتر از ایشان اعتبار دارد. در مورد ادعای بزرگ شما هنوز معنی ادعای بزرگ را نمی دانید. ادعای بزرگ ادعایی نیست که به ذائقه شما خوش نیاید و با ساختار فکری شما متفاوت باشد. ادعای بزرگ ادعایی است که خلاف اکثریت منابع معتبر باشد. در مورد ام کلثوم کتاب منبع معتبر تاریخی را سراغ دارید که عقیده شیعه معاصر را تایید کند؟ حداقل منابع تاریخی علمی مانند بریتانیکا و دانشنامه اسلام بر این ازدواج صحه گذاشته اند--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۵۲ (UTC)پاسخ
دوست عزیز، گرامی ، ادعای ایشان (که من آنرا بزرگ خواندم) "جعل حدیث توسط علما است" نه خود ازدواج.منابع ممکن است بگویند که در منابع شیعه و سنی این ازدواج آمده اما ایشان می گوید (نقل به مضمون)این ازدواج انجام شده و احادیث مغایر با آنرا هم علمای شیعه حعل کرده اند. حتی نه اینکه یک یا دو عالم بلکه همه علمایی که حدیثی غیر از این نقل کرده اند جعل کرده اند. این ادعای بزرگ منبع می خواهد.نرسی (بحث) ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۵۸ (UTC)پاسخ
خوب پس شما اول منبع معتبر نشان دهید که این ادعا خلاف نظر سایر محقیقین است. --♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۰۱ (UTC)پاسخ
واقعا اصرار بر نگاه داشتن آنمطلب شما را به آن وادی می کشاند که با عهده داشتن مسئولیت مدیریت بدیهی ترین اصول ویرایش را نقض کنید؟ این برای سابقه شما اصلا خوب نیست. شما پس از اینهمه ویرایش نمی دانید که

مسئولیت آوردن مدرک و ارجاع به منبع بر عهدهٔ ویراستاری است که ویرایشی در مقاله کرده و می‌خواهد ویرایشش باقی بماند.

این یک اصل کلی و خدشه ناپذیر است و این شما هستید که برای ادعای بزرگ جعل خدیث توسط علمای شیعه باید منبعی ارائه کنید که درخور این ادعا باشد نه من. نرسی (بحث) ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۲۸ (UTC)پاسخ


جناب نرسی متاسفانه شما حرف خودتان را همیشه می زنید و حرف کسی را گوش نمی دهید. نمونه اش این نظر سنجی اخیر در مورد مقاله فرح بود که انسان از اصرار شما بر زورچپانی دیدگاه خود انگشت به دهان می ماند.
این نقل قول شما ربطی به موضوع آورده شده ندار. منبع آورده شده است و نویسنده منبع هم معتبر است. این شما هستید که ادعا دارید که ادعا بزرگ است. این ادعا را شما با نشان دادن منبع های معتبر باید نشان دهید نه من. یکبار دیگر حرفم را تکرار می کنم نشان بدهید که ادعا بزرگ است. این قدم اول برای آنکه بحث را شروع کنیم. ----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC)پاسخ


