For faster navigation, this Iframe is preloading the Wikiwand page for پیلسم.

پیلسم

پیلسم
نگاره پیلسم در شاهنامه تهماسبی
اطلاعات کلی
نامپیلسم
منصبسالار
نژادترکان چین
دودمانویسگان
آئیندیویسنا
ملیتتــوران
سایر اطلاعات
شناخته شدههماورد رستم
شناخته شدهناظر بر قتل سیاوش
جنگ‌هاایران و توران
آخرین نبردنبرد برزو
هماوردرستم
نتیجه نبردهلاکت پیلسم
خانواده
نام پدرویسه
برادرانپیران، بارمان، هومان، کلباد،
رویین، نستهین

پیلسَم از پهلوانان تورانی و پسر ویسه سپهسالار افراسیاب است. از میان تورانیان او تنها پهلوانی است که جسارت رو در رو شدن با رستم را داشت. رستم او را در نخستین جنگی که به کین خواهی سیاوش درگرفت به زخم نیزه کشت.

دلیری که بـُـد نام او پیلسمگوی کی نژادی چو شیر دژم

پیلسم در شاهنامه

[ویرایش]

پیلسم از جمله سردارانی است که شاهنامه او را از نژاد کیان بر می‌شمارد پدرش ویسه و برادرش پیران است که در ایران و توران هماوردی نداشت. پیلسم در کشاکش و ادامه جنگ هفت گردان نزد افراسیاب آمد تا اذن جنگ با رستم را بیابد. افراسیاب که دغدغه قتل رستم را داشت از او استقبال کرد و گفت ای جوان دلیر تو را پیروزی نصیب همه دشمنانت خار و ذلیل. پیلسم چون اینگونه جواب شنیده عازم میدان شد.

در جنگ‌های مطروحه اغلب سرداران از رؤسای قبایل و اقوام بودند، احتمالاً پادشاه نیز همهٔ ایشان را یک بیک نمی‌شناخت. شناخت و مطرح شدن سرداری منوط بود به انجام کاری خارق‌العاده برای پادشاه و کشور. چون پیلسم نیز از رؤسای قبایل مشارکت‌کننده در جنگ علیه ایران بود با ادعای نبرد با رستم مورد تشویق و اقبال قرار گرفت امّا این شهرت چندان دوام نیاورد او بدست رستم کشته شد.

ادعای پیلسم این بود که اگر در جنگ در آیم طوس، گیو، گستهم، رهام، بهرام، زنگه شاوران، گرازه مشتی خاک بی‌ارزش هستند سر همه‌شان را پاک خواهم برید. ادعای او چندان تو خالی هم نبود او یک تنه با چهار پهلوان ایرانی گلاویز شد و از آنان شکست نخورد سرانجام پیران صحنه پیکار را دید و به یاری پیلسم درآمد. از طرف دیگر رستم متوجه جریان نبرد گشت به میدان کارزار ایشان دوید آنوقت پیلسم در زورآزمایی با رستم فهمید حریف او نخواهد شد از میدان نبرد گریخت و گریختن او را افراسیاب دید آه سردی از دل برکشید چون هدف او یافتن هماوردی در برابر رستم بود.

چو پیران ز قلب سپه بنگریدبرادرش را با دلیران بدید
چنین گفت با گیو کای نامدارشما را هنر نیست در کارزار
کزین گونه جوقی به کردار شیربه جنگ اندر آیند با یک دلیر
بگفت این و بر سرکشان حمله بردز لشکر بر آمد یکی دار و برد
وزان روی رستم به کردار بادبه پیلان توران سپه درفتاد [۱]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. شاهنامه. جلد دوم. ملحقات، ص ۱۱۴

منابع

[ویرایش]
  • حسین، الهی قمشه‌ای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
{{bottomLinkPreText}} {{bottomLinkText}}
پیلسم
Listen to this article

This browser is not supported by Wikiwand :(
Wikiwand requires a browser with modern capabilities in order to provide you with the best reading experience.
Please download and use one of the following browsers:

This article was just edited, click to reload
This article has been deleted on Wikipedia (Why?)

Back to homepage

Please click Add in the dialog above
Please click Allow in the top-left corner,
then click Install Now in the dialog
Please click Open in the download dialog,
then click Install
Please click the "Downloads" icon in the Safari toolbar, open the first download in the list,
then click Install
{{::$root.activation.text}}

Install Wikiwand

Install on Chrome Install on Firefox
Don't forget to rate us

Tell your friends about Wikiwand!

Gmail Facebook Twitter Link

Enjoying Wikiwand?

Tell your friends and spread the love:
Share on Gmail Share on Facebook Share on Twitter Share on Buffer

Our magic isn't perfect

You can help our automatic cover photo selection by reporting an unsuitable photo.

This photo is visually disturbing This photo is not a good choice

Thank you for helping!


Your input will affect cover photo selection, along with input from other users.

X

Get ready for Wikiwand 2.0 🎉! the new version arrives on September 1st! Don't want to wait?