ویکیپدیا:قهوهخانه/بایگانی ۲۴
بایگانیها |
---|
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰
۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰ ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰ ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰ ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰ ۵۱، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۵۵، ۵۶، ۵۷، ۵۸، ۵۹، ۶۰ ۶۱، ۶۲، ۶۳، ۶۴، ۶۵، ۶۶، ۶۷، ۶۸، ۶۹، ۷۰ ۷۱، ۷۲، ۷۳، ۷۴، ۷۵، ۷۶، ۷۷، ۷۸، ۷۹، ۸۰ ۸۱، ۸۲، ۸۳، ۸۴، ۸۵، ۸۶، ۸۷، ۸۸، ۸۹، ۹۰ ۹۱، ۹۲، ۹۳، ۹۴، ۹۵، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۹۹، ۱۰۰ ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۳، ۱۰۴، ۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷، ۱۰۸، ۱۰۹، ۱۱۰ ۱۱۱، ۱۱۲، ۱۱۳، ۱۱۴، ۱۱۵، ۱۱۶، ۱۱۷، ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۰ ۱۲۱، ۱۲۲، ۱۲۳
|
کمی پارسینویسی
[ویرایش]مطالب این بخش به همراه قسمت بایگانی شده اش به ویکیپدیا:رایگیری برای بازنگری واژگان کاربردی ویکیپدیا منتقل شد.-- بهزاد بحث ۱۸:۳۶، ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
هاله اسفندیاری و رامین جهانبگلو
[ویرایش]آنهایی که به مباحث مربوط به هاله اسفندیاری و رامین جهانبگلو علاقه مندند (که خیلی بحث داشت) و در ایرانند و وقت دارند و... چهارشنبه و پنج شنبه این هفته (امشب و فردا) ساعت ۲۱:۴۵ شبکه یک را ببینند، که اعترافاتشان در برنامه به نام دموکراسی پخش میشود. (بنیاد سورس و آمریکا ندیده حرف هایشان را تکذیب کرده اند!) • Яohan ب ۲۷ تیر ۱۳۸۶ (۱۱:۲۸)UTC
- اسمش به اسم دموکراسی است. من که نگاه میکنم و البته بشخصه فکر نمیکنم پخش این اعترافات منطقی باشد، اگر چه بخش (حتا زیادی از) گفتههای آنان واقعیت داشته باشد. دلیل تکذیب سوروس مسأله حقوقی این اعترافات است روحان عزیز.Aparhizi ۱۱:۳۸، ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- یحیا کیان تاجبخش هم هست.Aparhizi ۱۱:۴۰، ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
کاستن جنگهای ویرایشی
[ویرایش]من ویکیپدیا:کاستن جنگ های ویرایشی را ساختم که یک خود آموز است لطفا اگر چیز قابل داری است به گسترش و پیوند دادن به آن در سایر صفحات کمک کنید.در ضمن چند پیشنهاد برای ساخت ربات دارم .خودم برنامه نویسی بلد نیستم چکار باید بکنم.--هریوا ۲۱:۳۰، ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بسیار عالی است. پیشنهاد من این است که صفحه ویکیپدیا:حقوق کاربران هم ساخته شود، که در آن حقوق، اختیارات و محدودیتهای هر کاربر به طور کامل بیان شده باشد. نیکان ۱۱:۰۴، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
دعوت به همکاری: درگاه موسیقی
[ویرایش]با درود. درگاه موسیقی راهاندازی شد. از همه دوستان گرامی برای ویرایش و تکمیل آن دعوت به همکری میشود. با سپاس فراوان. نیکان ۰۹:۱۲، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- درگاه را کمی تغییر دادم. بخشهایی که هنوز وجودشان از نظر من زود مینمود را برداشتم. یکی دو جزء را جا به جا کردم. چند صحفه را ایجاد کردم و غیره. در صفحهٔ بحثش هم کمی توضیح دادم. ▬ حجت/بحث ۱۱:۵۴، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
برای الگوها چه کنیم؟
[ویرایش]یک مسئله که همیشه آزارم میدهد الگوها و مخصوصا الگوهای ناوبری ویکیپدیای فارسی ست. چون معمولا بر اثر حرکتهای فردی الگوها ساخته میشود از یک ظاهر ثابت و شکیل پیروی نمیکنند. نمیدانم راهکار چیست. این مسئله در الگوهای ناوبری مخصوصا چنین چیزی بسیار رایج است. البته این را هم اضافه کنم که بسیاری از جعبههای استفاده شده در مقالات اصلا هنوز الگو نشدهاند و وضعشان بدتر است، در بین ایرادات اولین چیزی که به چشم میخورد رنگهای متنوع و بی حساب است و بعد از آن طول و عرض نامناسب یا فاصله گزاری غیر استاندارد از جوانب جعبه میباشد. نظر دهید تا کاری را آغاز کنیم. --مهدی (غ) ۲۱:۳۴، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- شور بختانه چندان از الگوهای اساسی مورد نیاز در اینجا نداریم. با ساختن چندتا الگو کارها بهتر میشود. اگر شما ساختید در این جا یا جای مناسب دیگری بگویید تا آنها را به کار بندیم. از آنهایی که expand هم میشوند هم نیاز است. برای الگوی شهرهای ایران دیریست که میخواستهام کار را آغاز کنم و هنوز نکردهام.(اگر آدم بخواهد از اول همه چیز را به بهترین شیوه انجام دهد هیچگاه هیچ کاری نخواهد توانست کرد.) البته زیاد هم نگران نباشید جاهای زیادی از ویکیپدیای انگلیسی نیز چنین است البته آنها اکثر الگوهای مورد نیاز را ساختهاند و استفاده به کاملی نبودهاست.--سروش ☺گپ ۱۵:۳۴، ۲۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- چند وقت پیش ((پیوندان)) و ((سرپیوندان)) را یادم آمد. حتماً از اینها باز هم هستند. در ردهٔ رده:الگوهای پیوندی توکار گذاشتمشان. اگر از این الگوها دیدید در چنین ردهای بنشانید. سپاسگزار.سروش ☺گپ ۱۸:۰۵، ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
تقاضای راهنمایی
[ویرایش]سلام خیلی دوست داشتم درباره ی مسائل روز مطلب بنویسم،ولی یه در گیری ذهنی اساسی فعلاً مانع میشه.اون هم یه انتخاب درست برای کارشناسی ارشدمه.من امسال رشته ی نوپای مهندسی رباتیک فاغ التحصیل شدم.الان از یه کسی که کارشناس ارشد صنایع باشه کمک میخوام.سر در گمی در این شرایط محدود زمانی برای کنکور کشندست.اگه کسی بتونه لطف کنه و منو در مورد این ینتخاب راهنمایی کنه احتمالاً به سختی می تونم این لطف و جبران کنم.با تشکر — پیام امضانشدهٔ قبلی را Ettekal (بحث • مشارکتها) نوشتهاست.
به داد روستاها برسیم
[ویرایش]پیشنهاد می کنم به جای آوردن پسوندهایی مانند روستا یا آبادی برای ابهام زدایی، بعد از نام تمام روستاها نام شهرستان مربوطه را بیاوریم: نام روستا (نام شهرستان). مثال:حاجیآباد (شهرستان لارستان). از آنجا که تعداد آبادیهای همنام خیلی زیاد است (مثل اینجا)، به نظر می رسد شیوه مناسب این باشد که با آوردن نام (شهرستان) در انتهای نام روستاها آنها را ابهام زدایی کرد. آوردن نام هیچ روستایی را بدون نام شهرستان مربوطه به صلاح نمی دانم حتی اگر نام آن خیلی منحصر به فرد باشد مانند ونایی. آوردن نام مکان جغرافیایی مادر را بجای پسوندهایی مانند روستا یا شهر نیز توصیه می کنم مگر در موارد خاص. سعید ۰۴:۳۳، ۲۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
بخشی از نوشتههای اینجا را با توجه به بیاهمیت بودن برای ویکیپدیا و وقتگیر بودن برای کاربران و ... حذف کردم. وپ:نیست را ببینید.سروش ☺گپ ۱۵:۲۸، ۲۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
مقالههای صفحه اصلی
[ویرایش]از همهٔ کاربرهای ویکیپدیای فارسی خواهش میکنم که به ویکیپدیا:پروژه مقالههای صفحه اصلی مراجعه کنند، و بعد از خواندن معیارها و روال توضیح داده شده، به اظهار نظر در مورد مقالههای پیشنهاد شده بپردازند، یا موارد جدیدی پیشنهاد کنند.
مجدداً تاکید میکنم که خواندن ویکیپدیا:پروژه مقالههای صفحه اصلی/معیارها (که حدود پنج دقیقه وقت میگیرد) را فراموش نکنید. حتی اگر چند روز پیش آن را خواندهاید، دوباره بخوانید تا از آخرین تغییرها آگاه باشید.
از همکاری شما تشکر میکنم. ▬ حجت/بحث ۱۳:۰۴، ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
فوتبال جام ملت های آسیا
[ویرایش]تموم شد :( • Яohan ب ۳۱ تیر ۱۳۸۶ (۱۳:۰۷)UTC
- از آغاز پیدا بود که انجام چه میشود! --Ariobarzan ۱۴:۲۷، ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بازی با کره انصافا بد نبود. اما خب ایران همیشه در پنالتی کم میاره دیگه. همه می دونستن نباید به پنالتی بکشه. سعید ۰۰:۳۲، ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به نظر من این باخت محصول تعلل ها در تعویض بازیکنان توسط مربی بود. رفتن به ضربات پنالتی هم، به قول استاد مانوک، خودکشی دسته جمعی بود. --سندباد ۰۰:۳۵، ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به نظر من ما به نام کره باختیم. کار نباید به پنالتی میکشید آن هم با این دروازهبان. البته تیم هم کم و بیش خوب بازی کرد.Aparhizi ۱۶:۵۴، ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به نظر من این باخت محصول تعلل ها در تعویض بازیکنان توسط مربی بود. رفتن به ضربات پنالتی هم، به قول استاد مانوک، خودکشی دسته جمعی بود. --سندباد ۰۰:۳۵، ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بازی با کره انصافا بد نبود. اما خب ایران همیشه در پنالتی کم میاره دیگه. همه می دونستن نباید به پنالتی بکشه. سعید ۰۰:۳۲، ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- از آغاز پیدا بود که انجام چه میشود! --Ariobarzan ۱۴:۲۷، ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
رده:الگوهای کاربر
[ویرایش]من نمی دانم صفحه بحث برخی از کاربران چه دخلی به این صفحه دارد که به آن پیوند داده اند؟رضا کلانی ۱۶:۰۸، ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- مشکل از اشکال توی کد برخی الگوهای کاربر است. قضیه includeonly و noinclude است. میتوانید از کسانی که از این دو سر در میآورند بخواهید مشکل را رفع کنند. ▬ حجت/بحث ۱۶:۰۴، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
سال نو مبارک !
[ویرایش]
|
بادا، مبارک بادا ! • Яohan ب ۲ مرداد ۱۳۸۶ (۰۴:۴۳)UTC
فیلتر هرزنگاریها
[ویرایش]اخیرا در ویرایش بعضی مقالات با صفحهی بدنامی به نام فیلتر هرزنگاریها روبهرو میشویم! معلوم نیست چرا مقامات ویکیپدیای فارسی تصمیم گرفتهاند چکی و کلی گروه وسیعی از نشانیهای اینترنتی را فیلتر کنند! وضع دوران نگر و ساغر عشرت برگیر/ که بههر حال همین است که بینی اوضاع!. حافظ عزیزی ۰۶:۴۸، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- ممنون. بابت دوتا چیز. یکی این که خودتان شاهد بودهاید در مورد راهاندازی فیلتر اجماع بوده، اما نمیتوانید اجماع را بپذیرید، و آن را به مقامات نسبت میدهید (اجماع بین کاربرهای عادی بودهها) و متلک هم میگویید. دوم از این بابت که سنگ نشانیهای وبلاگی را به سینه میزنید که خودتان اگر کمی دنبالشان کنید و خدایی صادقانه کلاه را قاضی کنید، میبینید که طبق وپ:پیوند وظیفه دارید از مقاله حذفشان کنید. ▬ حجت/بحث ۱۰:۴۹، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من چنین اجماعی ندیدم! البته من زیاد دنبال بحثها نیستم و سعی میکنم به مقالات بپردازم. به هر حال اگر چنین اجماعی هم وجود داشته باشد تصمیم غلطی است و متاسف هستم که چنین تصمیمی گرفته شده است. اینگونه فیلتر فلهیی شایستهی ویکیپدیا نیست. ظاهرا در اینجا همه مقصرند مگر آن که خلافاش ثابت شود. عزیزی ۲۲:۵۸، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- میخواستم برای رفع کمبود ردهی سقوط هواپیما در تهران، ۱۵ آذر ۱۳۸۴ برای کمک به ویکیپدیا:پروژه مقالههای صفحه اصلی/انتخاب گروهی مقالات رده اضافه کنم که خوردم به سد سدید فیلتر هرزنگاری! مشکل حکایتی است که تقریر میکنند. عزیزی ۱۰:۵۱، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- عزیزی عزیز. شاید لحن من کمی تند بوده. به هر حال این یک واقعیت است که در این باره اجماع بوده. حالا هم اجرایی شده. اگر بعد از دوماه، کماکان دیدیم که سیستم منفعتش کمتر از ضررش است، میتوانید آغازگر اجماعی برای از کار انداختنش باشید. اما در حال حاضر، از همهٔ ما انتظار میرود که به نظر جمع احترام بگذارید (ولو آن که آن را شخصاً غلط بدانیم). ممنون ▬ حجت/بحث ۱۶:۰۲، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- مجبوریم احترام بگذاریم. سی سال است که دارم بهنظر جمع احترام میگذارم. ولی وضعیت بسیار بدی پیش آمده من به طور عادی با صفحه تصادفی مقالهها را ویرایش جزئی میکنم اما حالا هر مقالهیی که ویرایش میشود به دلیل پیوندی در گوشه و کنارش با پیغام هرزنگاری روبهرو میشوم. فکر میکنم دو ماه دیر است باید فکر عاجلتری کرد. عزیزی ۰۶:۰۲، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من چنین اجماعی ندیدم! البته من زیاد دنبال بحثها نیستم و سعی میکنم به مقالات بپردازم. به هر حال اگر چنین اجماعی هم وجود داشته باشد تصمیم غلطی است و متاسف هستم که چنین تصمیمی گرفته شده است. اینگونه فیلتر فلهیی شایستهی ویکیپدیا نیست. ظاهرا در اینجا همه مقصرند مگر آن که خلافاش ثابت شود. عزیزی ۲۲:۵۸، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
خستهام
[ویرایش]دوستان من از ویکیپدیامان خستهام. در هیچ پروژهٔ مشارکت جمعیای این قدر خسته نشدهام که در ویکیپدیای فارسی. چندین بار تصمیم گرفتم که از مدیریت خلع کنم خودم را. یا این که مدتی (مثلاً یک ماه) مرخصی بروم. گاه و بیگاه هم تصمیم گرفتهام که بیخیال ویکیپدیای فارسی بشوم و در بقیهٔ ویکیها بپلکم. اما هیچکدام راضیام نمیکند.
باور کنید مشکل خود ماییم. ما نویسندگان ایرانی ویکیپدیای فارسی. مایی که وقتی به ما میگویند «فلان کار بد را نکن» عوض این که متاسف شویم از کارمان، یا حتی یک ذره به پیام موجود در آن تذکر فکر کنیم، صاف میرویم دنبال توجیه. توجیه هم که همیشه هست دیگر، «فلانی را ببین فلان کار را کرده، اگر راست میگویی اول به او تذکر بده». خوب به او هم بگویند، همین را میگوید! بالاخره باید از یک جایی شروع بشود دیگر؟! چرا همیشه باید از دیگری شروع بشود، و نه از من؟
اما چیزی که در ویکیپدیای فارسی مرا خسته میکند این است که دیگران این وسط فقط تماشاچیاند. کسی به این باور نرسیده که وجود کاربر اخلالگر بد است. کسی به این باور نرسیده که وقتی یک کاربر (اعم از مدیر یا غیر مدیر) به یک کاربر خاطی تذکر داد، باید از او حمایت کنی، باید به جوابهای فرافکنانهٔ کاربر خاطی پاسخ بدهی. باید نشان بدهی که تو هم در جناح خوبی هستی.
اولین بار چیزی که من را به ویکیپدیا (البته انگلیسی) جذب کرد communityاش بود. این که این همه آدم ندیده و نشناختهٔ مجازی، در کنار هم دارند به این خوبی کار میکنند. الان هم چیزی که مرا از ویکیپدیای فارسی زده کرده همین communityاش است. به باور من، این فقط مشکل من نیست. آن چه دیگران با تدوین راهکار برای حملات شخصی و کاستن جنگهای ویرایشی و غیره دنبالش میگردند، تنها در اصلاح جامعهٔ ویکیپدیای فارسی امکانپذیر است. اصلاح به شکلی که اگر کسی فقط یک کلمه توهین کرد، چندین کاربر ویکیپدیای فارسی بریزند سرش و بگویند تو مال اینجا نیستی. نه این که همه صبر کنند تا یک مدیر جسور پیدا شود و تذکر بدهد، و بعد تا مدتها فحش تذکرش را بخورد. اصلاح به شکلی که همه برای ویکیپدیا دل بسوزانند، نه این که هر کس کار خودش را بکند.
حال اگر فکر میکنید که این مشکلات من راه حل دارد، بگویید. اگر نه، من مدتی به مرخصی میروم تا آرام شوم. بعد از آن هم، دیگر مانند الان فعالیت نخواهم کرد. روز و شب شما خوش. ▬ حجت/بحث ۱۳:۳۹، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- واقعیت این است که در جهان افراد مختلف با باورها و منشهای متفاوت زندگی میکنند. هرکسی هم بر اعتقادات خود پافشاری و تعصب دارد، که البته شدت و ضعف آن در افراد وجوامع گوناگون متفاوت است. تعصب بهخودیخود خوب است و نشان از نوعی ثبات و پایستگی دارد، اما موقعی منفی میشود که ما خودمان را به حق و دیگران را باطل بدانیم، رفتارهای پرخاشجویانه و خرابکارانه ریشه از همین دیدگاه منفی دارند.
ما ایرانیان هم دارای باورها و منشهای فکری بسیار متفاوت و گاه متضاد هستیم. (البته از دوستان افغان اطلاع چندانی ندارم.) ویکیپدیای فارسی هم مشت نمونه خروار است. من با هیچ یک از کاربران ویکیپدیا از نزدیک تماس و دیداری نداشتهام، اما از سیاق و سبک ویرایشها و گفتگوهای موجود در صفحات بحث اینطور نتیجه گرفتهام که گاهی تعصب از نوع مخرب آن در ویکیپدیا موج میزند. در حقیقت ویکیپدیا یا هر محیط مجازی دیگر (مانند وبلاگها) که من تاکنون با آنها سروکار داشتهام، آئینهای از جامعه خودمان هستند و تعامل اجتماعی کاربران ویکی هم مصداق واقعی تعامل در جامعه ایرانی هستند. هر کس نیاز دارد که خود را مطرح کند، اما این نیاز گاه شکل افراطی به خود میگیرد و به گروهبندی و کثرتگرایی و در نهایت به دشمنتراشی، پرخاشگری منجر میشود.
پس اگر مشکلی هست مربوط به کل جامعه هست و نمیتوان در ویکیپدیا آنرا به طور کامل حل نمود. اما شاید بتوان فرهنگسازی را از همینجا آغاز کرد. چون ویکیپدیا برای همه قابل دسترسی است. من نمیگویم که در اینجا ما تمرین ساخت قانون و یا دموکراسی کنیم، میگویم احترام به حقوق یکدیگر را تمرین کنیم، یکدیگر را تشویق کنیم، به هم نشان اهدا کنیم و سعی کنیم انسانیتمدار باشیم، نه گروهمدار.
بلاخره از نظرات کاربران مختلف یکی یا چندتا صحیح است، سعی کنیم با منش و فرهنگی متعالی و احتراممحور (اگر خیلی اصرار داریم) و با ذکر دلیل و برهان درستی نظرات خود را اثبات کنیم، نه آنکه با تعصبات مخرب آنها را به دیگران تحمیل کنیم. من یک نظریهپرداز یا تحلیلگر اجتماعی نیستم، من یک دانشجوی مهندسی دانشگاه آزاد هستم و حرفهایم را از همین دیدگاه بیان میکنم. اگر هم اشتباه میکنم لطفاً گوشزد کنید. با سپاس فراوان. نیکان ۱۴:۲۸، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت گرامی،مشکل ما ریشهایتر از اینهاست. برخورد در محیطی چون ویکیپدیا نمونهای کوچک و حتا به دید من متمدنانهتر از برخوردها و تحملناپذیریهای جامعه ماست. با چند خط نوشتن در اینجا هم درست نمیشود. چند روزی برورید خستگی درکنید و پُرانرژیتر بازگردید. --Ariobarzan ۱۶:۰۸، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- آریوبرزن گرامی. تا به حال خارج رفتهای با چند تا ایرانی؟ دیدهای که چقدر همین ایرانیهای لا ابالی، آن جا منظم میشوند؟ فکر کردهای چرا؟ چون مجبور به قبول یک نظام میشوند. شاید خیلی از مرحله پرتم، اما فکر میکنم که اگر توی ویکی از توی جامعه بهتر است، به خاطر این است که اینجا هم کاربرها مجبور به قبول برخی روالها میشوند. برای همین هم فکر میکنم که اگر خودمان تصمیم بگیریم که به چیزهای بیشتری مجبور شویم (پایینتر را بخوان) رفتارمان بهتر خواهد شد. ▬ حجت/بحث ۱۷:۴۹، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- سخن متینیاست! --Ariobarzan ۲۱:۰۷، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- آریوبرزن گرامی. تا به حال خارج رفتهای با چند تا ایرانی؟ دیدهای که چقدر همین ایرانیهای لا ابالی، آن جا منظم میشوند؟ فکر کردهای چرا؟ چون مجبور به قبول یک نظام میشوند. شاید خیلی از مرحله پرتم، اما فکر میکنم که اگر توی ویکی از توی جامعه بهتر است، به خاطر این است که اینجا هم کاربرها مجبور به قبول برخی روالها میشوند. برای همین هم فکر میکنم که اگر خودمان تصمیم بگیریم که به چیزهای بیشتری مجبور شویم (پایینتر را بخوان) رفتارمان بهتر خواهد شد. ▬ حجت/بحث ۱۷:۴۹، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
حجت عزیز! خسته نباشید شما یکی از مدیران بسیار ساعی و بیطرف هستید امیدوارم با دلگرمی به کارتان ادامه دهید اما به نظر من این که کاربران از اقدامات مدیران در قطع دسترسی دیگران حمایت نمیکنند به رفتار خود مدیران برمیگردد متاسفانه رفیقبازی و ایجاد شبکههای هملطف موجب شد که قطع دسترسی مجازات نباشد بلکه سند افتخار شود! درست مانند زندانی سیاسی بودن در کشوری دیکتاتوری که سند افتخار است نه مایه خجالت! وقتی فعالترین کاربران در پروندهی خود یک یا چند قطع دسترسی دارند قطعدسترسی نداشتن موجب خجالت آدم میشود و باید اساس کند یک جای کارش خراب است که دسترسیاش را قطع نکردهاند. امیدوارم مدیرانی که شبکهی دوستان هملطف تشکیل دادهاند دست از این کار بردارند و مانند شما بیطرف شوند و طرف حقیقت و سازکارهای قانونمند به اجماع رسیده باشند تا اعتماد به مدیریت برگردد و اصولا کاربران با خیالی راحت مقاله بنویسند و مطمئن باشند اگر مقالهیشان مورد خرابکار واقع شد میتوانند با کمک مدیریت جلوی خرابکار را بگیرند. باز هم آرزو میکنم شما به کارتان ادامه دهید. عزیزی ۲۳:۰۷، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- عزیزی جان من هنوز به افتخار بسته شدن دسترسی دست نیافتهام! به دید شما اشکال کارم کجاست؟!!! --Ariobarzan ۲۳:۱۲، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- آریوبرزن عزیز، جسارت مرا ببخشایید. سخنان جناب عزیزی تا حد زیادی متین است. اینکه دسترسی شما بسته نشده دلیلی بر وجود اشکال بر شما نیست. به روحیه شما برمیگردد که اصطلاحا فایتر نیستید و شاید هم اعصاب سر و کله زدن با زورگویان را ندارید. مشکل اینجا این است که مدیران طبق سیاستها عمل نمیکنند و فقط اعمال سلیقه شخصی یا باندی میکنند. من سه بار دسترسیم به مدت جمعا 8 هفته و 3 روز بسته شده و در هر سه مورد هم خاضعانه سکوت کردم و پیگیر نشدم، اما هربار نتیجه بدتری گرفته ام و هم اکنون هم مانند آنها که به بند 209 برده میشوند، هر سه قطع دسترسی را مدال افتخار و نشانه آزادگی خودم میدانم، چه که به هیچ زورگویی باج نداده ام، چه از طریق ایمیل و چه از طریق پاچه خواری در صفحات ویکیپدیا! ما باید این تفکر را در مغز مدیران انتخاب شده سابق فرو کنیم که مدیریت قدرت و ریاست نیست، بلکه قبول مسئولیت است و پاسخگویی در قبال آن. با احترام،--گردآفرید ۲۳:۳۵، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- عزیزی جان من هنوز به افتخار بسته شدن دسترسی دست نیافتهام! به دید شما اشکال کارم کجاست؟!!! --Ariobarzan ۲۳:۱۲، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
شما تنها نیستید هستند کاربران فعالی که قطعدسترسی ندارند. منظورم بهطور کلی بود. عزیزی ۲۳:۳۳، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- جناب آریوبرزن! فکر کنم شما جزء شبکهٔ هملطف هستید!! (شبکهای به احتمال زیاد زیرزمینی و مخوف!) ( جناب عزیزی این حرف را شوخی دوستانه تلقی کنید ).