  1. هرچه می نویسید نا امید تر می شوم. شما چطور مدیر شده اید که نمی دانید آنچه بدان اینک داید وپ:زورچپانی دیدگاه مربوط به مقالات است نه اظهار نظردر یک پروژه. قبل از اینکه اتهامات دیگران را اینجا نقل کنید یک بار اصل موضوع را دست کم بخوانید.
  2. دقت داریدکه شما پیاپی حمله شخصی می کنید ؟ دقت داریدکه حمله شخصی شما صفحه بحث من احتمالا سبب ساز حملات شخصی دیگر به من توسط سندباد و سایرین شد ؟ شما واقعا درک نمی کنید که اتهام (آنهم نه به یک فرد خاص) بلکه به عموم علما در یک دوره تاریخی ادعای بزرگ است؟ نرسی (بحث) ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۴۳ (UTC)پاسخ
جناب نرسی. من به انشا وپ:زورچپانی لینک دادم که شما بل می گیرید؟ من منظورم زورچپانی دیدگاه بطور عام است نه آن انشای کذایی. کارهای شما در آنجا بیشتر مصداق وپ:فریاد و شاید بشود گفت وپ:کر بود . ضمنا این گفته شما شما (چطور مدیر شده اید) یک حمله شخصی است و قابل بسته شدن.
فکر کنم بحث با شما بی فایده است. همانگونه که گفتم بیاد ندارم کسی توانسته باشد شما را در بحثی مجاب کرده باشد. دفعه دیگر وقت خود را صرف توجیه الف و ب به شما نخواهم کرد. در صورت مشاهده خرابکاری و زورچپانی بجای آموزش و تذکر قطع دسترسی خواهید شد.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۰۱ (UTC)پاسخ
  1. من مگر علم غیب دارم بدانم وقتی شما به وپ:زورچپانی لینک می دهید منظورتان چیز دیگریست !!
  2. موارد متعدد حملات شخصی شما روشن است و من لیستی از آن را بزودی برای دیوانسالاران ارسال میکنم.
  3. گذشته از آنکه اتهامات شما فاقد هر استدلالی است ، وپ:کر ،وپ:فریاد ، وپ:زورچپانی و سایر آن مربوط به ویرایش در مقالات است نه اظهار نظر در رای گیری ها.امیددارم پیش از آموزش الف و ب به دیگران یک بار قوانین را مرور کنید و مفاهیم اصلی و بنیادین ویکی را دریابید.
  4. در مکاتبات ایمیلی با من اعتراف کردید که همراه با ۳ مدیر دیگر برای من رادار احداث کرده بودید که نقض آشکار قوانین است.
  5. من هم در مقابل اقدامات شما کوتاه نخواهم آمد.ظاهرا گذشت من در برابر قطع دسترسی قبلی موجب سوئ تفاهم شده است.
  6. گرچه شما همچنان به حمله شخصی می پردازید ، این منبع کتب نگاشته توسط شفا در سالهای پس از انقلاب را چنین توصیف می کندکه نه آن ادعا بل تمام اعتبار کتابهای پس از انقلاب و بالاخص آن کتاب مذکور را زیر سوال می برد.«آثار این دوره از زندگی او، از لحاظ پایه های علمی و پژوهشی استواری نوشته های پیش از انقلاب را ندارند و بویژه در جاهایی که مستقیماً به مسائل و رخدادهای پس از انقلاب می پردازد، قلم عالمانه فدای خشمی متعصبانه می شود.+ » نرسی (بحث) ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)پاسخ
افشا مکالمات ایمیلی از مصداق های وپ:آزار و اوتینگ است. بماند که تحریف حرفهای من نیز کاری غیر اخلاقی است.
در مورد دیدگاه مورد نظر در مورد شفا. بله دیدگاه جرسی ها و عده ای روشنفکران مذهبی چنین است اما من در مقابل دیدگاه روشنفکران مذهبی می توانم دیدگاه مخالف هم بیابم. --♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۵۷ (UTC)پاسخ
آن منبع که ارجاع دادم بی بی سی فارسی است نه جرس. بالاترین میزان ارجاع در ویکی فارسی به بی بی سی است و تاکنون تردید خاصی در باب ان نبوده است.خارج از فضای ویکی هم در همه موارد ( جز آنجا که به منافع ملی دولت انگلیس مربوط شود) معتبر است. یعنی حتی یک دور هم نگاه نمی کنید که چه نوشته شده است؟ همه ویرایشاتتان همین گونه خدا کند نباشد. نرسی (بحث) ‏۹ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۰۲ (UTC)پاسخ
ش۱ ش۲
ش۳ ش۴