- جناب گردآفرید عجیب است که فقط شما و ۲ یا ۳ نفر دیگر(احتمالا فایترها) در باند مدیران نیستید و بقیه کاربران را احتمالا خنثی فرض کردهاید. من فکر میکنم بقیه کاربرها تعصب بیمورد روی چیز خاصی ندارند و موقع بحث به دنبال رسیدن به نتیجه هستند نه به کرسی نشاندن حرف خود به هر قیمتی. مشکل شما این است که اینجا را با میدان جنگ اشتباه گرفتهاید، ویکیپدیا محل فایت نیست دوست عزیز. وحید ۲۳:۴۷، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- سخنتان متین است وحید گرامی، اما بستگی دارد فایت برای چه باشد؟! من برای سیاست والای وپ:دبط ویکیپدیا و همچنین برعلیه زورچپانی دیدگاهی مرسوم در اینجا مبارزه میکنم که نه تنها در ویکی ناپسند نیست، بلکه واجب شرعی (و نه به مانند جهاد واجب کفایی) هم هست! دوست دارم اگر موردی دارید در همینجا ذکر کنید که من بی جهت طرف عقیده، دین، حکومت یا سازمان خاصی را گرفته باشم؟! قطعا اگر موردی به مانند حمایت از سندباد را بیابید، صرفا به خاطر این بوده که فشار وارد بر او را کم کنم تا اندکی بیطرفی ویکی انگلیسی را در اینجا احساس کند. بالعکس اگر با سپهرنوش یا رستم و حسام درافتادم، به خاطر این بوده که احساس نکنند که اینجا متعلق به اموال جمهوری اسلامی یا حتی ایرانیان است و اسب مراد را چهارنعل نتازانند. من هدفم فقط این است که همگان درک کنند این یک ویکی فارسی است، نه ویکی ایرانی یا اسلامی یا افغانی و... باندبازی مدیران هم در هیچ حالتی پسندیده نیست، چون در ویکی انگلیسی هم هیچ مدیری به این فکر نمیکند که فلانی دوستش است یا دشمنش، بلکه به این فکر میکند که فلانی طبق سیاستها عمل کرده یا نکرده! ضمنا هیچیک به مانند حسام هم تفسیرهای چپ اندر قیچی از متون انگلیسی ارائه نمیکنند تا به شعور کاربران توهین کنند و چنین بیاندیشند که تنها آنها انگلیسی میدانند!! یا اینکه به مانند روزبه خود را خدا و صاحب بی قید و شرط اینجا نمیدانند! حرف برای گفتن بسیار است، اما امیدوارم همین مقدار توضیحاتم کافی بوده باشد. با احترام،--گردآفرید ۰۰:۳۰، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- آن پرسش نه چندان جدی من چه بحثی برانگیخت! ولی خوب با احترام بسیار به همه دوستان به دید من هم جو ویکیپدیا گاه بسیار آزاردهنده میشود. همین چند شاعت پیش بود که از روی کنجکاوی نگاهی به صفحه کاربری چند کاربر انداختم،نوشتههایی را که خواندم تنها میتوانم یک چیز بنامم:فتنهانگیزی! درباره این که چرا کار من به جاهای باریک نکشیده،خوب نداشتن اعصاب به جای خود ولی گاه شده که نوشته تند و تیزی بنویسم ولی پیش از ذخیرهاش کمی اندیشیده و سرانجام از پستش گذشتهام. بیآنکه بخواهم نسخهای برای کسی بپیچم ولی گمان میکنم که افزودن اندکی گذشت و خودداری و کنترل اعصاب برای بهبود این جامعه کوچک اثرگذار خواهدبود. --Ariobarzan ۰۸:۱۹، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت گرامی، حالا که خود درد دلتان را گفته اید بگذارید بگویم که رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. من علاقه و اشتیاق فراوان شما را در اداره کردن ویکی پدیا دیده ام و آن را تحسین می کنم. اگرچه معتقدم هم تعداد کاربران فعال و هم مدیران اینجا خیلی کم است اما خوب است هوایی تازه کنید و وقتی برگشتید ببینید به کدام حوزه ها بیشتر علاقه دارید و وقت و انرژی خود را تنها صرف آن کنید. ویکی پدیا می تواند اعتیادآور باشد و از سوی دیگر اگر خیلی وقت بگذارید با پیدا شدن یک سرگرمی جدید اینترنتی علاقه خود به ویکی را پاک از دست خواهید داد و دیگر حوصله سر زدن به آن را هم پیدا نمی کنید. سعید ۰۰:۵۷، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
نکته: من که چند سطری در بالا نوشتم، به گمانم آمد که بدنیست به نکته ای درباره گفتار حجت عزیز که این تاپیک هم از آن اوست اشاره ای داشته باشم. حجت به غایت مدیری زحمتکش است و بنده در آن هیچ شکی ندارم، اما مدیریت خوب فقط سختکوشی و زمان و نیرو هزینه کردن نیست، بلکه مهمترین مشخصه ش درایت است. هم سن های من که نسل بعد از انقلاب هستند باید به یاد داشته باشند کارتونی ژاپنی را که در آن فردی بسیار تنومند سعی میکرد پری را با پرتاب کردن به آن سوی دیوار بفرستد ولی هربار پر به جای خودش برمیگشت و در انتها رقیب او که بسیار کم زور بود توانست با فوت کردن به هدف نایل آید. مدیریت هم داستان همان فرستادن پر به آن سوی دیوار است که تنها نیاز به درایت دارد نه قدرت و دسترسی های آنچنانی! حجت در رنجنامه اش از این گلایه کرده است که چرا هنگامی تصمیمی را میگیرد و اجرا میکند دیگران حمایتش نمیکنند؟! به گمان من حجت اگر با درایت اعمال مدیریت کند، اصلا نیازی به حمایت کسی ندارد! مدیری که بدون اشتباه وظیفه اش را انجام دهد همه جا و در همه زمان زبانش دراز است و خودش به تنهایی از پس پاسخ به همگان بر می آید. قبول ندارید نگاهی به عملکرد مدیریتی به آفرید بیاندازید و ببینید تا کنون شده از بحثی مغلوب بیرون بیاید یا از کسی تقاضای حمایت کند؟! چرا که از ابتدا طوری عمل میکند که در انتها به مشکل برنخورد و نیازی به دخالت دیگری نیابد. اگر هم اشتباهی کرد، به کسی توهین کرد یا دسترسی کسی را اشتباها بست، بی جهت بر تصمیمش پافشاری نمیکند و سعی نمیکند با سکوت یا فرافکنی وضعیت را پیچیده تر کند، بلکه سخنان منطقی را طبق سیاستها میپذیرد و در نهایت با یک عذرخواهی از بابت اشتباهش قضیه را فیصله میدهد. به نظر من حجت هم برای آنکه دیگر خسته نشود باید اینگونه عمل کند. خودش خوب فکر کند و خوب تصمیم بگیرد تا اگر تصمیمش اشتباه بود بتواند در پذیرش اشتباه جسور باشد، نه بیمناک. احیانا نظر هیچ مدیر یا کاربر دیگری را هم به صورت تحمیلی نپذیرد، چرا که ممکن است مدیر یا کاربری به طور زیرکانه توپ را در زمین حجت بیاندازد و او را درگیر و در نهایت وی را خسته کند. اطاله کلام کردم، عذر مرا بپذیرید. با احترام،--گردآفرید ۱۷:۳۸، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
انتخاب دو مدیر جدید
[ویرایش]نوشتههای آقا حجت را در بالا خواندم - فکر میکنم علت این خستگیهای مفرط در بین مدیران دست تنها بودن آنهاست. ویکی پدیا در حال حاضر نه مدیر دارد که اگر صادقانه بنگریم از این نه نفر دو نفر آنها(حامد و مسعود) دقیقا هیچ کاری انجام نمی دهند و اصلا خبری از آنها نیست. آیا دوستان فکر نمیکنند که وقت آن رسیده به جای این دو نفر ، دو مدیر تازه نفس را انتخاب کنیم که به یاری مدیران فعلی ویکی بشتابند و نبض کنترل جنگهای ویرایشی را به دست بگیرند؟ هراس من از آنست که اگر به همین صورت پیش برود ویکی پدیا نه تنها مدیر خوبی مثل حجت را از دست بدهد ، بلکه از پی آن کاربران فعال دیگری را از پی از دست دادن ستون این چنین استوار ویکی فارسی را ترک گویند. از همین الان زمزمههای بسیاری را از کاربران فعال ویکی فارسی مبنی بر ترک و یا کاستن فعالیتشان در آن میشنوم...رضا کلانی ۱۵:۳۷، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- اگر فردی شایسته برای مدیر شدن وجود داشته و برای پذیرفتن این وظیفه آماده باشد، من نیز با این نظر موافقم. مصطفی/بحث ۱۵:۴۴، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- کاربر:Soroush به نظر شایستگی کامل برای این کار را دارد...رضا کلانی ۱۵:۴۵، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- کاربر:Aparhizi نیز به همچنین...رضا کلانی ۱۵:۴۸، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- و کاربر:ماني --- این همه گزینههای خوب هستند ، دوستان دیگر هم باید پیشنهاد کنند.رضا کلانی ۱۶:۰۴، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- کاربرانی که در سابقه آنها کمترین جنگ ویرایشی و بیشترین حضور مفید وجود داشته باشد به نظر من بهترین کاندیدا هستند . من به شخصه کاربر:Soroush و کاربر:Reza kalani را بجای آن دو مدیر پیشنهاد میکنم . Ahmadahmadf ۱۶:۱۳، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- رضا کلانی احساساتی است و آدم احساساتی به درد این کار نمی خورد. با تشکر از توجه شما به بنده-جدیدا معاویه هم شده ام!(; رضا کلانی ۱۶:۱۵، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- :)Ahmadahmadf ۱۶:۱۷، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- سلام. من با چند نفر آدم، در خارج از محیط ویکی راجع به این بحث کردهام دوستان. باید بین مدیر به معنی sysop یعنی کسی که اختیارات مدیریتی (حذف و قطع دسترسی) دارد، با مدیر به معنی manager یعنی کسی که کار را مدیریت میکنید، کمی فرق بگذاریم. من معتقدم که ویکیپدیای فارسی در حال حاضر به اولی اصلا احتیاج ندارد چون کارهایی که از طریق sysop انجام شدنی است، همین الان در اسرع وقت صورت میگیرد. مشکل ما در دومی است. ما باید کم کم روندی را طی کنیم که افرادی مسئول در ویکیپدیا داشته باشیم، که بدون این که از نظر اختیارات با کاربر عادی فرقی داشته باشند (یعنی مدیر یا دیوانسالار یا بازرس کاربر یا غیره باشند) از طرف ما کاربرها به عنوان نماینده و قاضی به کار بروند. شکل عالی آن Arbitration Comittee است، اما ویکیپدیای ما هنوز به این احتیاج ندارد. ما الان به یک کمیته احتیاج داریم که با کمترین قضاوت در مورد افراد، بیشترین کمک را در حل اختلاف بکند. من چیزی مثل Mediation Committee را لازم میبینم. (تعریف این دو تا را از ویکیپدیای انگلیسی میتوانید بخوانید).
- به کاربر:حجت/فرافکنی نگاه کنید، آن آخرها توضیح دادهام. ما روالی میخواهیم که از طریق آن کاربری مثلاً مثل Soroush که بالاتر اسمش را بردید، با رای همهٔ ما در یک ساختار وارد شود، وقتی دو کاربر نتوانستند بین خودشان اختلاف را حل کنند، به آن ساختار مراجعه کنند (فرم ناقصش را بهآفرید در وپ:میانجی راه انداخت که باید کامل شود.
- افراد وقتی اختلاف دارند، میتوانند از این روال استفاده کنند. برای استفاده از آن باید تعهداتی را بپذیرند. مثلاً اگر از روال میانجیگری استفاده کردند، و نظر میانجی خلاف نظرشان بود، به آن احترام بگذارند و عکس آن عمل نکنند. یا در طول میانجیگری، در مقاله ویرایش نکنند، و بحثها را محدود به میانجیگری کنند. یا پیامهای کوتاه و با منبع در میانجیگری بگذارند. یا حتی مقدار حرف زدنشان را در حدی تعیینشده نگاه بدارند.
- مدیران از این سیستم حمایت میکنند. مثلاً چه طور؟ مثلاً اگر میانجیگران گفتند که فلانطور بشود، اما کاربری که تن به این میانجیگری داده، زیر همهچیز زد، مدیران او را به خاطر اخلال قطع دسترسی میکنند.
- کاربران هم از این سیستم باید حمایت کنند. مثلاً چه طور؟ مثلاً در همان مثال بالا که گفتم، کاربران میتوانند توافق کنند که کاربری که توانایی رعایت دستور میانجیگران را ندارد، جایی در ویکیپدیا ندارد، و او را community ban کنند (یعنی توافق جمعی کنند که باید از ویکیپدیا بیرون انداخته شود). این طوری کاربر آنچنانی هم دچار این تصور نمیشود که یک مدیر دسترسیاش را برای همیشه بسته، بلکه میفهمد که جامعهٔ ویکیپدیا است که او را نمیخواهد.
- این سیستم هم از مدیران حمایت میکند. چه طور؟ با رفع اختلاف کاربران به شکلی بیطرفانه، که به سود ویکیپدیا باشد، و نشان دادن راه درست حمایت از محتوا توسط مدیران (مثلاً این که مقالهای را که توسط کاربر ناشناس برخلاف توافق میانجیگری ویرایش میشود، محافظت کنند).
- این سیستم از کاربران هم حمایت میکند. چه طورش دیگر واضح است! کاربرها به جای این که با یک نفر بحث کنند و کار به متلک و توهین برسد، خیلی معقول از طرف میخواهند که اگر حرفی دارد، بیاید در چارچوب میانجیگری بزند. بد و بیراه هم در کار نخواهد بود.
- شرایط لازم هم میشود عمدتاً از ویکیپدیای انگلیسی اقتباس شود و بعد بومیسازی شود و به تایید همه برسد. مثلاً میتوانیم یک شرط داشته باشیم که هر نظری که راجع به «کاربرها» بود (و نه مقاله) بلافاصله حذف و نادیده گرفته میشود. این طوری طرفین یاد میگیرند که اگر میخواهند به نتیجه برسند، فقط باید راجع به مقاله با استناد به منابع صحبت کنند.
- آدمهای این سیستم (میانجیگران) هم باید از کسانی انتخاب شوند که سابقهٔ درگیری نداشته باشند، مورد اعتماد عموم کاربران باشند (یعنی رایگیری میشود) و خود هم بپذیرند که عمدهٔ وقت خود در ویکیپدیا را در این روال صرف کنند. من از مدیر نبودن عمدهٔ میانجیگرها حمایت میکنم.
- حالا اگر کسی هست که با خواندن اینها وسوسه شود که این کار را انجام بدهیم، من حاضرم بیخیال امتحان و مرخصی و خستگی بشوم، و با او همکاری کنم. ▬ حجت/بحث ۱۷:۴۳، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- :)Ahmadahmadf ۱۶:۱۷، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من دربست در اختیار شما هستم! آهای سروش کجایی؟ آمده باش که باید میانجی شوی...رضا کلانی ۱۷:۵۲، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- الان باید چه کار کنیم؟؟ تو رو به خدا همین امشب معلوم کنید.رضا کلانی ۱۷:۵۳، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- تصور نمیکنم ویکیپدیای فارسی دچار کمبود مدیر باشد. خستهگی حجت هم ربطی به کمبود مدیر ندارد ربط به چیز دیگری دارد که توضیح داده است. عزیزی ۲۳:۰۹، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من فکر می کنم روند فعلی این است که "همه مدیران مسئول همه چیز" هستند. این تز خوبی نیست و موجب سلب مسئولیت و دلسردی برخی مدیران می شود. باید حوزه کار هر مدیر مشخص باشد تا در صورت وجود مشکل یا نارضایتی بتوان مدیر مورد نظر را یافت. مثلا تجربه من نشان می دهد که گاه یکی دو هفته می شود که مدیری سری به صفحه صفحات جدید نمی زند. در حالی که اگر یکی دو مدیر مسئول این کار بودند اینقدر مقاله های خالی، خیلی کوتاه، تبلیغاتی و نادانشنامه ای وارد ویکی فارسی نمی شد. سعید ۰۰:۴۸، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- حرف شما متین است اما توجه داشته باشید بررسی صفحات جدید احتیاجی به دسترسی مدیریتی ندارد. وحید ۰۰:۵۹، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
ادامه
[ویرایش]به نظر من جناب کلانی روی نقطه ظریفی دست نهادند. به نظر من مدیری که ول کرده و رفته و اینجا را به حال خود رها کرده (حامد و مسعود)، با تقدیر از زحماتی هم که در زمان خودش کشیده، دیگر شایستگی مدیریت را ندارد و جایش را باید به افراد دلسوزی بدهد که هدف و نیت شان پیشرفت چنین دانشنامه بزرگی است. از این روی من پیشنهاد مدیریت کاربران:
- کاوه
- کاربر:ماني
- کاربر:Aparhizi
- رضا کلانی
با توجه به سوابق و فعالیتها و اثبات خیرخواهی و حفظ بیطرفی در ویکی پدیای فارسی را میدهم. از این روی اگر دوستان موافقند و افراد دیگری را هم میخواهند نامزد مقام مدیریت کنند، اعلام کنند تا یکی از کاربران از این بزرگوارن تک تک و از طرف تعدادی از کاربران ویکی فارسی درخواست پذیرش نامزدی مدیریت را بکند و مراحل رای گیری و اجماع حاصل شود. همچنین پیشنهاد خلع اختیارات مدیریت، مدیران مفقود (حامد و مسعود) را که سالهاست ازشان خبری نیست را دارم که برای خلعشان هم یک رای گیری و اجماع شود. --سندباد ۰۳:۱۱، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
سخن دوستان برای برقراری کمیتهٔ میانجیگری و پس از آن داوری درست است و در آینده کمیتهٔ داوری هم نیاز خواهدبود و دو نکته هم که باید بگویم:
- حجت دربارهٔ میانجیگران گفتهاست که : «خود هم بپذیرند که عمدهٔ وقت خود در ویکیپدیا را در این روال صرف کنند»-- این جمله برای همه درست باشد، نمیتواند درست باشد. میانجیگران به اندازهٔ نیاز ویکیپدیا وقت خود را برای میانجیگری باید بگذارد و از سوی دیگر به شمار کمی از میانجیگران اشارهشده که خوب نیست. بالاخره میانجیگران هم خسته خواهندشد و به مرخصی خواهند رفت و اتفاقا یکی از دشوارترین و خستهکنندهترین کارهای ویکیپدیا کار آنهاست پس به نظر من دست کم باید 5 تا 6 تا میانجیگر داشتهباشیم که 2 تا چهارتاشان هم از میان مدیران باشد بهتر است.
- کاملا مشخص است که ممکن است یک میانجیگر در هر بحثی خود را دخیل نکند. مثلاً ممکن است یک میانجیگر جز در موردهایی که واقعاً نیاز است وارد بحثهای سیاسی نشود یا چون آن... .
- تصمیم میانجیگران حکم نخواهدبود و تنها یک پیشنهاد خواهدبود که البته کسی که مرتب سخن میانجیگران مختلف را نپذیرفته و به فرافکنی مشغول شود جریمه شده و حتی ممکن است دسترسیاش برای همیشه قطع شود. برای آگاهی بیشتر کاربر:Behaafarid/پاسخ بزرگان به کاربرانِ ریگ به کفش سودمند است.--سروش ☺گپ ۰۵:۳۵، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
من هم با جایگزینی دو مدیر به جای آن دو مدیر دیگر موافقم . ولی نکتهای که هست این است که باید قبل از نامزدی و رأیگیری شرایط و ضوابط آن معلوم شود . تا وقتی صرفا صحبت از اجماع به میان بیاید این رأیگیریها خیلی نشان دهنده نظرات کاربران نیست . البته بر دیوانسالاران که که مسئول تشخیص اجماع هستند خرده نمیتوان گرفت چون این اختیار را دارند . من پیشنهاد میکنم یک بار برای همیشه بحثی آغاز و یک جمعبندی حاصل شود تا ما (مدیران و کاربران عادی) حوزه وظایف و اختیارات دیوانسالاران را در این زمینه بدانیم . این دانستن سبب کم شدن اعتراضات به دیوانسالاران خواهد شد .