استفاده منصفانه از تصاویر

گویی موضوعی با نام «استفاده منصفانه از تصاویر در ویکی پدیای فارسی» وجود ندارد؟؟!!! جلد یک کتاب مگر چه قدر مهم است که هزاران برچسب باید بخورد و هی حذف شود.لابد روزانه میلیون ها شکایت به ویکی می کنند که چرا عکس ها رو نقض تکثیر کردید ؟مهمه؟ لطفا راهنمایی ام کنید.و از قطع دسترسی من جلوگیری کنید و به شکایت من رسیدگی هر روز به من توهین می کنند و کسی جوابگو نیست--3oÑa (بحث) ‏۹ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)پاسخ


اگر بخواهیم قوانین کپی رایت جمهوری اسلامی ایران را رعایت کنیم. عکس از روی جلد کتاب ها قابل تکثیر نیست. استفاده منصفانه مربوط به آثار منتشر شده در کشورهایی است که قانون استفاده منصفانه را دارند . مانند کشور امریکا. در کشور ایران چنین قانونی وجود ندارد.----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۹ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)پاسخ
خوب برای جلد های کتاب های عربی که بار کردم چاپ بیروت یا قاهره است.مشکلی دارند؟ -3oÑa (بحث) ‏۹ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۱۲ (UTC)پاسخ
باید پیش از بارگذاری باید اطمینان حاصل کنید که آن کشورها قانون استفاده منصفانه را دارند یا خیر----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۹ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)پاسخ
قانونی درباره اماکن ممنوع عکس بردای در ایران داریم،مثلا ساختمان فرمانداری یا نظامی؟--3oÑa (بحث) ‏۹ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۶ (UTC)پاسخ

منتظر نظر شما هستم

بحثي در خصوص ادغام بخش هايي از مقاله حجت بن الحسن عليه السلام در صفحه بحث آن مقاله نوشته ام. منتظر دريافت نظرشما هستم. ارادتمند.--سید (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۵:۱۴ (UTC)پاسخ

ببخشید تو این وانفسای واگردانی ها باید ما رو هم تحمل کنید و سروکله بزنید. به هر حال در اکثر مواردی که در صفحه بحث طرح کردید نظزم مخالف بود و توضیح دادم. البته چنانچه شما این کلمه علمی را هی نزنی تو سر ما، بنده از بحث با شما لذت می برم. ضمنا سوال اصلی من ادغام آن بخش ها برای افزودن بر انسجام مطلب مغفول ماند.--سید (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۳:۵۴ (UTC)پاسخ
نه خواهش می کنم سید جان. کار کردن در کنار شما باعث افتخار است. در مورد پیشنهادتان. دقیقا متوجه نمی شوم که آنچه در ذهن دارید چیست امااگر فکر می کنید که این کار باعث بهبود مقاله می شود دست بکار شوید. راستش این مقاله را به صدها شیوه می شود تقسیم بندی کرد که همه آنها درست است. باید دید که آخرش این نوشتار چه می شود.----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۴:۱۳ (UTC)پاسخ
كاش بشه درخصوص دو ديدگاه با حضور چند نفر ديگر كه به اين موضوع منابع فارسي علاقه دارند بحث كنيم تا بتوانيم سياست و رهنمود مربوط را توسعه دهيم.--سید (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۴:۰۱ (UTC)پاسخ

تاكید بیش از اندازه به منابع ثالثه

گفتاورد از مقاله "تحقیق دست اول ممنوع": ((مقالات ویکیپدیا باید به صورت عمده‌ای بر منابع چاپی ثانویه و، تا حد کمتری، ثالثه تکیه کنند))

((سیاست ما: منابع ثالثه می‌توانند در فراهم کردن خلاصه‌هایی از موضوعاتی که در کثیری از منابع اولیه و ثانویه پوشش داده شده‌اند، مفید باشند.))

بسیار مشاهده می شود كه شما در نگارش مقالات پیش از رجوع به منابع ثانویه سراغ منابع ثالثه می روید. علاوه بر این از این نكته غافل می شوید كه منابع ثالثه در صورت وجود پوشش كافی در منابع اولیه و ثانویه قابل استفاده هستند. و این در حالی است كه در خیلی از مواردی كه شما به منابع ثالثه (مثلا دانشنامه ها) ارجاع داده اید، منابع اولیه و ثانویه فراوانی وجود دارند كه نظری مخالف نظر منبع ثالثه مزبور دارند. با وجود اعتراف به زحمات فراوان شما در ویكی فارسی من روند ویرایشی شما را در راستای قوانین ویكیپدیا نمی بینم.Kazemita1 (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۳:۴۱ (UTC)پاسخ

جناب کاظمی. من خود از نویسندگان این بخش از این سیاست بوده ام. اتفاقا من تا زمانی که دسترسی به منبع ثانویه داشته باشم به منبع ثانویه مراجعه می کنم. تنها زمانی به منبع ثالثه مراجعه می کنم که دسترسی به منبع ثانویه مناسب نداشته باشم. یا نظر بین منابع ثانویه متضاد باشد.
ضمنا خود ویکی هم رجوع به منبع ثالثه در زمانی که بین منابع ثانویه اختلاف وجود دارد را توصیه کرده است. البته آن بخشی که خواندید کاش دقت می کردید که مکروه بودن استفاده از منبع اولیه را اعلام کرده بود.----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۳:۴۷ (UTC)پاسخ
((تنها زمانی به منبع ثالثه مراجعه می کنم که دسترسی به منبع ثانویه مناسب نداشته باشم.))
مطمئن هستید این كار مطابق سیاستهاست؟ Kazemita1 (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۰:۴۲ (UTC)پاسخ

بله. هیچ منافاتی با سیاستها ندارد. حتی توصیه شده است که هنگامی که تضاد زیادی بین منابع ثانویه وجود دارد از منبع های ثالثه استفاده شود. چیزی که خلاف سیاستهاست تاکید بر منابع اولیه است. این کاری است که شما می کنید. من بیشتر احساس می کنم شما این بحث را برای این پیش کشیده اید در جواب نوشته ای که من در صفحه بحثتان نوشتم. یعنی بجای آنکه پاسخ من را در آنجا بدهید این بحث را پیش کشیده اید--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۰:۵۳ (UTC)پاسخ

Child Foundation

راستی شما نسبتی با آقای مدرس بنیاد كودك ندارید؟ اگر دارید كه خدا جدا عوضتان بدهد. كاری بس بزرگ است.

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/04/110418_l78_chil_foundation.shtml در هر حال بد نیست صفحه فارسی این مدخل كمی بهبود یابد. Kazemita1 (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۵۵ (UTC)پاسخ

BĀBAK

Mid به چه معنی هست در جمله Mid. Pers. Pāpak, Pābag ؟ Elit (بحث) ‏۲۳ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)پاسخ

فارسی میانه----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲۳ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)پاسخ

اعتبار منبع

سلام. من پيشنهاد مي كنم به جاي بحث هاي مكرر در صفحات بحث مقالات برويم ویکی‌پدیا:منابع معتبر را درست كنيم و يك بار براي هميشه آنجا به يك نتيجه اي برسيم. مي توانيم از ديگر ويراستاراني كه علاقمند به اين موضوع مي دانيم هم دعوت كنيم.--سید (بحث) ‏۲۵ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۳۹ (UTC)پاسخ

من بحثي را در آنجا آغاز كرده ام و خوشحال مي شوم در آن مشاركت كنيد.--سید (بحث) ‏۲۵ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۴۶ (UTC)پاسخ
کاش شما هم در این ویکی پروژه جدید به ما بپیوندید.--سید (بحث) ‏۲۷ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۴:۳۵ (UTC)پاسخ

تام

درود جناب مدرس. فرصت دارید تاپیک آخر تام را چک بفرمائید؟ سپاس Cobain (بحث) ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۰۰ (UTC)پاسخ

چشم----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۰۱ (UTC)پاسخ

وگ

درود،
ویرایشتان در پرونده:Meatballs simmering.jpg را وگ کردم. صفحهٔ بحثش را نگاه کنید. رازقنــدی (بحث) ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۲۳ (UTC)پاسخ