من کاربران :
را پیشنهاد میکنم . ولی خواهش میکنم توصیه بالا را جدی بگیرید . ممنون . --روح ۰۵:۴۸، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- میتوان از یک ویکیبد نیز خواست تا ناظر بر بحث و نتیجه گیری باشد . --روح ۰۵:۵۰، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به نظر من مشکل ویکیپدیای فارسی مشکل کمبود مدیر نیست. در جامعهای که دزدی بد دانسته نمیشود افزودن تعداد پلیس چندان گرهگشا نتواند بود. اگر دوستان احساس میکنند که کار مدیریتیای زمین ماندهاست به خاطر کمبود مدیر نیست به خاطر توقع بیجا از مدیران و احیاناً اشتباه در مصداقیابی کار مدیریتیاست. مدیر آقابالاسر نیست که ملت نزد وی شکایت کنند. چنان که دوستان بارها اشارهکردهاند مدیر بیش زا هر چیز مسئول «امور تکنیکی» ویکیپدیاست و نه مسئول امور انسانی. دعواهای دوستان مداخلهٔ انسانی میطلبد که نیاز به هیئتی برای حل و فصل مناقشات میدارد. به نظر من ویکیپدیای ما در بعد روابط انسانی علاوه بر مشکلاتی که دوستان بالاتر اشاره کردهاند مشکل «ظرفیت پایین» قربانیان توهین هم میدارد. ضمن پافشاری بر ضرورت برخورد با توهینکنندگان باید بگویم که کسی که هرگونه حرکت و ابراز وجود و اظهار نظر مخالف فکریاش را توهین به شخصیت خود یا مقدسات خود قلمداد میکند در بدترین حالت دست به توهین متقابل و حملهٔ مستقیم شخصی مییازد، در حالت بهتر مبارزهٔ منفی، زهرپراکنی علیه مخالفان فکریاش و تعقیب وسواسگونهٔ ویرایشهای ایشان و بوکشیدن در خاکروبههای مشارکتهای ایشان جهت مقابله به مثل یا امثال آن، میآغازد و در حالت بهتر دائم به خاطر کوچکترین خلافها طومار شکایت و جوسازی علیه ایشان راه میاندازد. به نظر من خوب است که کاربران دلسوز در وپ:میانجی بیشتر شرکت کنند. اگر طرفین درگیری کسی را به میانجیگری قبول کردند مدیران با قهر و زور هم شده نظر میانجی را برای مدتی کوتاه اعمال کنند. بهآفرید ۰۸:۴۷، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- اگر خود مدیران گمان میکنند که نیازی به برگزیدن مدیری جدید نیست، (با توجه به نظرات اساتید بزرگوار حجت، بهآفرید و وحید)، بیگمان همین گونه است. بسیاری از مشکلاتِ ناشی از خرابکاری و بحثهای سخت بین کاربران ویکی، با همکاری خود کاربران برطرف میشوند و نیازی به دسترسی مدیریتی ندارند. در صورتی که نیاز به برگزیدن مدیری جدید باشد، من با یکی از افراد کاربر:ماني، کاربر:Soroush و کاربر:Aparhizi موافقم. مصطفی/بحث ۰۹:۱۷، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به نظر من مشکل ویکیپدیای فارسی مشکل کمبود مدیر نیست. در جامعهای که دزدی بد دانسته نمیشود افزودن تعداد پلیس چندان گرهگشا نتواند بود. اگر دوستان احساس میکنند که کار مدیریتیای زمین ماندهاست به خاطر کمبود مدیر نیست به خاطر توقع بیجا از مدیران و احیاناً اشتباه در مصداقیابی کار مدیریتیاست. مدیر آقابالاسر نیست که ملت نزد وی شکایت کنند. چنان که دوستان بارها اشارهکردهاند مدیر بیش زا هر چیز مسئول «امور تکنیکی» ویکیپدیاست و نه مسئول امور انسانی. دعواهای دوستان مداخلهٔ انسانی میطلبد که نیاز به هیئتی برای حل و فصل مناقشات میدارد. به نظر من ویکیپدیای ما در بعد روابط انسانی علاوه بر مشکلاتی که دوستان بالاتر اشاره کردهاند مشکل «ظرفیت پایین» قربانیان توهین هم میدارد. ضمن پافشاری بر ضرورت برخورد با توهینکنندگان باید بگویم که کسی که هرگونه حرکت و ابراز وجود و اظهار نظر مخالف فکریاش را توهین به شخصیت خود یا مقدسات خود قلمداد میکند در بدترین حالت دست به توهین متقابل و حملهٔ مستقیم شخصی مییازد، در حالت بهتر مبارزهٔ منفی، زهرپراکنی علیه مخالفان فکریاش و تعقیب وسواسگونهٔ ویرایشهای ایشان و بوکشیدن در خاکروبههای مشارکتهای ایشان جهت مقابله به مثل یا امثال آن، میآغازد و در حالت بهتر دائم به خاطر کوچکترین خلافها طومار شکایت و جوسازی علیه ایشان راه میاندازد. به نظر من خوب است که کاربران دلسوز در وپ:میانجی بیشتر شرکت کنند. اگر طرفین درگیری کسی را به میانجیگری قبول کردند مدیران با قهر و زور هم شده نظر میانجی را برای مدتی کوتاه اعمال کنند. بهآفرید ۰۸:۴۷، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
من یک در فرصتی کوتاهی که امروز به ویکی سر زدم فقط دو نکته میخواهم اینجا بگویم:
- سروش گفته «کاملا مشخص است که ممکن است یک میانجیگر در هر بحثی خود را دخیل نکند.» در واقع اگر بخواهیم (و من دوست دارم که همین را بخواهیم) که از الگوی ویکیپدیای انگلیسی در مورد Mediation Committee تبعیت کنیم، قضیه کاملاً برعکس است. میانجیگران در هیچ چیزی مداخله نمیکنند. کاربران وقتی از حل اختلاف عاجز شدند، از میانجیگران میخواهند که وارد شوند. میانجیگر را مثل شورای حل اختلاف شهر ببینید. شورا در شهر دنبال بدیها نمیگردد. آدمهای متمدن شهر، وقتی اختلاف پیدا کردند، به جای چاقوکشیدن، سراغ شورا میروند.
- بالاتر در مورد خستگی صحبت شد. دقیقاً اشارهٔ به جایی بود. به نظر من شورای حل اختلاف ویکیپدیای فارسی، اگر تشکیل شود، باید ۵ یا ۶ عضو داشته باشد (و نظر من این است که کمتر از نیمی از اینها مدیر (همان sysop) باشند چون مدیرها کارهای دیگری هم باید انجام بدهند) و اولاً این افراد در دورههای ششماهه انتخاب شوند. دوم آن که در هر موردی که مطرح شد، فقط دو نفر از میانجیگرها مداخله کنند (اگر خودشان با هم در زمینهای توافق نداشتند نفر سومی را وارد کنند) و تقسیم کار به شکلی باشد که فشار کاری بین آنها توزیع شود.
به نظر میرسد که کسانی در این باره علاقهمند هستیم. من پیشنهاد میکنم که در قدم اول همهٔ ما علاقهمندان en:Wikipedia:Resolving disputes و صفحههای وابسته را بخوانیم. هر کس خواند در صفحهٔ بحث من اعلام کند. هر کس در خواندن انگلیسی مشکل داشت هم به من بگوید. مراحل بعدی را با توافق هم تعیین کنیم. قبول؟ ▬ حجت/بحث ۱۵:۴۹، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- منظور من از این که در هر کاری نیاز نیست دخالت کنند این است که نیاز نیست که مجبور باشند هر درخواستی را از هر کاربری بپذیرند(زمانی که آن نوشتهها نوشتهبودم متون مربوطه را از ویکیپدیای انگلیسی خواندهبودم.) و ممکن است که ولی به نظر من دو نفر برای آغاز هم خیلی کم است و بالاخره دوستان گاه میروند مرخصی و گاه کار دارند و نمیشود کارها را پیش برد و حتی با اگر قرار است میانجیگران فعلا کم باشند سه یا چهار نفرش دیگر واجب است. این همه مدیر در آن رسیدگیها ماندهاند. دربارهٔ ضرورت اشتغال به کارهای دیگر هم پایینتر در پاسخی به آقای پورنادر توضیح دادهام و بر نیاز به یک سو نبودن کاربران نیز اصرار دارم. برای خود کاربران و در نتیجه ویکیپدیا هم بد خواهدبود.سروش ☺گپ ۱۷:۱۹، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
من یک نکته به فرمایشات دوستان اضافه کنم: اگر تمایل دارید که تمام کاربران را ملزم به پیروی از کمیته ی میانجیگری کنید باید این افراد صلاحیت کافی برای این کار را داشته باشند یعنی مثلاً من از این واهمه نداشتم که فلان کاربرِ این کمیته به فلان کاربری که بحثی را نزدش برده متمایل است و نتیجه عادلانه انجام نشود. البته کمتر کسی را میتوان یافت که صددرصد بیطرف باشد. به همین دلیل، من پیشنهاد میکنم که تا جایی که امکان دارد از افراد بیشتری در این کمیته بهره برده شود و همگی در بحثها اظهارنظر کنند تا جانبداری به حداقل برسد. این در ضمن مشروعیت بیشتری نیز به ایشان میدهد.-- بهزاد بحث ۰۹:۳۰، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- همچنان که در پایین توضیح دادم کاربران ملزم به پذیرش نیستند، کار اصلی هم این باید باشد که سه چیز جا بیافتد: فرهنگ بحث کردن، به رسمیت شناختن باور مخالف و مهمتر از همه خواست به نتیجه رسیدن و نه مجاب کردن.Aparhizi ۱۱:۲۵، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
ماجرای مدیر جدید
[ویرایش]من دو سطری بنویسم و باز فرار کنم. شاید چیز جدیدی نباشد و حجت و ظهیری و بهآفرید نوشته باشند. ولی قضیه این است که ممکن است مدیر جدید برای ویکیپدیا مهم باشد، ولی مقدماتی دارد که اگر نباشد مشکل کممدیری حل نمیشود. مهمترین مقدمهاش این است که مدیرسوزی متوقف شود. انگار جماعت ویکیپدیاکار هر چند وقت یک بار میبیند که مدیرانی را که به خاک سیاه نشاندهاند (چرا که به جای تشکر از آنان، فحششان دادهاند و کارشان را مسخره کردهاند و به آنها تهمتهای مختلف زدهاند و بیسواد و دیکتاتور و ایرانستیز نامیدهاندشان) حسابی خسته کردهاند، میگویند عیبی ندارد، یکی دو مدیر دیگر پیدا میکنیم کاربر که کم نیست. این راه کار نمیکند و باعث میشود تعداد مدیران فقط از نظر عددی زیاد شود و تقریباً همزمان با انتخاب مدیر جدید، مدیر دیگری از سر فهرست بازنشسته شود. مقدمهٔ دیگر این که باید بقیهٔ کاربران به مدیران کمک کنند. حذف کردن مقالات ناقض حق تکثیر با ما، باشد، ولی دیگران لطف کنند علامتشان بزنند. بستن کاربران خرابکار با ما، باشد، ولی دیگران لطف کنند خرابکاریها را درست کنند که چندین ماه در ویکی نماند.
قصهای تعریف کنم و بروم. معمولاً وقتی در شرکتمان بین رفقا صحبت ویکیپدیای فارسی میشود (فکر میکنم تقریباً همهٔ پرسنل شرکت مشارکت مؤثری در ویکیپدیا داشتهاند) و کسانی (مثلاً من) احساس نگرانی میکنند، حامد، سومین مدیر ویکیپدیای فارسی که همکار فارسیوب هم هست، به ما میخندد. میگوید «خوب در رفتم». از چه در رفته است؟ از حرص و جوش خوردن، خرد شدن اعصاب، جو مسموم، و خلاصه از این چیزها.
نکتهای که مهم است، این که ما قرار است اینجا دایرةالمعارف بنویسیم. قرار نیست تمرین جامعهٔ مدنی کنیم یا دعواهای جامعهٔ نه چندان سالم ایرانی پراکنده در سراسر جهان را اینجا هم بکنیم. کو مقالهٔ خوبی که میشود دربارهٔ مسجد جامع اصفهان نوشت؟ کو مقالههای خوبی که میشود دربارهٔ خاگینه، کاخ آپادانا، سمرقند، شعر کردی، نادر ابراهیمی، آستان قدس رضوی، یا ریحان نوشت؟ حتی مقالهٔ اخلاق هم خالی است! اینها را بنویسیم، بعد بیاییم شخصیت همدیگر را نقد کنیم و دیگران را به القاب نظیف مفتخر کنیم و تهمت کمکاری به هم بزنیم. روزبه ۱۴:۱۳، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- جناب روزبه، من به اتفاق دیگر شهروندان پروژه عظیم وپ:شهرها را کلید زده ایم (البته و جسارتا بدون حضور روسا برای کلنگ زنی) و در حال مقاله سازی (و نه مقاله سوزی) هستیم، شما با توجه به وپ:آداب#کارکنید به اتفاق همکاران شرکتتان تشریف نمی آورید به ویکی کمک کنید ، بعد بیاییم شخصیت همدیگر را نقد کنیم و دیگران را به القاب نظیف مفتخر کنیم و تهمت کمکاری به هم بزنیم؟؟؟ این گفته را عرض کردم چرا که دیوانسالاران باید بیش از دیگران التفات داشته باشند که ویکیپدیای فارسی به حضور شما و همکاران شرکتی در هنگام زایش و گسترش مقالات فارسی بیشتر نیاز دارد، تا صرفا حضور در فرآیندهای رایگیری و رای دادن برای انتخاب مدیران! با احترام،--گردآفرید ۲۰:۱۰، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- مشکل همینجاست که ویکیپدیای فارسی سازماندهی مدیریتی برای مقالهنویسی ندارد. مقالهنویس نباش تا کامروا شوی این شعاری است که باید برسردر ویکیپدیای فارسی زده شود! عزیزی ۰۷:۱۸، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- احتیاجی به صفت «مدیریتی» نیست. بهآفرید ۱۰:۴۸، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- این حرفهای مقالهنویس نباش شما خود تبلیغ مقالهنویس نبودن است. برای مقالهنویس بودن هم به دو کار باید توجه شود.
- تا جایی که میتوانیم مقاله بنویسیم.
- طوری عمل کنیم که کسانی که مقاله مینویسند و دوست ندارند در همهٔ بحثها وارد شوند هم بتوانند این کار را بکنند و هم بتوانند از تغییرها و نظرخواهیهای مهم آگاه شوند بنابراین خود برخورد با فرافکنان نوعی ترویج مقالهنویسی است. --سروش ☺گپ ۱۳:۵۸، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- شرمنده من که متوجه نشدم شما چه میگویید! عزیزی ۱۶:۰۲، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- اولی یعنی حتی مدیران و کسانی هم که کار دارند تلاش کنند که گهگاه برای الگو دادن به دیگر کاربران مقالههایی بنویسند و در ارتقای کیفیت مقالهها به صورت افزایش محتوا بکوشند. دومی هم یعنی همهٔ کاربران صفحهٔ مربوط به نظرگیریهای مهم را تعقیب کنند و آن برای بستهشدن آن نظرگیریها زمانی مناسب باشد که کسی جا نماد و آنگونه نظرگیری که در فهرست نظرخواهیهای مهم نرفته اعتبار نداشتهباشد.(البته دربارهٔ نظرگیریهایی که مربوط به یک پروژهٔ ویژه است باید استثنا قائل شویم.) همچنین زمانی که افرادی که تنها عادت به بحث کردن دارند خود را با کسانی که وقتشان را برای نوشتن مقالههای خوب میگذارند، درگیر کنند باید توجه بیشتری شود و در صورتیکه برخورد بیهوده باشد و ترول شناخته شود باید برخورد هم شود.سروش ☺گپ ۱۸:۰۹، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- شرمنده من که متوجه نشدم شما چه میگویید! عزیزی ۱۶:۰۲، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- این حرفهای مقالهنویس نباش شما خود تبلیغ مقالهنویس نبودن است. برای مقالهنویس بودن هم به دو کار باید توجه شود.
- احتیاجی به صفت «مدیریتی» نیست. بهآفرید ۱۰:۴۸، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- مشکل همینجاست که ویکیپدیای فارسی سازماندهی مدیریتی برای مقالهنویسی ندارد. مقالهنویس نباش تا کامروا شوی این شعاری است که باید برسردر ویکیپدیای فارسی زده شود! عزیزی ۰۷:۱۸، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- پس از مدتها یک حرف حسابی شنیدیم. روزبه کم میآید، ولی خوب میآید. متن خوب بود؛ بخصوص بعد از نکتهای که مهم است • Яohan ب ۳ مرداد ۱۳۸۶ (۱۵:۳۶)UTC
سخنهای زیبایی گفتید! نظرهایی که دارم و نتیجههایی که من با توجه به اوضاع و از سخنان شما و ماجراهای دیگر میگیرم:
- نظرم تا مدتی پیش: حس میکردم که ویکیپدیای فارسی شکست خوردهاست و شاید بد نباشد که پروژهای دیگر را آغاز کرد که ویرایشگرانش دارای شرایط خاصی باشند و گزینش و شود و کاغذبازی و... (به آزاد ماندن چنین دانشنامهای در صورت تشکیل شک دارم.)
- شما از کسانی که این دانشنامه را ترک گفتند گفتید. من خودم چندین بار خواستهام تلاشهایم را در اینجا کم کنم و جای دیگر بگسترانم. به چند پروژهٰ فارسی و شبیه آن هم سر زدم ولی ویکیپدیای فارسی چیز دیگری است. ویکیواژه رفتم و اندر آن پژوهیدم. مرده بود. به جایش امگاویکی آمده که نماندم در آن هم داستان دارد. چند روز پیش به ویکینسک و ویکیدانشگاه سر زدهام و فعلا تصمیم دارم آنجا هم فعالیت کنم ولی نمیتوانم ویکیپدیا را تنها بگذارم چون پذیرش شکستش برایم بسیار مشکل است و فراتر از آن چون میبینم دیگرویکیپدیاها هستند که به جایی رسیدهاند و همین فارسیاش هم چیزهایی دارد بودنش را بسیار سودمند میبینم. بنابراین به جای رها کردن ویکیپدیا ماندن و تلاش کردن برایش را درست میبینم.
- بسیار بر این باورم که مدیران و میانجیگران هم زمان با کار پذیرفتهشان باید مقالهنویسی هم انجام دهند اثراتش بر دیگر کاربران هم بسیار زیاد است.
- دربارهٔ مقالهنویسی -- اگر بپذیریم که ویکیپدیا شکست نخوردهاست باید واقعیتهای آن چون اختلافها و مسائل کار گروهی را بپذیریم که نیاز به رسیدگی خواهند داشت. چارهها:
- اختلافها را مدیری حل کند و هر چه گفت آن بشود و دیگر مدیران و دیگر کاربران هم بستایندش و ... و اگر طرفین هم ناراضی بودند هر که بودند مهم نیست باید به نظر آن مدیر تن دهم... (یادم میآید روی یک ویکیپدیا مدیری بود که دوست داشت ((نقض حق تکثیر)) را پاک کند. :) مدیر بود دیگر...
- در این مورد دیوانسالاران مسلماً قدرت بیشتری خواهندداشت و همین جریانهایی که تا کنون در ویکیپدیای فارسی بوده.
- از نتیجههایش میتوانم به دلگیر شدن کاربران و ... اشاره کنم و از سوی دیگر سوء استفادهٔ گروهی که ... ترولها شناخته نشود و گروهی هم انتظار اجرای عدالت را داشتهباشند. (توجه کنید که من توجیه هیچکدام از کسانی را که به این دلیل ویکیپدیا را ترک کردهاند به هیچ وجه قبول ندارم مگر دلیل شخصی داشته باشد ولی آنرا دلسوزی هم نمیشمارم وامیدوارم که به ویکیپدیا برگردند.)
- راه دیگر این است که تصمیمها را یک گروه پس از مشورت با هم بگیرند و نظر تنها نظر یک فرد نباشد و مدیران هم گمان نکنند که هرچه انجام دهند درست است و همه آن را قبول دارند.
- مقایسهٔ این دو روش به نظر من- به نظر من روش اول برای پادگان و ارتش و سپاه مناسب است و روش دوم برای جامعهها و انجمنها و مشارکتهای انسانی.
- اختلافها را مدیری حل کند و هر چه گفت آن بشود و دیگر مدیران و دیگر کاربران هم بستایندش و ... و اگر طرفین هم ناراضی بودند هر که بودند مهم نیست باید به نظر آن مدیر تن دهم... (یادم میآید روی یک ویکیپدیا مدیری بود که دوست داشت ((نقض حق تکثیر)) را پاک کند. :) مدیر بود دیگر...
- من خود از کسانی هستم که تا جایی که توانستهام تلاش کردهام از بحثها دوری بجویم مگر نیاز دیدهام و حس میکنم اگر این دانشنامه بخواهد باقی بماند باید برای بسیاری از بحثها که بالاخره پدید میآیند باید راهی جست تا این نشود و همه نسبت به هم بدبین نباشند.
- در ضمن نمیتوان کاربران را مجبور کرد که تنها مقاله بنویسند و به هرچه مدیران گفتند گوش فرا دهند و هرچه آنها گفتند بنویسند هر چند که بهترش این است که آنهایی را که ویکیپدیا بیشتر نیاز دارد انجام دهند ولی راه حل آن این نیست که اینجا را به روش پادگان اداره کنیم و تنها برای آن کار سخنرانی کنیم. با این کارها تا کنون کاری از پیش نرفتهاست. خود شما در این زمینه در این چند ماه اخیر چه قدر همت داشتهاید؟
- به نظر من قانونها تفسیرپذیرند چیزهایی هستند که باید از تجربهکردنِ فرضیهها به دست آیند و تا حالا فرضیه زیاد تجربه شدهاست و سودمند نبودهاست. این کار هم تمرین جامعهٔ مدنی نیست. آرام کردنِ خرابکاران و ترولگران و مهار کردن بهتر و منطقیتر آنان است. ضمنا جای خالی مقالهٔ اخلاق هم ربطی به این بحث ندارد و برای کارهای ویکیپدیا وپ:نزاکت را داریم و ندیدهام که جیمبو ویلز تا کنون از اخلاق برای اینجا گفتهباشد و صحبت قانون است و نه اخلاق چون قرار است با کسانی که سیاستهای این دانشنامه را به گونهای هوشمندانه زیر پا میگذارند برخورد شود و بهتر شناخته شوند تا ویکیپدیا بهتر حراست شود. این کمیته در ویکیهایی دیگر هم که این مشکلات را داشتهاند پدید آمدهاست و حرف و نظر جیمبو ویلز و بنیاد مدیاویکی را در این موارد بیشتر از نظر دیگران میپذیرم.سروش ☺گپ ۱۶:۵۹، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
با درود بیکران خدمت تمامی دوستان گرامی. ببخشید که مجدداً خودم را داخل ماجرا کردم تا پارازیت بیندازم. ورود من به بحثهای کاربران ویکیپدیای فارسی شاید مصداق یکی از ضربالمثلهای نه چندان جالب رایج در فارسی عامیانه باشد که میگوید: خارج گود واستاده میگه لنگش کن!، اما به هر حال میخواستم نکاتی چند را ذکر کنم تا شاید که سودمند افتد. از شما بزرگواران خواهشانه استدعا دارم که اگر جسارتی از حقیر سر میزند به بزرگواری خود ببخشید.
من شاید نسبت به بسیاری از ویکیپدیاکاران (که خواننده را دربست به یاد تکواندوکار یا کاراتهکار میاندازد) تازهوارد باشم. اما پیشبینی میکردم که با یک چنین محیطی روبرو شوم. من چنین محیطی را سالها پیش (وقتی دبیرستانی بودم)، در سایتی مانند ایرانکلیک تجربه کرده بودم (که متأسفانه یا خوشبختانه الآن فیلتر هم شده است.) در آنجا هم کاربرانی با عقاید مختلف به جان هم میافتادند و گاه القاب زیبایی نثار یکدیگر میکردند. تا اینکه یکی از کاربران که شاید هم مدیر بود، تصمیم گرفت "ستاد مبارزه با بیادبی" را راهاندازی کند که مورد استقبال بسیار کاربران از جمله من قرار گرفت که شاید هم تا حدی موفق بود.
شاید چنین وضعی در همه محیطهای مجازی ایرانی و فارسی وجود داشته باشد، اما سؤال بسیاری این است: چرا کاربران ویکیپدیا؟ که همگی افرادی دانشمند و فرهیخته هستند؟ آیا این در شأن پژوهشگران آینده (و حتی فعلی) زبان و ادب پارسی است؟ برخی از کاربران حتی نویسنده کتاب و یا روزنامهنگار هستند و باید برای کاربری مانند من که هنوز لیسانسش را هم نگرفته الگو باشند؟ به نظر من کاملاً حق با روزبه است (صرفنظر از مدیر بودن یا مؤسس بودن او.) چرا مقالاتی مانند ابوسهل مسیحی که یکی از برجستهترین دانشمندان و پزشکان تاریخ ایران است را باید من ایجاد کنم؟ یا نوشتاری مانند غلامعلی رعدی آذرخشی هنوز وجود خارجی نداشته باشد؟
به نظر من شورای میانجی و حل اختلاف ایده بسیاری جالبی است که دوستان مطرح کردهاند و امیدوارم بتواند راهگشا باشد. باز هم پوزش میخواهم. با درود فراوان، نیکان ۱۷:۰۷، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC).
- به نظر من این هم مهم است که مدیران این مسئله را درک کنند که در مورد تصمیمگیریها تفاوتی با سایر کاربران ندارند و باید خیلی مسائل را رعایت کنند. sysop هستند و نه هیئت رئیسه. دسترسیشان بیشتر است و نه قدرتشان. نوید ۴ مرداد ۱۳۸۶ ۱۷:۰۵ (UTC)
میانجیگری و حکمیت
[ویرایش]به هر صورت ما با ویکیپدیا در آرمانشهر زندگی نمیکنیم. افراد درست مثل جوامع دیگر (که به نظرم در سده بیست ویکم نادرست است بگوییم مجازی و واقعی) با هم اختلاف نظر دارند، هر کس بر اساس اعتقادات، خواندهها و شیوه زندگی فکر میکند آن چه خودش میگوید و میداند عین حقیقت و حق است. اما اینجا دانشنامه است و ما باید بپذیریم که حرف دیگری هم باشد. باید بپذیریم که همه حقیقت با ما نیست، بخشی از آن ما بخشی هم برای دیگران. این نکته را باید بپذیریم (همه ما) و گر نه هیچ کاری نمیتوان کرد جز دعوا به قصد متقاعد کردن و به کرسی نشاندن باور خود. مطمئن باشید که در کل تاریخ شما هیچ فیلسوف، نظریهپرداز و یا نخبهای را پیدا نمیکنید که با بحث کردن و یا نقد شدن آثارش باور خود را یکسر کنار گذاشته باشد و به کیش دیگری درآمده باشد. پس بحث کردن ما باید برای رسیدن به نوشتار بیطرف باشد یعنی مقالات طوری تنظیم شود که همه دیدگاهها را بپوشاند. برای تحقق این کار فکر میکنم راهاندازی همان صفحهای که سروش آغاز کرده است مناسب باشد. دلیلش هم از نظر من آن است که برخی از کاربران نمیتوانند در نگارش اعتقاد خود را کنار بگذارند، تلاش میکنند و میخواهند ولی نمیتوانند. پس وظیفه ماست که به آنان کمک کنیم. من شرکت در میانجیگری و حکمیت را چیزی جز همین کمک کردن به آنان نمیدانم. همه ما انسان هستیم و برای هر کی از ما اموری مهم هستند، خط قرمزهایی داریم که اجازه نمیدهیم دیگران از آن عبور کنند، ما همگی باید به دیگران احترام بگذاریم هر که میخواهد باشد. من اگر کاربرانی که به هر صورت اعتقادی دارند بپذیرند که میانجیگری رسیدن به نوشتار مطلوب از نظر ویکیپدیاست حاضرم با کمال میل بیشتر وقتم را برای شرکت در چنین بحثهایی بگذارم، البته در صورتی که بقیه نیز این کار را از من بخواهند.Aparhizi ۰۸:۵۳، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- البته همیشه چنین نیست پرهیزی عزیز. بعضی اوقات افراد روی اندیشهای پافشاری میکنند که واقعاً «نادرست» است. و این نادرستیش قابل اثبات. در چنین مواردی میشود فرد را از گرایشش (البته نه به طور کامل) بازداشت و آنگاه بحث مفهوم پیدا میکند. -- بهزاد بحث ۰۹:۰۵، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- درست است، همیشه چنین نیست ولی بیشتر جنگهای ویرایشی و حملات شخصی بر اساس همین وجود حق نزد شخص است که گفتم. در ضمن چه در حکمیت و چه در میانجیگری قرار نیست که افراد و کاربران ملزم به پذیرش باشند. حکمیت و میانجیگری تنها پیشنهاد میدهد.Aparhizi ۱۱:۱۶، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- یک نکته مهم هم این که به نظر من برخوردهایی نظیر قطع دسترسی و امثالهم باید آخرین راه باشد. نتیجهای که من از صحبتهای دوستان در بالا که گرفتم این بوده که میخواهند افراد مناقشهگر از ویکیپدیا اخراج شوند. این کار ناشدنی است و هرگز راه خوبی نیست و تا به حال هم هیچ نتیجه نداده است و ای بسا کار را بدتر کرده است. خیلی از دشمنیها با برخی از همین قطع دسترسیها شروع شد، البته من متوجه هستم که این قطع دسترسیها به قصد رسیدن به نتیجه بود که متأسفانه چنین نشد.Aparhizi ۱۱:۳۳، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- درست است، همیشه چنین نیست ولی بیشتر جنگهای ویرایشی و حملات شخصی بر اساس همین وجود حق نزد شخص است که گفتم. در ضمن چه در حکمیت و چه در میانجیگری قرار نیست که افراد و کاربران ملزم به پذیرش باشند. حکمیت و میانجیگری تنها پیشنهاد میدهد.Aparhizi ۱۱:۱۶، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- باز به اندازهٔ یک جمله پیدایم شد! قضیه این است که اگر همت عالی برای ارشاد کاربران به سمت بحثهای سازنده و غیرمتعصبانه نباشد، همیشه ما در همین آخرین مرحله (که قطع دسترسی جزوش است) خواهیم بود. اگر میخواهیم که مراحل قبلی وجود داشته باشد، باید آنها را خودمان دلسوزانه اجرا کنیم. مثل همین که به دیگران کمک کنیم به جای حرف من و حرف تو، حرف سومی که بیطرفانه و مناسب هر دو طرف است را انتخاب کنند. ▬ حجت/بحث ۱۱:۴۳، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- با دیدگاه جناب پرهیزی درباره کمسود بودن قطع دسترسی همداستانم. --Ariobarzan ۱۱:۴۵، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- و یک نکته نیز که در قطع دسترسیها به آن توجه نشده این بوده که کاربر به طور کامل از ویرایش منع میشد، به نظرم باید تنها از ویرایش در مقاله جدلبرانگیز منع میشد و میگذاشتند تا در بقیه مقالات ویرایش کند و از این طریق ثابت کند که خرابکار نیست. همچنین حسن نیت مدیران را نیز به آنان نشان میداد. در هر صورت قطع دسترسی راه چاره نیست. در ضمن اغلب کسانی که جنگ ویرایشی میکنند در این بحثها شرکت نکردهاند. مطمئنم که این بحثها را میخوانند و بشخصه دوست دارم آنان نیز نظرشان را بگویند. اگر میخواهید تا نام ببرم!Aparhizi ۱۲:۰۷، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- با دیدگاه جناب پرهیزی درباره کمسود بودن قطع دسترسی همداستانم. --Ariobarzan ۱۱:۴۵، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
کاملا موافق هستم. قطع دسترسی به عنوان اولین راهحل مورد استفاده قرار گرفته است درصورتی که آخرین راهحل است. عزیزی ۱۲:۴۲، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- خیلی خیلی خوشحالم که افرادی مانند پرهیزی عزیز در این دانشنامه هستند که واقعا با منطق و گفتار زیبایشان محیط و جو را تغییر دهند. به نظر من قانونی برای قطع دسترسیها لازم است. اینکه قطع دسترسیها هیچ محدودیتی ندارد و صرفا با نظرات شخصی یک مدیر انجام میشود و اینکه نه تنها نتیجه نمیدهد بلکه به عکس، عکسالعملهائی را ایجاد میکند که ضررش مستقیما به همین دانشنامه است. نوید ۴ مرداد ۱۳۸۶ ۱۶:۵۶ (UTC)
- من هم با این موافقم که قطع دسترسی با نظر شخصی یک مدیر انجام نشود. خوشبینانهدیدن این موضوع آنست که مدیران بین خودشان با مشورت کامل به اجماع برسند و سپس اعمال نظر کنند. اما خیلی برایم پیش آمده که مدیری دسترسی کاربری را قطع کرده و با مخالفت دیگر مدیران مواجه شده. حتی یادتان هست که در یک مورد یکی از مدیران در تصمیم مدیر دیگر دست برده بود و با دخالت دیوانسالار واگردانی شد. وضعیت غریبی است!-- بهزاد بحث ۱۹:۰۹، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- یک تجربه را بگویم، در زمان جام ملت های آسیا شروین افشار دسترسی مرا به زعم خود درست و به زعم قوانین نادرست، بست و به قول آقای پرهیزی مرا از ویرایش در تمامی مقالات منع کرد که یکیش همان جام ملت ها و تیم های ملی بود که داشتم رویشان کار می کردم اما واقعا قطع دسترسی دلسرد کننده ترین کار است، همین گردآفرید را نگاه کنید. واقعا داشت کار می کرد و زحمت می کشید و با یک قطع دسترسی جهت افکارش عوض شد، البته الان مجدد بسیار منطقی و به دور از هیاهو فعالیت می کند و یا کاربر:ghods برای خود داشت کارش را می کرد و به کسی هم کاری نداشت اما نشد که نشد... Taeedxy ۱۸:۴۱، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من جهت افکارم عوض نشد و دلسرد هم نشدم تایید عزیز، چون هم زبانم و هم میهنم را دوست دارم. اما اگر پاپیچ نشدم فقط به خاطر این بود که بعضیها شاید از رفتارشان خجالت بکشند و تغییر رویه بدهند! فعلا که چیزی ندیدم، اما اینبار اگر نوشته بیربطی از هرکسی ببینم یا یک سال هم دسترسیم را ببندند، وقتی برگشتم ول کن نیستم. من گذشت از خودم نشان دادم تا دیگران خجالت بکشند و اگر گنجایشش را داشتند یاد بگیرند. دیگر بستگی به خودشان دارد. دوستانه به همه پیشنهاد میکنم که اگر ظرفیت کار در یک دانشنامه آزاد و بیطرف را ندارید کار نکنید آقایون! این همه دانشنامه متعصب و طرفدار هست، چرا به سراغ آنها نمیروید؟ این همه فاروم و کوفت دیگه سیاسی و مذهبی هست، چرا دست از اینجا بر نمیدارید و نمیروید آنجا افکار نابتان را بسط دهید؟ بس کنید دیگر، با همه متعصبین کم مغز هستم!! به خدا خسته شدم از این همه بحث و جدل چرند! مطمئنم اگر به خدا ایمان داشتید، حداقل از ترس او اینگونه نبودید.--گردآفرید ۱۹:۳۴، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- یک تجربه را بگویم، در زمان جام ملت های آسیا شروین افشار دسترسی مرا به زعم خود درست و به زعم قوانین نادرست، بست و به قول آقای پرهیزی مرا از ویرایش در تمامی مقالات منع کرد که یکیش همان جام ملت ها و تیم های ملی بود که داشتم رویشان کار می کردم اما واقعا قطع دسترسی دلسرد کننده ترین کار است، همین گردآفرید را نگاه کنید. واقعا داشت کار می کرد و زحمت می کشید و با یک قطع دسترسی جهت افکارش عوض شد، البته الان مجدد بسیار منطقی و به دور از هیاهو فعالیت می کند و یا کاربر:ghods برای خود داشت کارش را می کرد و به کسی هم کاری نداشت اما نشد که نشد... Taeedxy ۱۸:۴۱، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- همین جملات را با لحن بهتر هم میتوانید بگویید!Aparhizi ۲۰:۵۰، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- خوب گاهی اوقات لازم است لختی درشتی شود!--گردآفرید ۲۱:۲۶، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- کاربر:ghods!!!داستان کاربر:ghods چیست؟ ایشان هیچگاه بسته نشدهاند.سروش ☺گپ ۱۸:۵۳، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- ایشان، که خود بنده بودم :-( رجوع کنید به ماجرا،البته از اواسطش. Taeedxy ۱۹:۱۱، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
خدا را شکر همه در مضرات قطع دسترسی سخن راندند! کسی نیست که از مزایا و منافعش هم بگوید؟ واقعاً که! ▬ حجت/بحث ۱۴:۳۵، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت عزیز، ما همه درباره کمسود بودن گفتهایم و نه بیسود بودن. من گفتم به قصد رسیدن به نتیجه بوده که چنین نشده. البته این موضوعی است که باید مفصل دربارهاش صحبت شود و نه در حد این چهار خط. من حرفهای زیادی دارم از قضا!Aparhizi ۱۵:۱۹، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- یکی از خوبیهای بستن این میتواند باشد که کاربر با هویتی که داشته دیگر نمیتواند ویرایش کند و آن هویت بوده که ایجاد اشکال میکردهاست و نه خود کاربر. دید بقیه نسبت به وی و ... سخنی هم به تایید: بحثهای آنجا را کامل خواندم و دوستی گفتهبود که دیدش نسبت به شما عوض شدهاست ولی من یکی دیدم نسبت به قدس عوض شد. یعنی ممکن است کار به جایی برسد که بهتر باشد فردی با یک هویت جدید در ویکی مشغول شود.--سروش ☺گپ ۱۵:۳۳، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- یکی دیگر از معایبش که نه معایب استفادهکنندگانش این است که نمیتوانند آنرا طبق قاعده و قانون به کار برند و آنگاه که به آنان تذکر داده میشود (حتی اگر برایشان روشن شود که اشتباه کردهاند) از کوتاه آمدن خودداری میکنند. ◄-- سپهرنوش/بحث (۱۵:۴۹) ۵ مرداد ۱۳۸۶
- من زاپاس را توجیه نمیکنم ولی وقتی که فردی برای همیشه بسته شد اگر باز هم به فکر ویکیپدیا باشد با یک حساب کاربری دیگر در قسمتهای دیگر مشغول میشود و تا شناخته نشود و منش پیشینش را پیش نگیرد ایرادی ندارد ولی گاه بستن میشود حرمت شکستن و به ویژه زمانی که فردی به بستن دیگران عادت کند ممکن است اشتباها کسی را ببندد یا برای توجیه کارش در برابر دیگران و قبول اشتباه هم ساده نیست. اصلا ممکن است از نظر دیگران اشتباه باشد و از نظر وی نه. البته جز موارد واضح را دارم میگویم و گاه مورد آنچنان واضح است که از سوی همه نادرست خوانده میشود مگر فرد فرافکن باشد یا...سروش ☺گپ ۱۶:۰۱، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نکته مهمتر این است که ما همه باید از انتقادات استقبال کنیم. ستایش و تمجید اگر چه موجب دلگرمی است ولی آنچه کاراست و راهگشا همانا انتقاد است و به نظرم انتقاد هر طور باشد خوب است و تقسیمبندی آن به سازنده و غیرسازنده و مغرضانه و دوستانه و امثالهم فرار کردن از انتقاد است. (این نظر شخصی من است و خود من به نظرم بهترین انتقاد، انتقاد بیرحمانه و بدون ملاحظه است).Aparhizi ۱۹:۳۱، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بسیار زیبا گفتید، سپاسگزارم.--گردآفرید ۰۸:۵۳، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نکته مهمتر این است که ما همه باید از انتقادات استقبال کنیم. ستایش و تمجید اگر چه موجب دلگرمی است ولی آنچه کاراست و راهگشا همانا انتقاد است و به نظرم انتقاد هر طور باشد خوب است و تقسیمبندی آن به سازنده و غیرسازنده و مغرضانه و دوستانه و امثالهم فرار کردن از انتقاد است. (این نظر شخصی من است و خود من به نظرم بهترین انتقاد، انتقاد بیرحمانه و بدون ملاحظه است).Aparhizi ۱۹:۳۱، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من زاپاس را توجیه نمیکنم ولی وقتی که فردی برای همیشه بسته شد اگر باز هم به فکر ویکیپدیا باشد با یک حساب کاربری دیگر در قسمتهای دیگر مشغول میشود و تا شناخته نشود و منش پیشینش را پیش نگیرد ایرادی ندارد ولی گاه بستن میشود حرمت شکستن و به ویژه زمانی که فردی به بستن دیگران عادت کند ممکن است اشتباها کسی را ببندد یا برای توجیه کارش در برابر دیگران و قبول اشتباه هم ساده نیست. اصلا ممکن است از نظر دیگران اشتباه باشد و از نظر وی نه. البته جز موارد واضح را دارم میگویم و گاه مورد آنچنان واضح است که از سوی همه نادرست خوانده میشود مگر فرد فرافکن باشد یا...سروش ☺گپ ۱۶:۰۱، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- یکی دیگر از معایبش که نه معایب استفادهکنندگانش این است که نمیتوانند آنرا طبق قاعده و قانون به کار برند و آنگاه که به آنان تذکر داده میشود (حتی اگر برایشان روشن شود که اشتباه کردهاند) از کوتاه آمدن خودداری میکنند. ◄-- سپهرنوش/بحث (۱۵:۴۹) ۵ مرداد ۱۳۸۶
- یکی از خوبیهای بستن این میتواند باشد که کاربر با هویتی که داشته دیگر نمیتواند ویرایش کند و آن هویت بوده که ایجاد اشکال میکردهاست و نه خود کاربر. دید بقیه نسبت به وی و ... سخنی هم به تایید: بحثهای آنجا را کامل خواندم و دوستی گفتهبود که دیدش نسبت به شما عوض شدهاست ولی من یکی دیدم نسبت به قدس عوض شد. یعنی ممکن است کار به جایی برسد که بهتر باشد فردی با یک هویت جدید در ویکی مشغول شود.--سروش ☺گپ ۱۵:۳۳، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
ادغام سه الگو
[ویرایش]سلام؛ امیدوارم شب خوشتان باشد با اجازه بزرگمردانی که این الگو ها را طراحی کردند من به رده:الگوهای خوردنیها رفتم و سه الگوی موجود را به یک الگو ادغام کردم. چرا؟ من فکر می کنم اگر یک الگوی جامع تکرار بشود خواننده مقاله را تشویق می کند که به سوی مقالات دیگر موجود در الگو بروند و یک الگوی جامع بهتر از چند الگوی جداگانه است. اینطوری دیگه برای کسی سوال پیش نمیاد که این مقاله را در کدام الگو بذارم.! به نظر من حالا بهتر است الگو:شیرینیهای ایرانی و الگو:تنقلات ایرانی را حذف کنیم به نظر شما چطوره؟--XIPHI ۲۲:۴۵، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نظرم را در بحث آن الگو یعنی در بحث الگو:غذاها و شیرینیها و خوراکی های سنتی ایرانی مینویسم.--سروش ☺گپ ۰۵:۵۹، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
خوشامد
[ویرایش]به جای این که خودمان به کاربرهای تازهکار خوشامد بگوییم، یک ربات هم میتواند این کار را بکند. ربات ضمناً این هوشمندی را دارد که به کاربری که هنوز ویرایش نکرده خوشامد نگوید (یا بعد از تعداد مشخصی ویرایش خوشامد بگوید).
یک استعداد دیگر هم دارد، این که میتواند یک فهرست از کاربران خوشامدگو بگیرد، هر بار که خوشامد گفت امضای یکی از این افراد را بزند. فایدهٔ این کار این است که کاربر تازهکار، برای گرفتن راهنمایی سراغ کاربری که امضایش زده شده میرود، نه سراغ ربات.
اگر کسی با این ایده مخالفتی دارد بگوید. اگر هم کسی میخواهد امضایش اضافه شود، این زیر امضا بزند. (منتها با وارد کردن سه مدک ~~~ نه چهار مدک).
▬ حجت/بحث ۱۲:۲۳، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- اول این که من با خوشامدگویی رباتی مخالفم. بیشتر وقتها نیاز است که هنگام خوشامد سخنی دیگر هم به کاربر بگوییم که بسته به ویرایشش فرق میکند. دوم این که اگر بخواهید چنین کاری کنید که فکر میکنم در ویکی ترکی و عربی میشود و در انگلیسی مخالفند باید حتماً الگوی خوشامد را ارتقا دهید و در ضمن به جای این که با ویرایش ربات امضای این و آن را بزنید که بدآموزی دارد بهتر است ربات امضا کند و در متن گفته شود میتوانید سؤالتان را از فلانی بپرسید که این هم ایرادهایی دارد و همان میز کمک بهتر خواهدبود. پیوند به سفارتخانه و چون آن هم نباید فراموش شود.--سروش ☺گپ ۱۵:۲۹، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم دیدگاه جناب سروش را دارم. --Ariobarzan ۱۶:۰۲، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- مخالف من هم گمان میکنم نوع رباتی انعطاف و لطافت انسانی را ندارد و اگر هدف از خوشامد جذب کاربران باشد موفق نمیشود. انسانی زحمتش بیشتر است، ولی خطایش کمتر است. فراموش نکنیم که ساده ترین راه همیشه بهترین راه نیست.--گردآفرید ۱۶:۵۳، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
ممنون. چهار نفر موافقیم ظاهراً و سه نفر هم که به خوبی مخالفت خود را توضیح دادهاند. بدیهیاست که در صورت نبود اجماع، این کار را عملی نمیکنیم. یک نکته دیگر. در برخی ویکیپدیاها، میآیند پیام اولی که برای کاربر بعد از ثبت نام نشان داده میشود (مدیاویکی:Welcomecreation) را کمی تکمیل میکنند تا مثلاً از همان اول بداند که جای آزمایش کردن ویکیپدیا:صفحه تمرین است و غیره. با تغییر این موافقید؟ ▬ حجت/بحث ۲۰:۵۴، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- فکر میکنم بد نباشد البته بسته به محتوایش دارد. به نظر من آنگونه که خود میپسندید(البته پس از تأیید دیگر دوستان) انجام دهید و بعد روی آن نظر دهیم.سروش ☺گپ ۲۱:۰۱، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نکته: خوشبختانه هم اکنون موردی پیش آمد که خطرات و احتمال اشتباه از سوی ربات با توجه به برنامه ای که برایش تعریف میگردد کاملا مشهود است. عنایت بفرمایید.--گردآفرید ۲۱:۱۸، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- در چنین موردی گمان نمیکنم ربات خوشآمد بگوید گردآفرید عزیز. من با این تغییر رویه موافقم؛ چرا که اولاً بسیاری از کاربران این پیام را دریافت نمیکنند ثانیاً این کار برای سایرین تنها وقت کشی است. بهتر است به ربت بسپریمش.-- بهزاد بحث ۱۱:۰۶، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- میدانید که من تابع نظر جمع هستم. اگر میتوانید برایش یک الگوریتم خوب بکشید و بر اساس آن یک برنامه توپ بنویسید، من حرفی ندارم.--گردآفرید ۲۰:۵۷، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- گرچه من با نفس کار به این شکل مخالفم و فکر نمیکنم گرهی از مشکلات بگشاید و به هر روی نیاز به ارتباط شخصی خواهدبود ولی ربات حق ندارد(و اگر حق داشت بدآموزی بود و باز باید شخصاً دربارهٔ ربات توضیحات اضافه به هر شخص نیز میدادیم.) جز از امضای خود استفاده کند و تنها میتواند از نوعی از خوشامد استفاده کند که آخرش بگوید اگر کمک خواستید به فلان کاربر مراجعه کنید.--سروش ☺گپ ۰۹:۱۰، ۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- میدانید که من تابع نظر جمع هستم. اگر میتوانید برایش یک الگوریتم خوب بکشید و بر اساس آن یک برنامه توپ بنویسید، من حرفی ندارم.--گردآفرید ۲۰:۵۷، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- در چنین موردی گمان نمیکنم ربات خوشآمد بگوید گردآفرید عزیز. من با این تغییر رویه موافقم؛ چرا که اولاً بسیاری از کاربران این پیام را دریافت نمیکنند ثانیاً این کار برای سایرین تنها وقت کشی است. بهتر است به ربت بسپریمش.-- بهزاد بحث ۱۱:۰۶، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
امضاها
[ویرایش]وپ:میانجی
[ویرایش]علیالحساب دو درخواست مطرح شده. از کاربرانی که مایلاند، درخواست میانجی شدن در «وپ:میانجی» (حداقل برای آزمایش) را دارم. شاید فرجی شد. :-) ◄-- سپهرنوش/بحث (۱۶:۰۵) ۵ مرداد ۱۳۸۶
- به نظرم بهتر است نخست صفحات مربوط به وپ:میانجی ترجمه شود یا در حدی مختصر مقالهای نوشته شود. اما برای شروع من به آن صفحه سر زدم و هیچ دستگیرم نشد! تنها نام دو مقاله بود. برای چنین درخواستی به نظرم باید شما با گذاشتن پیوندهایی به موارد چالشبرانگیز، خواستهتان و نیز موضع مخالف آن را دقیق بنویسید. اما پیش از هر کاری باید یک نکته را بپذیرید: قصد شما باید رسیدن به نتیجه باشد و نتیجه چیزی نیست جز یک متن سوم که نه متن شماست و نه متن مخالف شما. منظور مرا متوجه شدید؟Aparhizi ۱۹:۲۵، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
شیوهٔ کار اینطور است که کاربری میگوید در فلان مقاله اختلاف است. کاربران با توجه به سطح دانش یا علاقه به موضوع نظر خود را برای میانجیگری اعلام میکنند. اگر هر دو طرف درگیر میانجیگری فردی را پذیرفتند باید بر حکمی که میدهد (حداقل تا مدتی کوتاه) گردن نهند. بدیهیاست که کاربر میانجی با خواندن بحثها و موارد اختلاف تصمیمش را اتخاذ میکند. بهآفرید ۰۹:۰۳، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
دعوت از شهروندان برای شرکت در رایگیری برای انتخاب مدیر جدید
[ویرایش]من با توجه به صحبتهایی که در بالا شده بود مبنی بر کمبود مدیر در ویکی، (که خودم هم با آن موافق هستم) کاربر هریوا را برای شروع نامزد کردم. کاربرانی که مایل هستند و دارای حق رای نیز میباشند، از ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/Hariva دیدن فرمایند و در صورت تمایل رای خود را اعلام کنند.--گردآفرید ۱۶:۵۹، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
کميته ميانجیگری را عملی کنيم؟
[ویرایش]با توجه به صحبتهای مفیدی که شد، سه گام برای عملی کردن کميته حکمیت و میانجیگری در کاربر:مرتضا/میانجیگری پيشنهاد کردم که قابلیت بحث کردن را دارد. لذا پيشنهاد میکنم در برای عملیکردن اين کميته، دست به کار شویم. ٪ مرتضا ۱۸:۲۶، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
سالها
[ویرایش]کاربرانی که به فکر افزایش تعداد مقالههای ویکیپدیا هستند نگاهی به تعداد پیوندهای قرمز این صفحه بیاندازند. صفحههای مربوط به سالهای خورشیدی و میلادی در ویکیپدیا فارسی اندک هستند و من فکر میکنم آن دسته از کاربرانی که نگران پیشرفت ویکیپدیا فارسی از نظر تعداد مقالههای آن هستند میتوانند به جای ساختن مقالههای خُرد و بدون منبع، پیوندهای قرمز آن صفحه را آبی کنند. من در آن صفحه سالهای خورشیدی و میلادی ۲ سدهٔ اخیر را قرار دادم، تنها با کامل کردن سالهای همین ۲ سده و دهههای مربوط به آن، در حدود ۴۵۰ مقاله ساخته خواهد شد. تازه این فقط برای ۲ سدهٔ اخیر است.