در هیچ‌جای ویکی نیامده تصاویری که متاداده دارند حتما ناقض حق تکثیر نیستند که این‌قدر مدیران در حذف پرونده‌های دارای متاداده این دست آن دست می‌کنند تا مدیری دیگر به آن رسیدگی کند. رازقنــدی (بحث) ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۲۸ (UTC)پاسخ
حذف شد. من توضیح شما را در صفحه بحث ندیده بودم.----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۳۰ (UTC)پاسخ
حجت هم همین مشکل شما را داشت، ولی عاقلانه‌تر رفتار کرد و خواستار ارائهٔ توضیحات شد. رازقنــدی (بحث) ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۳۲ (UTC)پاسخ
در کلامتان دقت کنید و وپ:نزاکت را رعایت کنید. وقتی برچسبی می گذارید توضیحات را باید در همان صفحه بنویسید. نوشتن دو کلام که «نقض حق تکثیر» است چاره کار نیست.----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۳۸ (UTC)پاسخ
نه خیر، جناب. این‌گونه که شما می‌گویید نیست. وپ:محس را بخوانید. شاید متوجه شدید. در آن‌جا خلاصهٔ دلایل نوشته شده است و شما به عنوان مدیر باید بدانید وقتی علت درخواست حذف را می‌نویسند حق تکثیر یعنی چه؟ این را می‌توان از ((دست نگهدار)) هم فهمید که می‌گوید از صفحه‌ بحث برای استدلال استفاده کنید. رازقنــدی (بحث) ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۵۳ (UTC)پاسخ
باید لینک می دادید به عکس. در دفعات بعد لینک به وبگاهی که عکس از آنجا کپی شده است ارایه کنید. با تشکر--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۵۶ (UTC)پاسخ
من طبق سیاست‌ها و رهنمودها عمل خواهم کرد و نه درخواست شما. رازقنــدی (بحث) ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)پاسخ
موفق باشید----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)پاسخ
هستم. رازقنــدی (بحث) ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۰۶ (UTC)پاسخ
طرز صحبت شما اصلا در چارچوب وپ:نزاکت نمی گنجد. اینجا همه با هم همکاریم. اینگونه طلبکارانه صحبت کردن و نیش و کنایه زدن جز دلخوری همکارانتان ثمره ای ندارد.----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۱۰ (UTC)پاسخ

نظر در خصوص عنوان مقاله ی "سه گانه پرستی"

درود بر شما دوست ارجمند، ممکن است نظرتان را در خصوص تغییر عنوان مقاله ی سه گانه پرستی، (در صفحه ی بحث همان مقاله، مدخل "عنوان مقاله") با ما در میان بگذارید؟ با سپاس--فیلیپ (بحث) ‏۲۹ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۰:۴۳ (UTC)پاسخ

سید جعفر شهیدی،

در مقاله نوشته اید: ((سید جعفر شهیدی، نویسنده شیعه، نظر قاطعی در مورد این رویداد تهدید به آتش زدن نمی دهد)) در حالی كه خود او صریحا درباره آن حرف زده است: ((بسيار بعيد و بلكه ناممكن مى نمايد چنين داستانى را بدين صورت هواخواهان شيعه يا دسته هاى سياسى موافق آنان ساخته باشند،چه دوستداران شيعه در سده هاى نخستين اسلام نيروئى نداشته و در اقليت بسر مى برده اند.چنانكه مى بينيم اين گزارش در سندهاى مغرب اسلامى هم منعكس شده است،بدين ترتيب احتمال جعل در آن نمى رود.))


چیزی كه در مورد آن قاطعانه حرف نزده است همانا حمله فیزیكی است: ((آيا راست است كه بازوى دختر پيغمبر را با تازيانه آزرده اند؟آيا مى خواسته اند با زور بدرون خانه راه يابند و او كه پشت در بوده است،صدمه ديده؟در آن گير و دارها ممكن است چنين حادثه ها رخ داده باشد.))