متاسفانه من خودم به دلایل شخصی نمیتوانم وقت زیادی صرف ویکیپدیا کنم اما اگر چند کاربر اعلام آمادگی کنند، میتوانیم ویکیپروژه سالها را شروع کنیم. --مصفا ۱۸:۴۷، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بهتر است این کار را به ربات بسپاریم،رباتها سال ها را به ریخت خامش درآورند و البته با یک سری توضیحات که مقاله خای هم نباشد و پیوندهای میانویکی،آنگاه کاربران اندکاندک به تکمیل آن بپردازند. --Ariobarzan ۰۰:۲۸، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- منظورتان از «ریخت خامش» چیست؟ --مصفا ۰۸:۴۶، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- ببخشید که پاسخم به درازا کشید. منظور صفحهای با اطلاعات اندک و پیوند به زبانهای دیگر همان صفحهاست که به مرور زمان و با رشد ویکیپدیا اندکاندک به درونمایه و اطلاعات آن افزودهشود. --Ariobarzan ۰۷:۵۸، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- منظورتان از «ریخت خامش» چیست؟ --مصفا ۰۸:۴۶، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
همکاری هفته
[ویرایش]همانطور که چندین بار گفته شده، کاربرانی که در انتخاب همکاری هفته مشارکت میکنند، در صورت انتخاب مقالهٔ مورد نظرشان، سعی کنند به انتخاب خود احترام بگذارند. هفتهٔ پیش مقالهٔ مهدی مهدویکیا انتخاب شد اما جز گذاشتن برچسب «همکاری هفتهٔ جاری» ویرایش دیگری انجام نشد. مشارکت در تکمیل مقالهای که در انتخاب آن سهیم بودید، احترام گذاشتن به رای خودتان است. --مصفا ۱۸:۴۹، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
درافشانیهای دوستان ما
[ویرایش]به نظر من هیچ ایرادی ندارد که کسی با دیگری این طور حرف بزند. اما یک نکته را دوستان ما در نظر داشته باشند که اگر میخواهند ابزار و آلاتشان را به رخ همدیگر بکشند این کار را از طریق پست الکترونیک هم میتوانند انجام بدهند. صفحات بحث نه جای چنین کارهاست.Aparhizi ۲۲:۳۸، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- جناب پرهیزی بزرگوار درست است که میفرمائید./ و بگوئید که چه کسی صحبت از منزل و منزلیان را به میان کشید.--Hoseyn_1 #Talk ۲۲:۴۱، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
حسین جان شما که تا همین دیروز در صفحه کاربری خود برچسب علیه بهآفرید میزدید، فردی شایسته درباب داوری درباره توهین روهان به ایشان نیستید. بهتر است کار خود را بکنید و آتش معرکه را گرمتر از اینی که هست نکنید! --سندباد ۲۲:۴۳، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- شما هم کسی نیستی که تعیین کنی چه کسی شایسته است و چه کسی شایسته نیست.--Hoseyn_1 #Talk ۰۱:۵۲، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- شخصیت من نه به این چرندیات میخورد و نه مایلم اینگونه باشد. من این گفتارهایم را «پاسخ طبیعی یک فرد به هتک حرمت او» میدانم. بدیهی است شاید اگر عکس العملی مناسب نداشتم به طبیعی بودنم باید شک میبود. (البته این عکس العمل نه چنین گستاخانه، بلکه بزرگ منشانه باید بود) البته فرد مقابل من (کاربر:Behaafarid) هم شخصیت قابل قبولی دارند • Яohan ب ۵ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۵۰)UTC
- به قول اهل عمائم یک صلوات بفرستید و قضیه را تمام کنید که چنین مسائلی کش پیدا نکند. --سندباد ۲۳:۰۳، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- چه جالب کسی که خودش تمام این درگیریها را به قصد بسته شدن دسترسی من و سپهرنوش راه انداختهاست چنین میگوید.--Hoseyn_1 #Talk ۲۳:۰۷، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به قول اهل عمائم یک صلوات بفرستید و قضیه را تمام کنید که چنین مسائلی کش پیدا نکند. --سندباد ۲۳:۰۳، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
با اتهام زدن و پرونده سازی علیه دیگر کاربران نمیتوانید نام نیکی در ویکی فارسی از خود به جای بگذارید. اما چون فرمودید که من این بحث را برای بسته شدن دسترسی شما به راه انداختهام! دادن توضیحی برای روشن شدن ذهن کاربران لازم شد.
- یک) آیا در پیغام دوستانهای که من در صفحه بحث بهآفرید تحت عنوان سفارش عکس پذیرفته میشود! گذاشته بودم، نامی از شما و یا سپهرنوش آورده بودم که پس از داخل کردن خود در بحث مدعی هستید من برای شما دام گذاشته بودم!
- دو) آیا پس از وارد شدن سپهرنوش به بحث (بدون دعوت قبلی)، ایشان در اینجا مشتی توهین و متلک بار من کردند یا خیر؟
- سه) آیا شما با ذوق و شعف تمام پس از دیدن توهینهای سپهرنوش به من، پیغامی اینچنینی با عناوین: «خدا سپهرنوش را حفظ کند. درود بر تو ای سپهرنوش ای بزرگمردان.به قول سندباد بحری درود بر شرفت به خاطر آزادگی ات.» نگذاشتید؟!
- چهار) آیا من به شما جوابی جز استقبال برای بازگشت تان از مرخصی خود خواسته دادم؟
- پنج) آیا پس از آغاز درگیری میان روهان و جناب بهآفرید، در اوج معرکه و در اینجا در طرفداری از روهان و نهی بهآفرید موضعگیری نکردید؟ و آیا این جز درخواست محترمانه من از شما مبنی بر شعله ور نکردن دعوای دو طرف (با توجه به سابقه درگیری شخصی شما با بهآفرید بود)؟
- شش) آیا درخواست دوستانه من از شما برای درگیر نکردن خود با طرفین دعوا، با لحنی بسیار غیر اخلاقی از طرف شما در اینجا به من پاسخ داده نشد؟!
- هفت) آیا با اشاره به مسئله مچاچنگ، خطاب به من چنین نفرمودید: «شما فعلا برو از همان هائی که قول عکسشان را دادی عکس بگیر و به خودت نشان بده و حالش رو ببر.»
- هشت) آیا رفتار شما باعث واکنش دیگر کاربران حاظر در ماجرا نشد؟
- نه) آیا من جز اینگونه در پاسخ توهینهای شما، جوابی به این مذمون دادم: «جناب حسین، لحن صحبتهایتان را عوض کنید. من همکنون با حرفهایی که شما و سپهرنوش به من زدهاید میتوانم تحت عنوان حمله شخصی شکایت کنم...»
- ده) و این هم مسخره کردنهای بیشتر و توهینهای دیگر شما!
حال کاربران میتوانند کلاه خود را قاضی کنند که چه کسی در عمل چگونه شعار حفظ ارزش و اسلام و... میدهد و با کاربران دیگر چگونه و با چه لحنی رفتار میکند. --سندباد ۲۳:۴۹، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- یک دو سه چهار پنج شش هفت هشت نه ده: سوال هایتان را در میز کمک مطرح کنید و بدانید با این همه بزرگنمائی رفتارهای من و مظلوم نمائی خودتان کاری را پیش نمیبرید. ای کاش کمی جرات داشتید. حالا که فکر میکنید من اینقدر در حقتان اجحاف کردم سکوت میکنم تا بیشتر در حقتان ظلم نشود. و در حقتان لطف میکنم.--Hoseyn_1 #Talk ۲۳:۵۸، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- و از دیگر دوستان تقاضا دارم مطلب را بیش از این اطاله ندهند یا بسط بشتر پیدا نکند. شاید لازم باشد کل بحثهای اینجا و آنجا را حذف کنیم. به گمانم کاربر:Behaafarid هم راضی باشد • Яohan ب ۵ مرداد ۱۳۸۶ (۲۳:۱۵)UTC
- و البته فقط اشاره کنم که حذفی صورت نمیگیرد تا کاربران محترم قبل از نوشتن، کمی روی نوشته شان تامل کنند. (ر.ک وپ سانسورشدنی نیست) --گردآفرید ۲۳:۲۷، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- ر.ک ویکیپدیا:رهنمود صفحه بحث • Яohan ب ۵ مرداد ۱۳۸۶ (۲۳:۵۱)UTC
- آنچه ر.ک به همان بود را شما خودتان زحمت حذفش را کشیدید و دستتان هم درد نکند، اما منظور من عدم حذف بحثهای پیرامونی بود. گذشته از این مدیران هم حق ندارند نوشته شما که متعلق به بنیاد ویکیپدیا است را به طور کامل از تاریخچه حذف کنند، چرا که هم لینک داده شده و هم به عنوان سند برای آیندگان قرن بیست و دوم باید باقی بماند تا آنها بدانند همزبانانشان در ایران، و در عصر حکومت نظام مقدس جمهوری اسلامی، در آستانه قرن بیست و یکم، عجب هم میهنانی داشته اند! با احترام، --گردآفرید ۰۰:۰۵، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- ر.ک ویکیپدیا:رهنمود صفحه بحث • Яohan ب ۵ مرداد ۱۳۸۶ (۲۳:۵۱)UTC
- و البته فقط اشاره کنم که حذفی صورت نمیگیرد تا کاربران محترم قبل از نوشتن، کمی روی نوشته شان تامل کنند. (ر.ک وپ سانسورشدنی نیست) --گردآفرید ۲۳:۲۷، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- (و عجب صادراتی به خارج داشته!) ظاهراً تکه پرانیهای شما و سندباد از دستتان خارج شده. التفات دارید که فردا روزی دیگرا خواهند آمد و اساعه ادبتان را مشاهده؟ زنهار! موضوع قبلی خاتمه یافته • Яohan ب ۶ مرداد ۱۳۸۶ (۰۰:۱۴)UTC
- روهان گرامی، با ر.ک به همان مثل معروف "کلوخ انداز"، هنگامی که تکه میپرانید، تحمل تیکه دریافت کردن را هم داشته باشید. گرچه به دور از نزاکت است، ولی ما هم انسانیم و دارای ظرفیتی خاص! وقتی مرتبا بی نزاکتی میبینم و برخوردی هم صورت نمیگیرد، مجبور میشوم که جواب تکه ها را خودم بدهم. منظورم این است که اگر قرار بر رعایت وپ:نزاکت است، باید همه آن را رعایت کنند، نه فقط غیرخودی ها ملزم به رعایت آن باشند. با احترام،--گردآفرید ۰۰:۴۹، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
همین مانده بود که این بحثها به قهوهخانه کشیده شود. همان تابلوی اعلانات مدیران هم تحملش را نداشت! حسام ۰۰:۱۵، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- از آنجاییکه صلوات و روبوسی چند ساعت قبل جواب نداد و ترکش تکهپرانیها در صفحات مختلف کماکان (۵ صبح) مشاهده میشود از جناحین میخواهم قبل از اینکه شرمندهشان شویم بحثهای نامربوط به ویکیپدیا را قطع کنند. واقعاً شرمنده کاربران باشخصیت شدم که در قهوهخانه نوشتم. خواستم همه شنیده باشند. حسام ۰۱:۵۴، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
FYI
[ویرایش]فکر کردم این اطلاعیه بدرد برخی از دوستان در اینجا بخورد:
- با سلام،
- احتراماً نظر به اينکه سومين جشنواره "UN WSIS Award" که با حضور 168 کشور و زير نظر سازمان ملل متحد در شهر ونيز ايتاليا برگزار مي گردد به مراحل پاياني دريافت آثار نزديک شده است، از جنابعالي دعوت مي گردد در صورت فعاليت در حوزه IT به عنوان پديدآورنده يا مالک براي شرکت آثار خود (نرمافزار، وب سايت و ابتکارات در حوزه IT) تا پايان وقت اداري پانزدهم مرداد ماه اقدام نماييد.
- جهت کسب اطلاعات بيشتر به پايگاه اينترنتي دفتر نمايندگي ايران به آدرس IranWSA.com مراجعه فرماييد.
- دبيرخانه جشنواره دستاوردهاي رايانه اي ايران
با تشکر.--زرشک ۱۲:۲۸، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
دستکاری صفحات کاربر و بحث دیگران
[ویرایش]دستکاری (مخصوصاً حذف یا انتقال) نوشتههای دیگران در صفحات کاربری و بحث، کار خوبی نیست تا جایی که واقعاً لازم نیست، چنین نکنید! سپهرنوش/بحث ۶ مرداد ۱۳۸۶ ۱۷:۳۱ (UTC)
- بله، بسیار کار زشتی است. امیدواریم استغفار کرده و دیگر شاهد انجام چنین اعمال شنیعی توسط شما در عرصه ویکیپدیا نباشیم.--گردآفرید ۱۸:۰۸، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
نظرخواهی و بررسی راهکارهای خلع دسترسی مدیریتی از کاربر:حسام
[ویرایش]با درود بر تمامی شهروندان محترم ویکیپدیای فارسی. همانگونه که اکثر شما با ایشان آشنایی دارید، وی یکی از مدیران ویکیپدیای فارسی است که در اینجا به مدیریت انتخاب شده است. من طی مدت کوتاهی که در ویکی مشارکت میکنم، شاهد برخوردهای بی نزاکتانه، فرافکنانه و بی مسئولیتانه بسیاری از ایشان بوده ام. دو مورد بستن دسترسی بی پایان و یک ماهه در مورد کاربری خود من مطرح است که در هر دو مورد ایشان از پاسخگویی در قبال تصمیمشان طفره رفته اند و در صورت لزوم و درخواست شهروندان مدارک موجود آن برای قضاوت ارائه میگردد. ضمنا همانگونه که برخی کاربران قدیمی شاهد بوده اند، ایشان سعی کرده اند با حمایت دوستانی که در ویکی انگلیسی بدباند نامیده میشود نظرات خودمحورانه خویش را در اینجا که متعلق به تمامی فارسی زبانان است، به کرسی بنشانند. شهروندانی که شاهد موارد گفته شده و به خصوص بی نزاکتی و سخنان نیشدار وی هنگام شرکت در مباحثی که باید بیطرفانه، مودبانه و حول مقالات باشد بوده اند، میتوانند موارد را که بعضا به فضاهای عمومی ویکی هم کشیده شده اند را در اینجا اعلام کنند. چون موارد زیاد است، از توان من خارج بود که خودم تمام آنها را در اینجا جمع آوری کنم. دو نمونه اخیر هم که خود بنده در آنها دخیل بوده ام، بحث کاربر:Aparhizi#قطع دسترسی و بحث کاربر:حسام/بایگانی ۱۳#هشدار است که طی روز گذشته اتفاق افتاده است و قابل مشاهده میباشد. حال با توجه به اینکه یک مدیر بیش از دیگران باید با رفتارش کاربران را به مشارکت در ویکی دعوت کند و متاسفانه ایشان علاقه عجیبی به نشان دادن رفتارهایی که باعث دلسردی کاربران میشود از قبیل قطع دسترسی و رفتار آمرانه در برخورد با کاربران دارند، از عموم شهروندان محترم و فهیم ویکی درخواست دارم نظراتشان و اینکه در برابر چنین مدیری چه باید کرد اعلام دارند. من به شخصه هر دو قطع دسترسی خودم را بر ایشان بخشیده ام، اما با توجه به اینکه امنیت و آرامش جزو مهمترین لازمه های ویکی نویسی است، و ایشان هم در این مدت تغییری در رفتار قلدرانه خودشان نشان نداده اند، آیا چاره دیگری به جز خلع مدیریت ایشان برای جلوگیری از تکرار خطر در جامعه شهروندان ویکی وجود دارد یا خیر؟ بهتر نیست حل معضلات ویکی فارسی را از خلع مدیران ناتوان شروع کنیم؟ با سپاس از اینکه اظهار نظر میفرمایید،--گردآفرید ۲۱:۱۷، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- گردآفرید عزیز، مشکل ویکیپدیای فارسی مدیران آن نیستند. حرفم را این طوری توضیح میدهم و تصحیح میکنم: چرا میان کاربر و مدیر فرق میگذاریم؟ در ویکیپدیا بارها گاه به صراحت و گاه پوشیده تأکید شده است که مدیر قدرتمندتر از کاربر عادی نیست. به نظرم اشتباه اصلی از همین لفظ نادرست مدیر آغاز شده است. آنها اپراتور سیستم هستند نه کنترلکننده. بسیاری از کاربران ویکیپدیای فارسی اشتباه بزرگی مرتکب میشوند و آن بالاتر نشاندن مدیران از کاربران عادی است. متأسفانه پذیرش این برداشت که یکسر نادرست است باعث شده تا بسیاری از ما (و گاه حتا خود مدیران) باور کنند که مدیر دو رأی دارد و کاربر عادی یک رأی (این دو رأی و یک رأی فقط مثال بود). مدیران ویکیپدیای فارسی را بگذاریم در جای دیگری زحمتشان را بکشند. کارهای دیگر را باید خود ما انجام دهیم. از نظر من تا پیش از ماجراهای اخیر مدیران تا حدودی میتوانستند در حملات شخصی (که بشخصه یکی از کثیفترین کارها میدانم) نقشی بازی کنند اما دانستم که همین را نیز نباید توقع داشته باشم. از این به بعد من به سهم خودم میکوشم تا در جلوگیری از حملات شخصی افراد به همدیگر فعالتر باشم و در کارهایی از این قبیل. شما نیز توقع دارم چنین باشید. مشکل هرگز تعداد مدیران یا شخص حسام نیست. از آنان به اندازهای بخواهید که در قوانین نوشته شده است نه ذرهای بیشتر. (امیدوارم مدیران از گفتههای من ناراحت نشوند و این حرفها را جز انتقادی به قصد بهبود وضعیت ندانند).Aparhizi ۲۱:۵۳، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- سپاس از اظهارنظر متینتان. به نکاتی اشاره کردید که من به دلیل اطاله کلام از نوشتن آنها خودداری کردم. شاید بهتر باشد اضافه کنم که به همین دلیل بزرگبینی و از خودبیگانگی برخی مدیران است که چنین پیشنهادی را مطرح کردم. دلیل انتخاب حسام هم این است که چماقش از دیگران بزرگتر است و بیشتر به دست و پای کاربران اصابت میکند و زبان گفتارش هم که دست کمی از کاکتوس ندارد. امیدوارم با خلع وی، دیگر مدیران و دیوانسالاران که اندکی منطقی تر هستند هم حساب کار دستشان بیاید. آنها هم که چماق را غلاف کرده اند و با زبان انسانها و حوصله فرهیختگان کارشان را به پیش میبرند هم که حرجی برشان نیست و خداوندگار نیک ترشان گرداند. با احترام،--گردآفرید ۲۲:۱۰، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من که به چنین نوشتههایی عادت دارم و معمولاً آنها را بیپاسخ میگذارم ولی اینبار که در اینجا موضوع را مطرح کردید میگویم که درستترین اقدام مدیریتی خودم را قطع دسترسی نامحدود شما میدانم. تابهحال هیچ کاربری به اندازه شما باعث اخلال در ویکیپدیای فارسی نبوده است و اگر همان بار اول دفاع بیمورد از رفتارهای غیرقابل توجیه شما نمیشد سرعت پیشرفت پروژه در این چندماه بسیار بیش از این بود و اتفاقاتی مانند آنچه دیشب بر ویکیپدیا گذشت هرگز روی نمیداد! موارد اخلال شما هم شامل POV Pushing استفاده از چندین حساب کاربری زاپاس، وارد کردن مطالب بیمنبع متعدد به مقالات، آزار و اذیت کاربران و مدیران، تکهپرانی و کلکل با کاربران مختلف است. شما بیش از اینکه به فکر اصلاح ویکی، ایجاد بنگاه وکالت و امثالهم باشید به فکر اصلاح خود باشید! حسام
- سپاس از اظهارنظر متینتان. به نکاتی اشاره کردید که من به دلیل اطاله کلام از نوشتن آنها خودداری کردم. شاید بهتر باشد اضافه کنم که به همین دلیل بزرگبینی و از خودبیگانگی برخی مدیران است که چنین پیشنهادی را مطرح کردم. دلیل انتخاب حسام هم این است که چماقش از دیگران بزرگتر است و بیشتر به دست و پای کاربران اصابت میکند و زبان گفتارش هم که دست کمی از کاکتوس ندارد. امیدوارم با خلع وی، دیگر مدیران و دیوانسالاران که اندکی منطقی تر هستند هم حساب کار دستشان بیاید. آنها هم که چماق را غلاف کرده اند و با زبان انسانها و حوصله فرهیختگان کارشان را به پیش میبرند هم که حرجی برشان نیست و خداوندگار نیک ترشان گرداند. با احترام،--گردآفرید ۲۲:۱۰، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- با درود بر جناب حسام، اینکه شما مرا بدون ذکر دلیل اخلالگر میخوانید، ایرادی ندارد و من آن را حمله شخصی به خودم تلقی نمیکنم. چرا که اینجا یک دانشنامه آزاد است و شما هم مانند حقیر در اظهار نظر آزادید. اما این نظر شما به نکته جالبی در مورد تعریف ذهنی شما از اخلال در ویکی اشاره میدارد که بسی درخور تامل است. من شاید تنها اخلالی که با توجه به سابقه موجود مشارکتهایم کرده ام این بوده که سعی کرده ام اولا مقاله ایجاد کنم، ثانیا از سوزاندن بیدلیل مقالات دیگران، تنها به این دلیل که با ایده های شما و سلیقه شخصیتان جور در نمی آید، جلوگیری کنم. مطمئنا اگر لازم به کنکاش گذشته ها باشد، موارد اعمال سلیقه شخصی و زورچپانی دیدگاهی از سوی شما و باند مربوطه فراوان است، اما در ذهن کاربران فهیم ویکی، بسیار بعید مینماید کسی که خودش نویسنده مقاله درمان عمل مذموم «زورچپانی دیدگاهی» در ویکی است، به POV Pushing مبتلا باشد یا اینکه آنگونه عمل کند. اما من یک اخلال بزرگ دیگر هم کرده ام و شاید به راستی در نظر شما و دوستان بسیار بد و شنیع باشد و لایق دسترسی بی پایان؛ و آن این است که کاخ پوشالی و قداست خودفرض کرده ای که نزد شما و رفیق گرمابه تان جناب کاربر:روزبه وجود دارد را از بین برده ام و بدین صورت با تشویش اذهان عمومی شهروندان و شکستن قداست مدیران مقدس ویکی فارسی، اسباب دردسرتان را فراهم کرده ام. اما بد نیست با مرور سیاستها و مخصوصا رهنمود فرهنگ شهروندی توجه بدارید که این قداست ها و منبرنشینی ها در دانشنامه آزادی چون ویکیپدیا هرگز پذیرفتنی نیست و بالاخره روزی باید از بین برود. به هر روی سپاس ویژه مرا به خاطر اینکه در اینجا هم نزاکتتان را به شهروندان نمایاندید پذیرا باشید. گمان میکنم بهتر باشد قضاوت را به شهروندان واگذار کنیم. با احترام فراوان،--گردآفرید ۲۲:۵۳، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم فکر میکنم چنین کنیم بهتر باشد. کاربران خودشان بهتر تشخیص میدهند که شما چه خدمتی به این دانشنامه انجام میدهید. حسام ۲۲:۵۹، ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- جناب روح، اگر یکبار دیگر متون بالا را با دقت مطالعه بفرمایید، متوجه میشوید که بحث بر سر نحوه مدیریت حسام و چگونگی استفاده وی از اختیاراتش است، نه مفید یا نامفید بودن مشارکتهایش که شما در مقام مقایسه برآمدید. ضمنا مجددا دقت فرمایید که من تقاضای خلع دسترسی مدیریت وی را مطرح کردم، نه بستن دسترسی کاربر! با سپاس،--گردآفرید ۱۱:۳۹، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- حسام میرآرمندهی و وحید ظهیری از نظر من بهترین و منظم ترین مشارکت کنندگان ویکی پدیای فارسی هستند.اولا اگر روی صحبت های شما در باب قطع دسترسی تان است بهتر است به جای این مسائل قوانین را بیشتر بخوانید.! اگر نتوانستید قوانین را تحمل کنید هیچ ایرادی ندارد مقاله نویسی را کنار بگذارید.!حسام درباره قطع دسترسی جنابعالی در خود تابلو اعلانات مدیران پیغام گذاشت و درباره نحوه برخورد با شما و تعیین مدت زمان جریمه با دیگر مدیران به بحث نشست. و هربار که قطع دسترسی شدید دقیقا خواسته اجماع کاربران را به اجرا گذاشت. چرا که دفعه اول کاربران خواستار اعمال قانون به طور ملایم تر بودند ولی دفعه دوم خیر. نتایج در بایگانی ماههای قبل تام محفوظ است.توجه داشته باشید آدمیزاد آدمیزاد است و (بر فرضی که اشتباهی ازش سر زده باشد) جایزالخطاست. و نه اینکه کسی که به مدیریت برسد معصوم و آری از اشتباه باشد./درست است که قطع دسترسی ابراز مناسبی برای برخورد با کاربران نیست!ولی اگر کمی روی کار خودمان فکر کنیم می بینم ایشان اینکار ها را فقط به خاطر اصلاح و حفظ این دانشنامه از درج چرندیات این کار را می کنند.خود من اکنون از رفتارهای به آفرید عصبانی شدم چرا که یک طرفه به قضاوت رفت. ولی این مسائل دلیل بر خلع مدیریت نمی شود و این پیشنهاد خنده آور است والبته امتحانش نیز مجانی.! فقط کافی است کاربر:حسام را نامزد خلع مدیریت کنید. شاید برخی از کاربران از فرط تعجب بیایند و رای منفی بدهند و از حسام دفاع کنند ولی کسانی که حسام را می شناسند اصلا اهمیتی به چنین پیشنهادی نمی کنند چرا که اطمینان خاطر دارند که حسام در اینجا از حامیان زیادی برخوردار است.--Hoseyn_1 #Talk ۰۶:۱۹، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من به حسام با وجود تمام اختلاف نظرهایی که با هم داریم احترام میگذارم و وی را مدیر خوبی میشناسم. البته با سیاست چوب بالا سر ایشان موافق نیستم و معتقدم که در خیلی از موارد میتوان با صحبت و دیپلماسی، بهتر از تهدید و قطع دسترسی جواب گرفت. اما با اعلام حمایت حسین از حسام یاد ضرب المثلی قدیمی افتادم که گفتنش در اینجا جایز نیست. برایم جالب بود کسی که اینگونه حسام را بالا میبرد و وی را بهترین و برترین کاربر و مدیر در ویکی فارسی مینامد، چندی پیش خواهان استغفار حسام بود و وی را متهم به عضویت در باند روزبه و بیچاره کردن حجت میکرد و حسام را شخصی بی اطلاع میخواند و برایش اعلام ترحم میکرد، و حالا اینگونه میکند! حال خود بگوئید که آن ضرب المثل شیرین فارسی چه بوده! --سندباد ۰۷:۱۲، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- برای استفاده راحتتر شهروندان، بخشی از کل کلهای بیربط به موضوع حذف گردید.--گردآفرید ۱۱:۵۴، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
متاسفانه اینجا جامعه مدنی نیست که بشود کاربر را «تنبیه» کرد تا منش و رفتارش تغییر کند. مثلاً دلیل قطع دسترسی کاربران «محافظت از مقالات» ذکر شده و نه تنبیه کاربر. پیشنهاد میکنم اگر بهزاد بدترین عضو جامعه ی ویکیپدیاست، سعی کنید خود را با او سازگار کنید عوض اینکه او را از میان بردارید یا بخواهید آدمش کنید.-- بهزاد بحث ۱۱:۳۱، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
ویژه:منابع کتاب
[ویرایش]سایتهای ایرانی فروشنده کتاب هم در آن فهرست شوند بهتر نیست؟ سپهرنوش/بحث ۶ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۱۹ (UTC)
تقویم قرن
[ویرایش]فکر میکنم این ابزار به درد بخوری برای علاقمندان به موضوعات تاریخ معاصر باشد.رضا کلانی ۰۹:۱۲، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- لطفاً توجه فرمایید که تقویم فعلی اصلاً از ۱۳۰۴ شمسی راه افتاده است. قبل از آن نام و طول ماهها تفاوت داشته است (مثلاً ماه دوازدهم حوت نام داشته است و همیشه ۳۰ روزه بوده است). خوب است که سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳ را از آن حذف کنید. روزبه
- روی تمام سال ها امتحان شده است ، با این حال بهتر است بیشتر باشد تا کمتر(البته نظر شخصی من است و اگر دیگر دوستان نیز چنین فکر کنند قطعا آن خواهم کرد...).رضا کلانی ۱۳:۵۲، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- عرض کردم که اصلاً این تقویم برای سالهای قبل از ۱۳۰۴ وجود نداشته است. با چه چیزی امتحانش کردهاید؟! تقویمهای قبل از ۱۳۰۴ فروردین و اردیبهشت ۳۱ روزه نداشتهاند، حمل و ثور داشتهاند که طولشان در سالهای مختلف فرق میکرده است. روزبه ۱۳:۵۷، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- عصبانی نشوید! پاکش می کنم - بی سوادی مرا ببخشید...رضا کلانی ۱۴:۰۰، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- عرض کردم که اصلاً این تقویم برای سالهای قبل از ۱۳۰۴ وجود نداشته است. با چه چیزی امتحانش کردهاید؟! تقویمهای قبل از ۱۳۰۴ فروردین و اردیبهشت ۳۱ روزه نداشتهاند، حمل و ثور داشتهاند که طولشان در سالهای مختلف فرق میکرده است. روزبه ۱۳:۵۷، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- روی تمام سال ها امتحان شده است ، با این حال بهتر است بیشتر باشد تا کمتر(البته نظر شخصی من است و اگر دیگر دوستان نیز چنین فکر کنند قطعا آن خواهم کرد...).رضا کلانی ۱۳:۵۲، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
اخلاق
[ویرایش]مخاطب این جملات خودش متوجه میشود: برای تخریب رقبای فکریمان خوب نیست از هر روشی استفاده کنیم. کمی به اخلاقیات هم توجه کنید. روشی که شما در پیش گرفتهاید بیشرمانهترین کارهاست، با آبروی افراد بازی نکنید، از این کارتان دست بردارید و جو را آلودهتر از این نکنید.Aparhizi ۱۱:۵۱، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نکته مهم: منظور من هیچ کدام از بحثهایی که به تازگی پیش آمد نیست، نه بحث مربوط به بهآفرید و سنمار و سندباد و حسین. شخصی که منظور من است خودش میداند.Aparhizi ۱۱:۵۹، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به نکته جالبی اشاره کردید جناب پرهیزی. مرا بر آن داشتید تا از شما سوالی نمایم: «آیا به زندان افکندن روزنامه نگاران ایرانی یا بستن و حذف روزنامه هایشان، هنگامی که از پس تفکرات، مقالات و تحلیلهایشان بر نمیآییم، آن هم با اتهاماتی همچون تشویش اذهان عمومی و توهین به مقدسات، روش اخلاقی و پسندیدهای است؟»--گردآفرید ۱۲:۳۷، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من از بستن هیچ رسانهای خوشحال نمیشوم و بیتردید مخالف سانسور هستم. سالها پیش در دهه هفتاد خورشیدی یک روزنامه به روشنفکران ایرانی توصیه کرده بود از ایران خارج شوند. (همان توصیهای که شاه به مخالفان فکری خود میکرد). مسعود بهنود در مجله آدینه در پاسخ به این درخواست نوشت (نقل به مضمون): اینجا وطن ماست، ما میمانیم چون در غرب نه کیهان هست و نه صبح (هفتهنامه انصار حزبالله). به نظر شخص من هم جامعه به همه نوع طرز تفکری احتیاج دارد، جامعه ویکی هم همینطور. اختلاف نظرها (حتا آنجا که ایذائی بودهاست) باعث پربار شدن مقالات شدهاست. من از یکدست شدن فضا هرگز استقبال نمیکنم. اینجا به حسین، سندباد، نوید، تأیید، سنمار و... باقی طرز فکرها به یک اندازه نیاز شدید دارد. من با کسانی که میخواهند این افراد را ناامید کنند تا از ویکیپدیا بروند مخالفم. گاه این فرد (که باعث ناامید کردن آنان میشود) خود همین دوستان است و بنابر این من به خود آنان تذکر میدهم. البته درست متوجه پرسش شما نشدم، چون بیشتر از گفته من رمزآلود بود. اگر پاسختان را نگرفتهاید میخواهید کمی بیشتر توضیح بدهید؟Aparhizi ۱۳:۲۴، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- سپاس، من هم چون شما میاندیشم و همانگونه که سندباد نیز بارها اشاره کردهاست، من یا وی هیچگاه تصمیم به حذف مخالفان فکریمان نداریم و گفتگو (و نه ضرب و جرح و هتاکی) را بهترین روش میدانیم. به همین دلیل هم من همیشه سعی کردهام حرف بزنم، فحش ندهم و درصدد حذف مخالف فکریم با استفاده از روشهای نامتعارف نباشم. (ر.ک بحث کاربر:گردآفرید/بایگانی ۲#سلام و بحث کاربر:Senemmar/خرداد ۸۶#سلام)
- همچنین چون بهنود میاندیشم که اینجا (ویکیپدیای فارسی) میهن من فارسی زبان است، و فرار را نشاید که برقرار ترجیح دادن! و همینطور وقتی که چون احمد باطبی حکم اعدام (ر.ک بحث کاربر:گردآفرید/بایگانی ۱#قطع دسترسی) تبدیل شده به ۷ سال زندان را با همه ظلمی که بر من رفت، به علاوه زندان بعدی که چون زندان عباس امیرانتظام ۳۰ سال بود، را به جان خریدم؛ اکنون حق ندارم وقتی میبینم زندانبانم همچنان بر روش پیشین پا میفشارد، کلامی بر زبان آورم و نقدش کنم؟ به باطبی و گنجی، قانون اساسی حکومتشان اجازه نداد که حقشان را پس بگیرند، اما آیا قانون اساسی ویکی هم چنین اجازهای به من نمیدهد و اگر حرفی زدم باید بشنوم که: روشی که شما در پیش گرفتهاید بیشرمانهترین کارهاست، با آبروی افراد بازی نکنید، از این کارتان دست بردارید و جو را آلودهتر از این نکنید.؟؟
- من از بستن هیچ رسانهای خوشحال نمیشوم و بیتردید مخالف سانسور هستم. سالها پیش در دهه هفتاد خورشیدی یک روزنامه به روشنفکران ایرانی توصیه کرده بود از ایران خارج شوند. (همان توصیهای که شاه به مخالفان فکری خود میکرد). مسعود بهنود در مجله آدینه در پاسخ به این درخواست نوشت (نقل به مضمون): اینجا وطن ماست، ما میمانیم چون در غرب نه کیهان هست و نه صبح (هفتهنامه انصار حزبالله). به نظر شخص من هم جامعه به همه نوع طرز تفکری احتیاج دارد، جامعه ویکی هم همینطور. اختلاف نظرها (حتا آنجا که ایذائی بودهاست) باعث پربار شدن مقالات شدهاست. من از یکدست شدن فضا هرگز استقبال نمیکنم. اینجا به حسین، سندباد، نوید، تأیید، سنمار و... باقی طرز فکرها به یک اندازه نیاز شدید دارد. من با کسانی که میخواهند این افراد را ناامید کنند تا از ویکیپدیا بروند مخالفم. گاه این فرد (که باعث ناامید کردن آنان میشود) خود همین دوستان است و بنابر این من به خود آنان تذکر میدهم. البته درست متوجه پرسش شما نشدم، چون بیشتر از گفته من رمزآلود بود. اگر پاسختان را نگرفتهاید میخواهید کمی بیشتر توضیح بدهید؟Aparhizi ۱۳:۲۴، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به نکته جالبی اشاره کردید جناب پرهیزی. مرا بر آن داشتید تا از شما سوالی نمایم: «آیا به زندان افکندن روزنامه نگاران ایرانی یا بستن و حذف روزنامه هایشان، هنگامی که از پس تفکرات، مقالات و تحلیلهایشان بر نمیآییم، آن هم با اتهاماتی همچون تشویش اذهان عمومی و توهین به مقدسات، روش اخلاقی و پسندیدهای است؟»--گردآفرید ۱۲:۳۷، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم چون شما گمانم بر این است که باید با مخالفان فکری مدارا کرد که حافظ شیرین سخن بسیار زیبا گفتهاست:
آسایش دو گیتی، تفسیر این دو حرف است | با دوستان مروت، با دشمنان مدارا! |
- اما آیا مخالفان فکری کیهان پرست من هم این چنین میاندیشند؟!--گردآفرید ۱۴:۲۹، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- گردآفرید عزیز، من آنقدر که شما فکر میکنید ریاکار نیستم که شب حرفی بزنم و روز برعکسش را بگویم. من هرگز منظورم شما نبودید. نه شما و نه باقی دوستان که نامشان را بردم. منظور من کس دیگری است که خودش فهمیدهاست. بگذارید کمی بیشتر توضیح دهم: منظور من کس دیگری است که در فکر تفرقه افکندن است، از آب گلآلود میخواهد ماهی بگیرد چون سودش در اختلاف میان امثال ماست. کسی که خودش را طور دیگری جا میزند، گاه نقش من را بازی میکند، گاه نقش شما را، گاه نقش حسین، گاه نقش دیگری. در ایمیل برای شما توضیح بیشتری میدهم. اگر دوستان دیگری هم دچار سوءتفاهم شدهاند بگویند تا بیشتر در همین جا یا ایمیل برایشان توضیح بدهم.Aparhizi ۱۵:۲۲، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- در پاراگراف دوم فرمایشاتتان نامی از من نبردید، اما کار من قضاوت درباره نیت شما نیست، چراکه تنها خدا داند و بنده را دخالتی در کار خدایش نشاید بود. به هر روی اگر من بد متوجه شدم، پوزش مرا بپذیرید.--گردآفرید ۱۵:۳۷، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نامی از شما نبردم چون در آن معرکه شما خوشبختانه حضور چندانی نداشتید، البته نام کسان دیگری هم نبردهام! در ایمیل برای شما توضیح دادهام. اگر به دستتان نرسیدهاست یک ایمیل به من بزنید.Aparhizi ۱۶:۰۳، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- پوزش مجدد از برای سوءتفاهم! ایمیل شما به دستم رسید و سپاس مرا پذیرا باشید. با احترام متقابل، --گردآفرید ۱۶:۴۷، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نامی از شما نبردم چون در آن معرکه شما خوشبختانه حضور چندانی نداشتید، البته نام کسان دیگری هم نبردهام! در ایمیل برای شما توضیح دادهام. اگر به دستتان نرسیدهاست یک ایمیل به من بزنید.Aparhizi ۱۶:۰۳، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- در پاراگراف دوم فرمایشاتتان نامی از من نبردید، اما کار من قضاوت درباره نیت شما نیست، چراکه تنها خدا داند و بنده را دخالتی در کار خدایش نشاید بود. به هر روی اگر من بد متوجه شدم، پوزش مرا بپذیرید.--گردآفرید ۱۵:۳۷، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- گردآفرید عزیز، من آنقدر که شما فکر میکنید ریاکار نیستم که شب حرفی بزنم و روز برعکسش را بگویم. من هرگز منظورم شما نبودید. نه شما و نه باقی دوستان که نامشان را بردم. منظور من کس دیگری است که خودش فهمیدهاست. بگذارید کمی بیشتر توضیح دهم: منظور من کس دیگری است که در فکر تفرقه افکندن است، از آب گلآلود میخواهد ماهی بگیرد چون سودش در اختلاف میان امثال ماست. کسی که خودش را طور دیگری جا میزند، گاه نقش من را بازی میکند، گاه نقش شما را، گاه نقش حسین، گاه نقش دیگری. در ایمیل برای شما توضیح بیشتری میدهم. اگر دوستان دیگری هم دچار سوءتفاهم شدهاند بگویند تا بیشتر در همین جا یا ایمیل برایشان توضیح بدهم.Aparhizi ۱۵:۲۲، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- اما آیا مخالفان فکری کیهان پرست من هم این چنین میاندیشند؟!--گردآفرید ۱۴:۲۹، ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- اینجا سوالی برایم یش آمد:
- چرا آقای پرهیزی موضوعی که مربوط به یک شخص خاصی بوده در یک عنوان جدید و در یک مکان عمومی (مثل قهوه خانه) مطرح کرده اند؟
- نکتهای که باید به دوستان متذکر شوم این است: غالب مشارکت کنندگان اینجا از ضریب هوشی بالایی برخوردارند. تعدادی از آنان دارای پیچیدگیهای روحی و فکری هستند (یعنی کسی نمیتواند پشت پرده ذهنی طرف مقابل را پیش بینی کند) البته این دسته بسیار کم ترند. ونیز اعضای ویکی از سطح نسبتاً بالایی از دانش و تجربه قرار دارند. به نظرم افراد درگیر آنقدر توانایی دارند که توطئههای احتمالی (آنگونه که شما میگویید) بر علیه خودشان را تشخیص دهند، و علاوه بر خنثی سازی (!) آن را بر علیه خود توطئه گر بکار گیرند. یعنی شخص در حال توطئه از توطئه گری اش لطمه ببیند.
- با این حال به ظاهر شما موردی یافتید
که شخص احتمالاً خالی از پیچیدگیهای روحی و ذهنی است و توانایی مقابله با توطئه را ندارد.با این فرض (و فرض حسن نیت از طرف من) این گوشزد شما را باعث هشیاری دیگران و مراقبت از فضای ویکی میتواند باشد. - در پایان متذکر میشوم شما با مطرح کردن این موضوع کمی فضای این محیط را آلوده کردید و هر که را نسبت به بغل دستی اش مشکوک! • Яohan ب ۷ مرداد ۱۳۸۶ (۱۷:۴۱)UTC
- تصحیح: موردی یافتید که شخص توطئه گر است (وگرنه من توطئه گری نمیشناسم) • Яohan ب ۷ مرداد ۱۳۸۶ (۱۷:۴۳)UTC
من سؤال جالبتری برایم پیش آمده:
- چرا جناب پرهیزی که مخالف تفرقهانداختن است از «نیت» بدِ کاربری خاص سخن میگوید و با ایمیل زدن به کاربران، آنها را نسبت به وی بدبین میکند؟ فکر میکنم این کار نیز بر خلاف اخلاق و حفظ آبروی افراد است. البته من مدتیست که از ویکی دور بودهام و ممکن است در جریان همه ی مسایل پیش آمده در این مدت نباشم اما از جناب پرهیزی انتظار چنین رفتاری را نداشتم.-- بهزاد بحث ۱۱:۲۲، ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به شما هم ایمیل میزنم!Aparhizi ۱۲:۴۲، ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
مقالات برای صفحه اصلی
[ویرایش]دوستان گرامی از کاندیداهای جدید در ویکیپدیا:پروژه مقالههای صفحه اصلی حمایت کنید ،با تشکر--فرزاد خلیفه ۱۱:۰۲، ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
مرگ افراد
[ویرایش]۱. مرد؟
۲. وفات یافت؟
۳. چشم از جهان فرو بست؟
۴. فوت کرد؟
۵. به دیار باقی شتافت؟
۶. درگذشت؟
۷. جان سپرد.
من فکر میکنم فقط مورد ۴ و ۶تقریباً بیطرف به حساب میآید تا نظر دوستان چه باشد؟ سپهرنوش/بحث ۸ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۴۲ (UTC)
- درگذشت را فراموش کردید! --سندباد ۲۱:۴۷، ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بله، درگذشت و فوت کرد بیطرفانه تر به نظر میرسند • Яohan ب ۸ مرداد ۱۳۸۶ (۲۱:۵۲)UTC
- به نظر من وفات یافت هم خوب است. قابل توجه سندباد گرامی: احترام به نفس انسانها بد نیست. بی احترامی مساوی بی طرفی نیست • Яohan ب ۸ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۴۴)UTC
- ۱ از همه بیطرفانهتر است. با کمی اغماض و حسن تعبیر ۶ هم قابل تحمل است. ۴ هم شاید. معادلهای دیگر خرقهتهی کرد جان به جانآفرین تسلیم کرد. سقط شد. عمرش برسید.
- نکتهٔ دیگر اینکه بیاحترامی تلقیکردن لفظی چون مردن ناشی از جانبداری تلقیکنندهاست. در دانشنامه همه میمیرند. بهآفرید ۰۰:۴۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- ادبیات جمهوری اسلامی را هم در این زمینه اضافه کنید: هلاکت! و شهادت! --سندباد ۰۰:۴۴، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بله، من جانبدار تمامی انسانهایم. توجه کنید که بیشتر به حیوانات میگویند مرد. و من هنوز نفهمیدم کسی که میگوید دانشنامهای است یا نیست، این قوانین دانشنامهای را از کجا میآورد. ما دانشنامه در فارسی کم نداریم. با رجوع به آنها میتوان پی برد دانشنامهای بودن به چه معناست. سندباد جان: محترمانه میخواهم. از تمسخر دست بردارید. اگر مطلب علمی و مفیدی نمیتوانید اضافه کنید، لطفاً ویرایش نکنید (اگر من گاهی کنایه میزدم، د رکنارش مطلبی مفید نیز میگویم، صرف کنایه چندان جالب نیست و از اغراض گوینده حکایت دارد) • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۱:۰۶)UTC
- آیا تعریفتان از انسان شامل همهٔ هوموسپیانها میشود یا یزید و شمر انسان نیستند؟ منظور این است که توجه کنید که پلیدترین انسانها نزد شما هم در خواهند گذشت. مُرد یعنی مُرد. بقیهاش حسن تعبیر است. بلعمی گوید: «پس یوسف علیهالسلام بمصر بمرد...پس برادران یوسف از پس یکدیگر همیمردند... پس سالی چند بود این قابوس [فرعون مصر] بمرد و برادرش بملک بنشست.» (تأکید از من). بهآفرید ۰۹:۳۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- ۱-مثال از بلعمی بدترین نوع مثال در این موضوع است که آورده شد. به نظرم کمی دچار نسیان شدهاید. چرا که من بارها مطالبی درباره اعتقاد شما به تغییر مفاهیم کلامی و لغوی در بستر زمان دیدهام که گمان میکنم هم نظریم. به نظر میرسد در آن دوران کلمه مُرد بسیا محترمانه بوده که بر یک نبی اطلاق کرده. و نیز تاکید خودتان بر دانشنامهای بودن. مگر تاریخ بلعمی دانشنامه است؟ نکته آخر: برادر! ما «در سال ۱۳۸۶ هجری شمسی» «دانشنامه» مینویسیم، نه چیز دیگر.
- توجه کنید که برای فرعون و یوسف از یک فعل استفاده کردهاست و اینکه بلعمی از دید یک مسلمان نوشتهاست به ضرر شماست چون انتظار بیطرفی کمتری از وی میرود با این حال یکسان رفتار کردهاست.