من دوباره ویرایش می كنم اگر احساس كردید مشكلی بود كه بفرمایید.Kazemita1 (بحث) ‏۲۹ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۱۹ (UTC)پاسخ

در خصوص تهدید به آتش زدن در کتاب جانشینی مادلونگ هم به آن اشاره شده. من آن را از چند منبع در مقالات مرتبط ویکی پدیای انگلیسی گذاشته ام. --سید (بحث) ‏۳۰ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۶:۲۵ (UTC)پاسخ

در مورد تهدید به آتش زدن اختلافی ندیده ام و همین الان هم مقاله آنرا تایید کرده است.----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۳۰ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۵۴ (UTC)پاسخ

چند اصلاح

فکر کنم در خصوص منابع منتشر شده در ایران به توافق نسبتا خوبی رسیده ایم. منتها عبارات شما کمی مبهم است و من در دو پرانتز در متن رهنمود مشخص کرده ام. لطفا بخصو آن پاراگراف انتشارات جهت دار را مقداری گویاتر و با ملاک های عینی بنویسید تا بشود در بحث های مقالات به نتیجه رسید. من نظرم بیشتر آن است که مولف را موضوع سنجش اعتبار قرار دهیم و اگر این روش کارآمد نبود سراغ بررسی ناشر برویم. ضمنا درخصوص سایت های خبری باید با انعطاف بیشتری برخورد کرد تا بتوان از منابع مختلف نقل قول آورد و مقاله بیطرف نوشت. در ویکی انگلیسی به پرس تی وی هم می شود ارجاع داد. البته می توان این موارد را مشخص کرد که به چه جریان یا شخص یا سازمان وابستگی دارند. شاید خوب باشد برای این منابع یک بخش جدا از رهنمود را ایجاد کنیم.--سید (بحث) ‏۳۰ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۰۶:۲۵ (UTC)پاسخ

حذف یک صفحه

با درود،

دو صفحه لس‌آنجلس داجرز و لس آنجلس داجرز برای یک تیم وجود دارند که به خاطر رعایت نکردن نیم فاصله در کلمه لس‌آنجلس بوجود آمده اند. چگونه می توانم صفحه دوم را حذف کنم؟ ضمنا این نیم فاصله در اسم شهر لس‌آنجلس یک سری درهم برهمی در مقالات راجع به این شهر بوجود آورده. چطور می شود این مشکل را به شکل اتوماتیک حل کرد؟

با تشکر --طاها (بحث)

راه اتوماتیکش ربات راندن است. در مورد حذف فکر کنم همین الان صفحه دوم توسط فوبیا حذف شده است. ----♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۳۰ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۲:۴۲ (UTC)پاسخ
می توانید یک لینک به آموزش درست کردن ربات بدهید؟ با تشکر -- طاها (بحث) ‏۱ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۰۲ (UTC)پاسخ
درخواست‌های رباتیکی را می‌توانید اینجا مطرح کنید. –Z ‏۱ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۱۷ (UTC)پاسخ
{{bottomLinkPreText}} {{bottomLinkText}}
بحث کاربر:Behzad.Modares/بایگانی۱۵
Listen to this article

This browser is not supported by Wikiwand :(
Wikiwand requires a browser with modern capabilities in order to provide you with the best reading experience.
Please download and use one of the following browsers:

This article was just edited, click to reload
This article has been deleted on Wikipedia (Why?)

Back to homepage

Please click Add in the dialog above
Please click Allow in the top-left corner,
then click Install Now in the dialog
Please click Open in the download dialog,
then click Install
Please click the "Downloads" icon in the Safari toolbar, open the first download in the list,
then click Install
{{::$root.activation.text}}

Install Wikiwand

Install on Chrome Install on Firefox
Don't forget to rate us

Tell your friends about Wikiwand!

Gmail Facebook Twitter Link

Enjoying Wikiwand?

Tell your friends and spread the love:
Share on Gmail Share on Facebook Share on Twitter Share on Buffer

Our magic isn't perfect

You can help our automatic cover photo selection by reporting an unsuitable photo.

This photo is visually disturbing This photo is not a good choice

Thank you for helping!


Your input will affect cover photo selection, along with input from other users.

X

Get ready for Wikiwand 2.0 🎉! the new version arrives on September 1st! Don't want to wait?