- جملهٔ «برادر!...» هم بنده به خود شما تحویل میدهم و میان دانشنامه و کتاب حدیث تقابل میافکنم. بهآفرید ۲۲:۳۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- ۲-از گفتار بالایتان دو نتیجه دیگر میتوان گرفت: شما به «خلیفة المیمون!» بودن بشر معتقدید (با هوموسپیان نامیدن انسانها) البته نظر من این است که انسانها پدر شریفی چون حضرت آدم داشتهاند و خلیة اللهاست بر زمین (
با کمال عذر خواهی: پدر من که حضرت آدم بود، پدر شما را نمیدانم) - نتیجه دیگر: به اخلاق نسبی معتقدید! من هرگز در هیچ کجای تاریخ تمجید و تعریفی از شمر و یزید ندیدهام و در منظر همگان (و به نظرم هر انسانی) آنها انسانهای پلید و سیاه دلی بودهاند (چونان که در زمان خودشان هم عقیده بر این بود و حتی خود گاهی زبان به این واقعیت گشودند)
- این به خاطر این است که در ایران زندگی میکنید و صدای مخالفان دیدگاهیتان چندان به گوشتان نخوردهاست. البته به نظر من هم آدمهای پلیدی بودند. اما این نظر من است نه حکمی مطلق. بهآفرید ۲۲:۳۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به گمانم تاریخ و جغرافیای شمر و یزید همین دور و بر خودمان باشد. ثانیاً: بله، چون بنده در ایران میزیم به نظر فارسی زبانان آگاه ترم. درست به این میماند که کسی در مغرب زمین برای ژاپنی زبانان دانشنامه بنویسد. دانشنامه اش به درد خودش میخوردو «پیتزا قورمه سبزی» خوران! دیگر: همانطور که گفتم به اخلاق نسبی معتقدید، و دلیلش دقیقاً در مغرب زمین زیستن است • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۴۶)UTC
- سری به برادران حول و حوش دمشق بزنید پس. قرار نیست ویکیپدیای فارسی بازتابدهندهٔ تعصبات فارسیزبانان به زبان مطلقگو باشد. اگر تمام فارسیزبانان جهان بگویند فلان چیز بد است در مقاله نمینویسند «فلان چیز بد است» مینویسند «تمام فارسیزبانان جهان میگویند فلان چیز بد است.» بهآفرید ۲۲:۵۳، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بله، بنده نیز با این موافقم که دانشنامه بازتاب دهنده تعصبات فارسی زبانان نیست، امیدوارم آنقدر از بحث دور نشده باشید که بدانید بحث راجع به شهادت یا هلاکت (همانگونه که شما مانند سندباد میاندیشید) نیست بین شیوههای مختلف و متداول در دانشنامههاست! (جبهه گیری شما به این نحو نشان از پیش زمینه ذهنی شما نسبت به موضوع میتواند داشته باشد، چونان سندباد) • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۲۳:۱۴)UTC
- قضیه این است که شما دارید سیاست یک بام و دو هوا پیش میگیرید. یعنی شمر مرد و فلان مسلمان مؤمن وفات یافت. شما استفاده از یک ادبیات برای شمر و امام حسین را نقض بیطرفی میدانید.این هم یعنی دخیل کردن تعصبات خودتان و در حالت کلیتر فارسیزبانان. مشکل اینجاست. بهآفرید ۲۳:۲۸، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به شما حق میدهم که طوری بحث کردم که شما چنین از گفتارم برداشت کردهاید. ولی التفات دارید که اینجا ویکی فارسی است؟ و متعلق به فارسی زبانان؟ به نظرم آنچه که برای فارسی زبانان محترم است باید محترم شمرد. البته همانطور که گفتم احتمالاً شما در ذهنتان مصداق یابی میکنید و اینجور موضع میگیرید، شاید اگر مصداق هایتان را عوض کنید نظری دگر داشته باشید (چه میدانم، در ایران باستان و اینها دنبال چیزی بگردید، شاید چیزی یافتید) در کل به نظرم باید به اجماع رسید. نظرات شخصی مفید فایده نخواهد بود • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۲۳:۴۵)UTC
- قضیه این است که شما دارید سیاست یک بام و دو هوا پیش میگیرید. یعنی شمر مرد و فلان مسلمان مؤمن وفات یافت. شما استفاده از یک ادبیات برای شمر و امام حسین را نقض بیطرفی میدانید.این هم یعنی دخیل کردن تعصبات خودتان و در حالت کلیتر فارسیزبانان. مشکل اینجاست. بهآفرید ۲۳:۲۸، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بله، بنده نیز با این موافقم که دانشنامه بازتاب دهنده تعصبات فارسی زبانان نیست، امیدوارم آنقدر از بحث دور نشده باشید که بدانید بحث راجع به شهادت یا هلاکت (همانگونه که شما مانند سندباد میاندیشید) نیست بین شیوههای مختلف و متداول در دانشنامههاست! (جبهه گیری شما به این نحو نشان از پیش زمینه ذهنی شما نسبت به موضوع میتواند داشته باشد، چونان سندباد) • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۲۳:۱۴)UTC
- سری به برادران حول و حوش دمشق بزنید پس. قرار نیست ویکیپدیای فارسی بازتابدهندهٔ تعصبات فارسیزبانان به زبان مطلقگو باشد. اگر تمام فارسیزبانان جهان بگویند فلان چیز بد است در مقاله نمینویسند «فلان چیز بد است» مینویسند «تمام فارسیزبانان جهان میگویند فلان چیز بد است.» بهآفرید ۲۲:۵۳، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به گمانم تاریخ و جغرافیای شمر و یزید همین دور و بر خودمان باشد. ثانیاً: بله، چون بنده در ایران میزیم به نظر فارسی زبانان آگاه ترم. درست به این میماند که کسی در مغرب زمین برای ژاپنی زبانان دانشنامه بنویسد. دانشنامه اش به درد خودش میخوردو «پیتزا قورمه سبزی» خوران! دیگر: همانطور که گفتم به اخلاق نسبی معتقدید، و دلیلش دقیقاً در مغرب زمین زیستن است • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۴۶)UTC
- این به خاطر این است که در ایران زندگی میکنید و صدای مخالفان دیدگاهیتان چندان به گوشتان نخوردهاست. البته به نظر من هم آدمهای پلیدی بودند. اما این نظر من است نه حکمی مطلق. بهآفرید ۲۲:۳۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- ۱-مثال از بلعمی بدترین نوع مثال در این موضوع است که آورده شد. به نظرم کمی دچار نسیان شدهاید. چرا که من بارها مطالبی درباره اعتقاد شما به تغییر مفاهیم کلامی و لغوی در بستر زمان دیدهام که گمان میکنم هم نظریم. به نظر میرسد در آن دوران کلمه مُرد بسیا محترمانه بوده که بر یک نبی اطلاق کرده. و نیز تاکید خودتان بر دانشنامهای بودن. مگر تاریخ بلعمی دانشنامه است؟ نکته آخر: برادر! ما «در سال ۱۳۸۶ هجری شمسی» «دانشنامه» مینویسیم، نه چیز دیگر.
- آیا تعریفتان از انسان شامل همهٔ هوموسپیانها میشود یا یزید و شمر انسان نیستند؟ منظور این است که توجه کنید که پلیدترین انسانها نزد شما هم در خواهند گذشت. مُرد یعنی مُرد. بقیهاش حسن تعبیر است. بلعمی گوید: «پس یوسف علیهالسلام بمصر بمرد...پس برادران یوسف از پس یکدیگر همیمردند... پس سالی چند بود این قابوس [فرعون مصر] بمرد و برادرش بملک بنشست.» (تأکید از من). بهآفرید ۰۹:۳۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- (سرخط): دوست عزیز لطفاً سعی مکنید پاسخهای مرا ریشهیابی روانشناختی کنید. بنده ادبیاتم در مقالهٔ سعد وقاص و کوروش یکسان است. در ضمن هر گاه راجع به موضوعی مطلب مینویسم حد اقل سعی میکنم همانگونه به آن نگاه کنم که یک کرمشناس به یک کرمِ خوش خطوخال استوایی نگاه میکند. همه چیز برایم یک شیء است. خلاصه هر کسی را یافتید که گمان کردید برای من مقدس است بگویید تا با طیب خاطر بنویسم مُرد. در مورد فارسیزبانان هم همانطور که اشاره کردم با تعصباتشان باید به صورت یک شیء برخورد شود و شیء را توضیح داد. نه اینکه تعصباتشان مطلق گونه بیان شود. بهآفرید ۰۰:۰۱، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- خلاصه کلام: به نظر من حسین بن علی شهید را در کنار شمر نشاندن و به یک لحن خطاب کردن نقض بی طرفی است (یعنی طرفداری از شمر است)
- با توجه این کلام شما به نظر میآید که بیطرفی شما از نوع «پیتزای قرمهسبزی»است. در دانشنامه همه کنار هم مینشینند و قضاوت راجع به افراد بر عهدهٔ خوانندهاست نه نویسندهٔ دانشنامه. بهآفرید ۲۲:۳۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- پایان سخن: دیدن نیک و زشت، حق و باطل به یک چشم راه صواب نیست. بید برای آن راهکاری اندیشید. به نظر میتوان برای پیشوایان مذهبی (هر دینی) امتیازه جدا قائل شد. تا نظر دیگران چه باشد
- مطالب خیلی بود. دیگه حوصله تایپ نداشتم. همینجا قیچی کردم! • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۲۲:۰۹)UTC
- حق و باطل به یک چشم توتوصیف میشوند مطمئناً هر آدم منصفی حق را برتر مینشاند.بهآفرید ۲۲:۳۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- خلاصه کلام: به نظر من حسین بن علی شهید را در کنار شمر نشاندن و به یک لحن خطاب کردن نقض بی طرفی است (یعنی طرفداری از شمر است)
- هر واژه دارای یک بار معنایی است که با توجه به برداشت مخاطبان آن تعیین میشود. برای نمونه درگذشت معنای محترمانه دارد و میتواند جانبدارانه باشد. درگذشت صدام با مرگ صدام خیلی متفاوت مینماید. به نظر من باید تاجایی که از حالت دانشنامهای خارج نشود اجازه داد از واژههای مختلف استفاده شود. سعید ۰۲:۱۵، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نگرش سعید هم قابل تأمل است • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۱۵)UTC
- مخالفم چون در این صورت عدهای با توسل به این قاعده، میتوانند در مقالهٔ حضرت امام خمینی (ره) بنویسند به ملکوت اعلا شتافت و برای زندانیان سیاسی که در زندانهای نظام جمهوری اسلامی دسته دسته اعدام شدند، بنویسند به هلاکت رسید! --سندباد ۱۰:۱۰، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- نگرش سعید هم قابل تأمل است • Яohan ب ۹ مرداد ۱۳۸۶ (۰۳:۱۵)UTC
- پیشنهاد: نظر بنده روی «درگذشت» است. مرد کمی عامیانه و شاید نادانشنامهای باشد. ضمنا هر دو هم کوتاه و هم فارسی هستند.--گردآفرید ۱۰:۳۱، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- حرف گردآفرید را قبول دارم تصور میکنم. درگذشت خوب است و ضمنا بهتر است یکنواخت باشد و برای همه یکسان بهکار رود. بعد از درگذشت، مٌرد خوب است. سایر الفاظ را درست نمیدانم بار شاعرانهگی و یا جانبدارنهگی دارد. عزیزی ۱۰:۵۴، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به دید من همه میمیرند! --Ariobarzan ۰۸:۵۰، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
نتیجهگیری
[ویرایش]- از نظر شرکتکنندگان این بحث، «درگذشت» اگر بهترین واژه نباشد، حداقل دومیست. سپهرنوش/بحث ۱۲ مرداد ۱۳۸۶ ۰۰:۳۹ (UTC)
فروم
[ویرایش]من بعد از مدتی ویکی کاری خواستم کمی از کامپیوترم دور شوم، دیروز وقتی که برگشتم فکر کردم در یک فروم هستم!
یادم نیست این ایده را از کی شنیدم ولی ساخت یک فروم برای کاربران فعال و مشتاق به بحثهای غیر دانشنامهای را واقعا یک لطف در حق دانشنامه میبینم، اگر کسی یا کسانی اداره آن را متقبل شوند من شخصا هزینه دامنه و سروری در حد شروع را خواهم پرداخت. --مهدی (غ) ۲۲:۳۱، ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- متأسفانه تبدیل به فروم شدن اینجا را یکی دیگر از کاربران قدیمی هم در ایمیلی به من گفته بود. من فقط یه خواهشی دارم از شما و همه کاربران فعال و قدیمیتر و آن هم اینست که در متوقف کردن بحثهای نامربوط به مقالات و ویکیپدیا فعالتر باشید! en:WP:TALK و en:WP:CIVIL شما را یاری میکند. هماکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم! حسام ۲۲:۴۶، ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم احساس میکنم عدهای از کاربران پروژهٔ افزایش عمق ویکیپدیا فارسی را راه انداختند. آخر هر چه تعداد ویرایشها بیشتر شود، عمق ویکی هم طبق فرمول (ویرایش\مقالهها × غیر-مقالهها\مقالهها) افزایش پیدا میکند. به لطف همین بحثهای فلهای (که نتیجهٔ آن کم بودن تعداد مقالهها و افزایش نسبت ویرایش\مقالهها است) و تعداد صفحههای غیر مقاله، عمق خیلی خوبی دارد ویکیپدیا فارسی ؛) --مصفا ۱۹:۴۶، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم طرفدار فروکاستن بحثها به موارد واقعاً لازم و پرهیز از بحثهای پیگیر و توانفرسا و تمرکز بر ویکینویسی هستم. بهقول معروف ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزا! وگرنه یواش یواش میشود آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!--ماني ۱۳:۴۲، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
مسئله ملی، مسئله کليدی
[ویرایش]این بحث نامربوط با قهوهخانه بود و حذف شد. لطفاً در وپ:ربح آن را پیگیری کنید.-- بهزاد بحث ۱۵:۴۸، ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
ماراتون مقاله نویسی
[ویرایش]با درود. همکنون ویکی پدیا دارای ۲۳٬۲۷۱ نوشتار به زبان فارسی شدهاست. بیایید و از امروز که اول ماه اوت است، همتی بیشتر کنیم و در این یکماهی که در پیش روی داریم تعداد مقالات را به ۲۵۰۰۰ برسانیم. با رسیدن به حد ۲۵۰۰۰ هم در صفحه اول ویکی انگلیسی قرار خواهیم گرفت و هم یک چهارم راه را تا رسیدن به ۱۰۰۰۰۰ نوشتار، رسما طی خواهیم کرد. اگر تعداد کاربران فعال ویکی بیست نفر هم باشد، اگر همین بیست کاربر روزی ۳ مقاله (حال هرچقدر کوتاه) بنویسند، در طی این یکماه ۱۸۰۰ مقاله جدید خواهیم داشت که ما را به تعداد ۲۵۰۰۰ میرساند. با امید یاری شما دوستان و همکاران. --سندباد ۰۷:۴۳، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- این مطلب را هم ببینید. --مصفا ۰۸:۱۵، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- سرعت نمیدانم چرا کند شده تا ۲۰ روز پیش خیلی خوب بود. --مهدی (غ) ۰۹:۲۱، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- روی من حساب کنید - در همین هفته و یا هفته بعد حدودا ده مقاله جدید اضافه خواهم کرد.رضا کلانی ۰۹:۲۴، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- جناب سندباد تا زمانی که شما خودتان دست از این رفتارها بر ندارید بیست و پنج هزارگی را در رویا هم نخواهیم دید!!!/این پیغام را توصیهای دوستانه در راه پیشرفت ویکی پدیا تلقی کنید.!--Hoseyn_1 #Talk ۰۹:۳۰، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- روی من حساب کنید - در همین هفته و یا هفته بعد حدودا ده مقاله جدید اضافه خواهم کرد.رضا کلانی ۰۹:۲۴، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- من شخصا در همین هفته بیش از ۲۰ یا ۳۰ مقاله ریز و درشت ایجاد کرده ام! دوستان یاری نمیکنند • Яohan ب ۱۰ مرداد ۱۳۸۶ (۰۹:۳۷)UTC
- سرعت نمیدانم چرا کند شده تا ۲۰ روز پیش خیلی خوب بود. --مهدی (غ) ۰۹:۲۱، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- سندباد عزیز فکر خوبیه اما توجه داشته باش یک ستاد باید درست کنیم برای جلوگیری از حذف مقالات! به عبارت دیگر فکر کنم ۲۰۰۰ تا مقاله تا ۲۵۰۰۰ تا فاصله داریم! نه ۱۸۰۰ تا! عزیزی ۰۹:۴۸، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- جناب عزیزی، به نظر من تا وقتی که تعداد مقالات ویکی فارسی به ۲۷۰۰۰ نرسیده، باید با احتیاط رفتار کنیم و خانه تکانیهای بیمورد نکنیم که حداقل جایمان را صفحه اول ویکی انگلیسی از دست ندهیم! --سندباد ۰۹:۵۴، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- متاسفانه بعضی از مقالات صرفا براساس لجبازیهای کودکانه یا گرایشهای سیاسی معطوف به قدرت یا بیاطلاعی کاربران شیفتهی برچسبحذفگذاری حذف میشوند و به ندرت مقالهیی واقعا باید حذف شود و بدوناش بدتر از نبودناش است و حذف میشود. عزیزی ۱۰:۳۱، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- با عزیزی مخالفم. یک مقاله خوب (هر چند کوتاه) هرگز حذف نخواهد شد. من این ۲۰-۳۰ مقالهای که نوشتم مطمئنم حذف نمیشوند مگر با رای گیری. چرا که خوب و مفید و با منبعند! (یکی هندونهها رو از بغلم بگیره!) • Яohan ب ۱۰ مرداد ۱۳۸۶ (۱۰:۰۴)UTC
- بله حق باشماست. مقالههایی که کاربران با سابقه مینویسند خیلی به ندرت حذف میشود. بهآفرید ۱۰:۱۶، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- باسابقه تر از شما؟ (ما که تازه کاریم!) • Яohan ب ۱۰ مرداد ۱۳۸۶ (۱۰:۲۰)UTC
- پیرو فرمایشات جناب عزیزی، اگر لازم به بیرون کشیدن بایگانی ها باشد، وجود دارند مقالاتی که من همین الان میتوانم اجماع مدیر مربوطه بر حذف را به راحتی نقض کنم!! (و البته با پیگیری سوءمدیریت) بنابراین حداقل بگویید گمانتان این است، نگویید حتما هیچ کدام از مقالات از روی لجبازی حذف نشده اند!! چنانچه مخالف بودید نگاهی به وپ:ربح کنونی و پیشنهادات حذف سپهرنوش بیندازید و نیز ندایی به من دهید تا موارد را از بایگانی های همیشه جاویدان ویکی بیرون بکشم!!!--گردآفرید ۲۱:۱۲، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- جناب عزیزی، به نظر من تا وقتی که تعداد مقالات ویکی فارسی به ۲۷۰۰۰ نرسیده، باید با احتیاط رفتار کنیم و خانه تکانیهای بیمورد نکنیم که حداقل جایمان را صفحه اول ویکی انگلیسی از دست ندهیم! --سندباد ۰۹:۵۴، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
قهوه خانه متصدی نمی خواهد؟
[ویرایش]می خواهیم مدیر انتخاب کنیم ، می گوئید لازم نیست. می خواهیم میانجی و هیئت منصفه درست کنیم ، می گوئید فایده ندارد. حداقل یک متصدی برای این قهوه خانه تعیین کنید که کارش پاک کردن التفاتات دوستان به یکدیگر باشد تا حداقل اینجا به تابلوی اعلانات مدیران دوم تبدیل نشود.رضا کلانی ۲۰:۱۴، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- من موافقم، چون خسته شدم از پاک کردن و توضیح و تفسیر مربوطه! چنانچه موافقید به شما رای میدهم که انجام وظیفه کنید.--گردآفرید ۲۲:۲۶، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- دوست عزیز! احتیاج به رأیگیری و تشکیل هرم قدرت نیست. همه مسئولاند. بهآفرید ۲۲:۲۸، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- به آفرید عزیز : !!!!!!!!!رضا کلانی ۰۵:۰۱، ۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- من منظورم از رای در اینجا این بود که اگر مایل هستند میتوانند خودشان انجام دهند. رای را در اینجا برابر با نظر یا گمان تلقی کنید، نه معنای دموکراتیکی آن که بیم و سوءنیت تشکیل هرم قدرت پیش آید که خود من هم اکنون در حال هرم شکنی هستم! ضمنا اگر نمیدانستم که همه مسئولند، قطعا برای خلوت سازی اینجا از سخنان بیهوده، وقت صرف نمیکردم. امیدوارم ضمن وپ:فحن توضیحات مرا بپذیرید. با احترام فراوان،--گردآفرید ۲۲:۴۲، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- دوست عزیز! احتیاج به رأیگیری و تشکیل هرم قدرت نیست. همه مسئولاند. بهآفرید ۲۲:۲۸، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
همکاری هفته
[ویرایش]روندی که مناسب دارد پیش میرود و مقالات کم و بیش خوبی هم خروجی داده ،وپ:همه را دریابید.
- یعنی کاندید کنید و رای دهید تشکر--فرزاد خلیفه ۱۳:۳۶، ۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
یاری اندر کس نمیبینم، یاران را چه شد؟ ٪ مرتضا ۰۶:۳۷، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
نکتهای فراموش شده از استفاده منصفانه
[ویرایش]قبل از اینکه حرفی بزنم بد نیست یک گزارشی مختصر از وضعیت استفاده محتوای غیر آزاد در ویکیپدیای فارسی این جور که فهمیدم بدهم:
- در ویکی پدیای فارسی مانند سایر ویکیپدیاها استفاده از منابع بدون مجوز جیافدیال و مالکیت عمومی (در هرجای دنیا) ممنوع است مگر آنهایی که در خارج ایران تولید شده باشند و مفهوم استفاده منصفانه در قوانین امریکا را برای آنها بتوان اجرا کرد، آنگاه این گروه باید با شرایط و وضعیت درج شده در سیاستهای ویکیپدیای فارسی به طور محدود و کاملا منصفانه مورد استفاده قرار گیرند، البته باید گفت گه ویکیپدیاهای دیگر همه این حداقل را نپذیرفتند و فقط بعضی از ویکیپدیاها مانند نسخه انگلیسی دارند از این مفهوم در سیاستها استفاده میکند. باید بگم که ویکیپدیا فارسی به طور نا نوشته این توافق را کرده که سیاست استفاده منصفانه را از ویکیپدیای انگلیسی تقلید کند و در مواردی که مربوط به ایران میشود سختگیری مضاعف داشته باشد تا راه خطا نرود. بد نیست اشاره کنم شرایط در ویکیپدیای فارسی شباهت زیادی با ویکیپدیای کرهای دارد زیرا آنها هم مشکل مفهوم استفاده منصفانه در قوانین محلی را دارند. (منبع این جمله آخر: meta:Fair_use)
از اینها گذشته میخواهم یک نکته که استفاده منصفانه را قانونی جذاب کرده و گاهی فراموش میشود شرح دهم! این قانون یک انعطاف پذیری فوق العاده دارد و هیچ گاه نمیتوان به صورت مکانیکی آن را اجرا کرد زیرا ظرافت خاصی دارد. در قوانین امریکا این ظرافت با توجه به ذات دو اثر (یکی خلق شده اولیه و دیگری خلق شده با استفاده اولی) به صورت چند بند بیان شده، یک نکته که در ویکیپدیای فارسی خیلی اوقات فراموش میشود همین ذات اثر است، در انگلیسی مثالهای خوبی برای سیاستهای ویکیپدیای آن زبان آمده en:Wikipedia:Non-free_content#Examples_of_unacceptable_use، یکی از این موارد که من به طور خاص میخواهم توجه را به آن بدهم استفاده از جلد مجله، فیلم، بازی و به طور کلی جلد است که برای استفاده از آنها ما برچسبهای مثل ((جلد مجله)) داریم، ولی در این برچسبها فراموش شده که بنویسد استفاده از این تصاویر فقط در مقالاتی که مستقیم درباره مجله نوشته شده باشد مجاز است و به طور گسترده کاربران علاقه دارند که عکس افراد روی جلد را برای معرفی فرد روی جلد به کاربرند! این دقیقا یک مثالی ست که در پیوند قبلی به ویکیپدیای انگلیسی استفاده از آن نفی شده. حال ظرافت کار اینجاست که سیاست ویکیپدیا ما را در اینکار آزاد میگذرد مگر اینکه جلد مجله در مقاله فرد خودش یک داستان معروف و مشهوری را داشته باشد یعنی مثلا این مجله با چاپ این عکس کلی جنجال به پا کرده باشد در این طورت بیان داستان با استفاده عکس جلد ایراد ندارد، در انتها میخواهم خواهش کنم کاربران دقت بیشتر داشته باشند و با کمک برچسبهای موجود عکسی را وارد نکنند که استفاده نهایی آن در شرایط غیر منصفانه باشد. مهدی (غ) ۲۱:۳۷، ۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- کاملاً درست میفرمایید. از اینکه باز مشغول فعالیت شدهاید خشنودم. بهآفرید ۲۳:۵۹، ۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- البته الان متوجه یک نکته شدم: لازم نیست استفاده فقط در مقالهٔ مربوط به مجله باشد بلکه کافیاست که استفاده از جلد کاملاً در راستای خود مجله باشد و معادل آزاد نتواند که بدارد. مثلاً فلان مجله بر جلدش عکس توهینآمیزی از یکی از شخصیتهای سیاسی ناکجا آباد چاپ کند که باعث کلی جنجال شود. در مقالهٔ شخصیت سیاسی اگر به این جریان اشاره شود میتوان عکس جلد آن شمارهٔ مجله را با تفکیکپذیری پایین به صورت منصفانه آورد. بهآفرید ۰۰:۰۶، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- ویکیپدیای فارسی در مورد استفادهی منصفانه مشی متناقض و خامی دارد و به اعتقاد من فقط ناشی از تفسیر نادرست چند مدیر، و قدرت نمایی بعضی از آن چند، از قوانین ایران است و بس و نمیدانم این صحبتهای شما چه ربط مستقیمی به این بحث داشت چون مشکل ما آن تصاویری نیست که طبق قوانین آمریکا قابل استفاده است. مشکل در مورد آثار چاپ نخست در ایران است. آیا جلد مجلات ایرانی را میتوان استفاده کرد؟ نه! حالا بحث کردن در مورد استفاده منصفانه از مجلات آمریکایی در ویکیپدیای فارسی چندان کمکی به بحث ما نمیکند. عزیزی ۰۶:۵۰، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- نظر من نکتهٔ دیگر این است که کلا استفادهٔ منصفانه در یک دانشنامهٔ آزاد مکروه است و به نظر من استفاده نکردن از استفادهٔ منصفانه ضربهای به این دانشنامه نمیزند یعنی حتی اگر استفادهٔ منصفانه هم نداشتهباشیم، ایراد چندانی ندارد.(مگر در مورد نمادها و آرم شرکتها چون ویکیپدیای فرانسوی).سروش ☺گپ ۱۱:۲۸، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- ضربه نمیزند یعنی چی؟ داشتن تصویر در مقالات کمک در درک و فهم بهتر مطلب و زیبایی و خواندنیتر شدن متن نمیکند؟ عزیزی ۱۱:۵۸، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- من تقریباً با سروش موافقم و با بزک مقاله با عکس مخالف. تصویر ژنریک جلد یک کتاب چه ارزش دانشنامهایای میدارد؟ به نظر من دردسر استفادهٔ منصفانه بیش از محاسنش است. الان استفادهٔ منصفانه بهانهایاست که کاربران چپ و راست تصویر مشکلدار بار کنند. مسلماً نمیگویم که استفادهٔ منصفانه هیچوقت به ارتقای کیفیت دانشنامه کمک نمیکند. بهآفرید ۱۲:۲۱، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- این که تصویر ژنریک جلد کتاب ارزش دانشنامهیی ندارد نظر کاملا شخصی شما ست که البته چون مدیر هستید این نظر شخصی خود را در حذف تصاویر میتوانید اعمال کنید. در صورتی که تصویر جلد کتاب ارزشی بیش از تصویر چهرهی افراد میتواند داشته باشد. فراموش نکنید جلد کتاب طراح دارد، جایزه جهانی دارد... بعد از شنیدن بعضی حرفها انگشتان بهجای این که برای پاسخگویی به سمت کیبورد بروند زیر داندانها گزیده میشوند! عزیزی ۰۷:۴۱، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- بنده نظر شخصی را در حذف تصویر دخالت نمیدهم. لفظ ژنریک هم در جملهٔ من حشو نیست. دوباره بخوانید. گزیدن انگشت تا هنگامی که مکیدن شست نشدهاست موردی ندارد. بهآفرید ۰۷:۵۶، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- آوردن لفظ "ژنریک" وقتی بحث برسرآن نیست "حشو" است. انگشت شست به کار تایپ کردن نمیآید.(برای ما مبتدیها) دوران مکیدناش هم سالهاست گذشته است. الان به یک کار میآید که چون موجب قطع دسترسی است از استفاده در آن مقام دوری گزیدن به عقل مصلحتاندیش نزدیکتر است. عزیزی ۰۸:۰۴، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- وقتی دست دراز میکنند و طرف مقابل از دست دادن سر باز میزند برای خالینبودن عریضه دست را در مویها میکشند.پیشنهاد میشود هر وقت به اشتباه برافراخته شد و خطر قطع دسترسی احساس شد برای خالینبودن عریضه در دهان برید. :-) بهآفرید ۰۸:۱۷، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- فعلا بهتر است پنج انگشت را گشوده در صفحهیی به موازات تن به چپ و راست نواسان دهیم به امید روزی که دستها به کار تایپ بیاید، نه بر دهان رود نه بر موی. عزیزی ۰۸:۲۸، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- آوردن لفظ "ژنریک" وقتی بحث برسرآن نیست "حشو" است. انگشت شست به کار تایپ کردن نمیآید.(برای ما مبتدیها) دوران مکیدناش هم سالهاست گذشته است. الان به یک کار میآید که چون موجب قطع دسترسی است از استفاده در آن مقام دوری گزیدن به عقل مصلحتاندیش نزدیکتر است. عزیزی ۰۸:۰۴، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- بنده نظر شخصی را در حذف تصویر دخالت نمیدهم. لفظ ژنریک هم در جملهٔ من حشو نیست. دوباره بخوانید. گزیدن انگشت تا هنگامی که مکیدن شست نشدهاست موردی ندارد. بهآفرید ۰۷:۵۶، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- این که تصویر ژنریک جلد کتاب ارزش دانشنامهیی ندارد نظر کاملا شخصی شما ست که البته چون مدیر هستید این نظر شخصی خود را در حذف تصاویر میتوانید اعمال کنید. در صورتی که تصویر جلد کتاب ارزشی بیش از تصویر چهرهی افراد میتواند داشته باشد. فراموش نکنید جلد کتاب طراح دارد، جایزه جهانی دارد... بعد از شنیدن بعضی حرفها انگشتان بهجای این که برای پاسخگویی به سمت کیبورد بروند زیر داندانها گزیده میشوند! عزیزی ۰۷:۴۱، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- من تقریباً با سروش موافقم و با بزک مقاله با عکس مخالف. تصویر ژنریک جلد یک کتاب چه ارزش دانشنامهایای میدارد؟ به نظر من دردسر استفادهٔ منصفانه بیش از محاسنش است. الان استفادهٔ منصفانه بهانهایاست که کاربران چپ و راست تصویر مشکلدار بار کنند. مسلماً نمیگویم که استفادهٔ منصفانه هیچوقت به ارتقای کیفیت دانشنامه کمک نمیکند. بهآفرید ۱۲:۲۱، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- ضربه نمیزند یعنی چی؟ داشتن تصویر در مقالات کمک در درک و فهم بهتر مطلب و زیبایی و خواندنیتر شدن متن نمیکند؟ عزیزی ۱۱:۵۸، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- نظر من نکتهٔ دیگر این است که کلا استفادهٔ منصفانه در یک دانشنامهٔ آزاد مکروه است و به نظر من استفاده نکردن از استفادهٔ منصفانه ضربهای به این دانشنامه نمیزند یعنی حتی اگر استفادهٔ منصفانه هم نداشتهباشیم، ایراد چندانی ندارد.(مگر در مورد نمادها و آرم شرکتها چون ویکیپدیای فرانسوی).سروش ☺گپ ۱۱:۲۸، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- ویکیپدیای فارسی در مورد استفادهی منصفانه مشی متناقض و خامی دارد و به اعتقاد من فقط ناشی از تفسیر نادرست چند مدیر، و قدرت نمایی بعضی از آن چند، از قوانین ایران است و بس و نمیدانم این صحبتهای شما چه ربط مستقیمی به این بحث داشت چون مشکل ما آن تصاویری نیست که طبق قوانین آمریکا قابل استفاده است. مشکل در مورد آثار چاپ نخست در ایران است. آیا جلد مجلات ایرانی را میتوان استفاده کرد؟ نه! حالا بحث کردن در مورد استفاده منصفانه از مجلات آمریکایی در ویکیپدیای فارسی چندان کمکی به بحث ما نمیکند. عزیزی ۰۶:۵۰، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- البته الان متوجه یک نکته شدم: لازم نیست استفاده فقط در مقالهٔ مربوط به مجله باشد بلکه کافیاست که استفاده از جلد کاملاً در راستای خود مجله باشد و معادل آزاد نتواند که بدارد. مثلاً فلان مجله بر جلدش عکس توهینآمیزی از یکی از شخصیتهای سیاسی ناکجا آباد چاپ کند که باعث کلی جنجال شود. در مقالهٔ شخصیت سیاسی اگر به این جریان اشاره شود میتوان عکس جلد آن شمارهٔ مجله را با تفکیکپذیری پایین به صورت منصفانه آورد. بهآفرید ۰۰:۰۶، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- جسارت است که من چون رفتگری میان بحث دو شهردار بپرم، اما استادان عزیز بنده، بهتر نیست به جای کنایه گویی، دوستانه به راه میانه ای دست یازید تا دیگران هم بتوانند استفاده کنند؟ به نظر بنده بهتر است دوستانه بحث را در صفحه بحث یکی از طرفین پیگیری کنید و به نتیجه برسید. جسارت مرا بر من ببخشایید.--گردآفرید ۰۸:۳۷، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- اختیار دارین قربان! ما مخلص شما و جناب بهآفرید هستیم. (الان است که دستام برود به لای مویام!) عزیزی ۰۹:۰۴، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- اصلاً انجام واقعی کارها مرا کردیت انجام یا ادای وارونهاش دوستان را! طرز تفکر آنگلوساکسونی بنده به خاطر سالیان سال رفت و آمد با آنگلوساکسونها! بهآفرید
- قصد جسارت نبود جناب عزیزی، اما اگر مایل هستید من کمک کنم تا در این زمینه به نظری میانه دست یابید. من جفتتان را دوستان خوب خود میدانم (و شاید شما را کمی بیشتر هم دوست بدارم) اما برایم عذاب آور میشود وقتی میبینم شما دو استاد عزیز اینگونه به هم کنایه میزنید. صفحه بحث من در خدمت هر دوی شما است برای حل اختلافات بینتان. البته اگر مرا لایق بدانید. با پوزش،--گردآفرید ۰۹:۲۵، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- زیاد نگران نشوید. اینها مزاح دوستانهاست. بهآفرید
- راستش من پیشتر مانند جناب عزیزی میاندیشیدم ولی با گشتوگذار در ویکیهای دیگر میبینم که ما از کمبود محتوا رنج میبریم و از سوی دیگر اگر منصفانه بنگریم در بسیاری از موارد عکسها تزئینی هستند و با از کیسهٔ خلیفه هم نمیشود مقالهها را آراست. وقتی که استفادهٔ منصفانه نباشد بحثها هم کمتر میشوند. مگر ویکیپدیای آلمانی چه شدهاست. برخی حتی بر این باورند که از ویکیپدیای انگلیسی هم موفقتر بودهاست.سروش ☺گپ ۱۲:۳۴، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- سروش عزیز ما چقدر از ویکیپدیای آلمانی میدانیم؟ مسئله این است که طبق قوانین موجود ایران میتوان استفادهی منصافانه کرد اما تفسیر غلط از قانون موجب شده است که راه این استفاده در ویکیپدیای فارسی بسته شود همین. عزیزی ۰۷:۴۱، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- راستش من پیشتر مانند جناب عزیزی میاندیشیدم ولی با گشتوگذار در ویکیهای دیگر میبینم که ما از کمبود محتوا رنج میبریم و از سوی دیگر اگر منصفانه بنگریم در بسیاری از موارد عکسها تزئینی هستند و با از کیسهٔ خلیفه هم نمیشود مقالهها را آراست. وقتی که استفادهٔ منصفانه نباشد بحثها هم کمتر میشوند. مگر ویکیپدیای آلمانی چه شدهاست. برخی حتی بر این باورند که از ویکیپدیای انگلیسی هم موفقتر بودهاست.سروش ☺گپ ۱۲:۳۴، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- زیاد نگران نشوید. اینها مزاح دوستانهاست. بهآفرید
- اختیار دارین قربان! ما مخلص شما و جناب بهآفرید هستیم. (الان است که دستام برود به لای مویام!) عزیزی ۰۹:۰۴، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
نیم فاصله
[ویرایش]درود.چطور میتونم نیم فاصله(فاصله مجازی) بگذارم.سپاسVahid11 ۰۸:۵۵، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- وحید عزیز به ویکیپدیا:فارسینویسی بروید توضیحات مفصل داده شده است.بهخصوص اینجا و اینجا بیشتر بهکارتان میآید. اگر باز سوآل داشتید در خدمت هستم. عزیزی ۰۹:۰۲، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- آقای عزیزی سپاس فراوان Vahid11 ۰۹:۰۷، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
معرفی صفحه جدید
[ویرایش]با سلام بر دوستان عزیز/ صفحه ویکی پدیا:رای گیری برای انتقال ایجاد شده است و هم اکنون سخت در دست ویرایش است. خواهشا تا زمان خروج صفحه از ویرایش صبر پیشه کنید و در این جا درباره این صفحه اظهار نظر کنید. مستند من برای ساخت این صفحه جلوگیری از جنگ ویرایشی از نوع انتقال صفحه به عنوان جدید است. و همانند رای گیری برای حذف لازم است چنین صفحه ای داشته باشیم تا نظر و اجماع کاربران در انتقال مقاله تاثیر داشته باشد. با تشکر --Hoseyn_1 #Talk ۱۱:۳۵، ۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
دو نکته
[ویرایش]- کسی میداند چرا در این صفحه ترتیب درست رعایت نشده: مثلا استان قم در الف آمده ویا لرستان و گیلان و آذربایجان شرقی هم در الف است و آیا میدانید چگونه میشود حلش کرد؟
- نکته دیگر آن است که در تمام چنین الگوهایی، لینک نقاط دیدنی آن استان وجود دارد که غیر از 3 یا 4 استان بقیه این لینکها قرمز اند. با توجه به اینکه روبروی این لینک لیست نقاط دیدنی آمده، آیا باز هم لازم است که نقاط دیدنی لینک باشد، آنهم به یک صفحه خالی؟
ممنون. --روح ۰۶:۱۴، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- برای مورد اول چون استان در ابتدای اسم مقاله است در الف میآید. برای حل این قضیه هنگام اضافه کردن رده باید اینگونه عمل کرد. [[رده:استانهای ایران|لرستان]] نوید ۱۴ مرداد ۱۳۸۶ ۰۶:۲۸ (UTC)
- ممنون. --روح ۰۶:۳۲، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- در کدام استان لینک نقاط دیدنی آبی است؟ از روی آن میشود باقی را ساخت. نوید ۱۴ مرداد ۱۳۸۶ ۰۶:۳۵ (UTC)
- دو مورد را که من ساختهام(آبی کردهام!!) یکی اصفهان است که لینکش کردهام به یک مقاله دیگر. و دیگری آذربایجان غربی یا شرقیست که همان لینکهای جلویی را داخل مقاله جدیدی با نام نقاط دیدنی فلان استان وارد کردهام. --روح ۰۹:۵۸، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
با کمی همت می شود به مرز پنجاه هزار مقاله رسید
[ویرایش]بنابر تخمین شخصی و نیز اطلاعاتی مانند این در ایران بیش از پنجاه هزار روستا داریم. با کمی همت می توان در مدتی کوتاه صدها و حتی هزاران مقاله کوتاه اما مستند درباره روستاهای ایران نوشت. برای این کار:
- به پروژه شهرهای ایران بپیوندید.
- از درگاه ملی آمار فایل اطلاعات روستاهای یکی دو استان مورد علاقه خود را دانلود کنید.
- یک الگوی ساده برای روستاها مانند طنجور را انتخاب کنید.
- از روی الگو مقاله هر روستا را بازنویسی کنید و دو دسته اطلاعات به آن بیفزائید: اول - تقسیمات کشوری (نام دهستان و شهرستان...) و دوم - اطلاعات جمعیتی.
با این کار مقاله ای نوشته اید در مورد یکی از روستاهای ایران که هم مستند است و هم اطلاعات آن دقیق است هر چند خرد است.
سعید ۰۶:۵۳، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- درود سعید عزیز، به نظرت بهتر نیست به جای الگوی روستاهای یک شهرستان، الگوی تقسیمات کشوری شهرستان را بسازیم که شامل تمامی بخشها و روستاها و دهستان ها هم باشد و روستاها به تفکیک در زیر آن بیایند؟ این الگو خیلی کلی و نامنظم نیست؟!--گردآفرید ۰۷:۴۱، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- گردآفرید گرامی، برخی شهرستانها مانند بیش از پانصد روستا دارند. آوردن این همه روستا در یک الگو خودش به تنهایی خیلی بزرگ و جاگیر است. حال اضافه کنید دیگر اطلاعات را. سعید ۰۸:۰۷، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- درست است، اما این شکل الگو بسیار نامنظم است. به الگوهای استانها نگاهی بیندازید. شهرستان و شهر در آن تفکیک شده اند. این کار ما مانند این است که برای تمام دهستانها یا بخشهای یک استان الگو بسازیم، بسیار جاگیر، بزرگ و غیرقابل استفاده میشود. برای کوچکتر شدن و قابل استفاده تر شدن یک الگو، بهتر است الگوی روستاهای یک دهستان را بسازیم و همینطور الگوی دهستانهای یک شهرستان. به نظرم اینگونه بسیار قابل استفاده تر و خوانا تر میشود. تا نظر سایرین چه باشد؟!--گردآفرید ۰۸:۱۶، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- اصلا داشتن مقاله برای همهٔ روستاها نیاز نیست وحتی در آینده مشکلساز است. این روستاها نیاز به به روز شدن دارند. اینها مقالههایی خواهندبود که کم بینندهاند و فهرستهایی چون مقالههای قدیمی را میآلایند. همچنین با این حساب کسی که صفحههای تصادفی را میزند به احتمال زیاد به اینچنین مقالهای برمیخورد. همچنین این کار را با ربات مثل آب خوردن میتوان انجام داد و ساختن آنها به این شکل وقتگیری است هرچند که اگر کسی نگهداریشان را قبول کند.(در تعقیب داشتن و بههنگام به روز کردن) نمیتوانم با ساخت آنها مخالف باشم ولی فکر میکنم که کارهای بهتر از آن در این دانشنامه میتوان انجام داد.سروش ☺گپ ۱۲:۳۱، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- میشود جناب چنان رباتی را طراحی کنید که بتواند مثل آب خوردن تمام اطلاعات را از منابع بخواند و در مقالات وارد کند؟!!!--گردآفرید ۱۶:۳۷، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- اصلا داشتن مقاله برای همهٔ روستاها نیاز نیست وحتی در آینده مشکلساز است. این روستاها نیاز به به روز شدن دارند. اینها مقالههایی خواهندبود که کم بینندهاند و فهرستهایی چون مقالههای قدیمی را میآلایند. همچنین با این حساب کسی که صفحههای تصادفی را میزند به احتمال زیاد به اینچنین مقالهای برمیخورد. همچنین این کار را با ربات مثل آب خوردن میتوان انجام داد و ساختن آنها به این شکل وقتگیری است هرچند که اگر کسی نگهداریشان را قبول کند.(در تعقیب داشتن و بههنگام به روز کردن) نمیتوانم با ساخت آنها مخالف باشم ولی فکر میکنم که کارهای بهتر از آن در این دانشنامه میتوان انجام داد.سروش ☺گپ ۱۲:۳۱، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- درست است، اما این شکل الگو بسیار نامنظم است. به الگوهای استانها نگاهی بیندازید. شهرستان و شهر در آن تفکیک شده اند. این کار ما مانند این است که برای تمام دهستانها یا بخشهای یک استان الگو بسازیم، بسیار جاگیر، بزرگ و غیرقابل استفاده میشود. برای کوچکتر شدن و قابل استفاده تر شدن یک الگو، بهتر است الگوی روستاهای یک دهستان را بسازیم و همینطور الگوی دهستانهای یک شهرستان. به نظرم اینگونه بسیار قابل استفاده تر و خوانا تر میشود. تا نظر سایرین چه باشد؟!--گردآفرید ۰۸:۱۶، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- گردآفرید گرامی، برخی شهرستانها مانند بیش از پانصد روستا دارند. آوردن این همه روستا در یک الگو خودش به تنهایی خیلی بزرگ و جاگیر است. حال اضافه کنید دیگر اطلاعات را. سعید ۰۸:۰۷، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
قطع دسترسی بیپایان گردآفرید
[ویرایش]به جای وپ:تام بهتر دیدم اگر بحثی هم پیش میآید این جا باشد، دسترسی کاربر:گردآفرید را مدیر:حسام با توجه به اجماعی که به هیچ عنوان شفاف نیست، بستهاند. ویکی را چه خواهد شد، خدا داند. Taeedxy ۱۹:۴۴، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- بله بستهام و در آنجا هم توضیح دادهام. ویکی را چه میشد اگر نمیبستم! حسام ۱۹:۴۵، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- آن اندیشه من بود و این اندیشه شما، نظر دیگران هم، یکسان و قابل احترام است. بهتر است در محیطی آرام و به دور از تشنج این رفتارها بررسی شود، بلکه به جائی رسید. فکر کنم اجماع شفاف و شفاف سازی یک قانون اصلس است که متاسفانه در این مورد به چشم نمیآید، آیا تا به حال شما موردی را مشاهده فرمودهاید که مدیری با اجماع ایمیلی و گزینشی، کاربری را برای همیشه ببندد؟ Taeedxy ۱۹:۵۰، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- ویکی را چه شدهاست با این مدیریت شما! نوید ۱۴ مرداد ۱۳۸۶ ۲۰:۱۶ (UTC)
- هم قطاران شانه و یاران ناهمراه، حزن و اندوه مرا از بابت آنچه بر سر ویکی فارسی آمدهاست عمیقا پذیرا باشید. نیازی به قطع دسترسی نامحدود و اینگونه مباحثات نبود، چه که اگر هرکدام از شما دوستان یا دشمنان مودبانه از من میخواستید که در این ویکی ویرایش نکنم، با کمال میل و بسیار زودتر از اینها جلای وطن (ویکیپدیای فارسی) میکردم و به قول دوستمان فرزاد خلیفه که در وپ:تام فرمودهاند به یک ویکی متمدن تر مهاجرت میکردم. پیشنویس هیات میانجیگری در زیرصفحه کاربری ام موجود است که با شرایط فعلی معذوریت مرا از بابت تکمیل آن پذیرا باشید و این اجازه را دارید که در نبود من آن را در صفحهام ویرایش و تکمیل کنید. شاید اگر روزی آن کمیته برقرار گشت و نسیم بیطرفی و عدالت در این ویکی استشمام شد، به میهنم بازگشتم. از دوست و استاد بزرگوارم سعید هم تقاضا دارم طوری عمل کند که در نبود من خللی به پروژه بزرگ وپ:شهرها وارد نشود. مراتب امتنان بسیار خودم را هم نسبت به استاد بزرگ ویکی فارسی، جناب به آفرید اعلام میدارم که در این وانفسای بی عدالتی، پیکر پوسیده عدالت را نگذاشتند که به باد رود و دسترسیم را باز کردند تا حداقل فرصتی برای خداحافظی شرافتمندانه من مهیا گردد. همه دوستان و دشمنان را به خداوند منان و وجدانشان میسپارم، بکشید نخبگان را و فراری دهید مغزها را، باشد که رستگار شوید. دوستدار همگی،--گردآفرید ۰۶:۰۱، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- چه دلیلی دارد که خداحافظی کنید؟ من با کاربر:قدس هم خدمتتان عرض کردم و مستمندانه خواهش کردم که بعد از اتمام قطع دسترسیهای پی در پی و ناجوانمردانه تان وارد حاشیه نشوید، اما چون خودم تجربه دارم، قطع دسترسی و ان هم ناعادلانه اش بدترین راه حل است و به نظر من آن گردآفریدی که داشت مقالات قرمز را کامل میکرد و ویرایشات مفید داشت و پس از قطع دسترسیهای مکرر پی در پی و ناعدلانه ۱ ماهه و ۲ ماهه و فلان زمانه که هیج جا معمول نیست، به این مسیر رفت و وارد حاشیه شد، حال بیائیم و برای این کارهای حاشیهای قطع دسترسی بی پایان گزاریم!!!! مگر کسی هنوز به گردآفرید درمورد قطع دسترسی ۲ ماه اش توضیح داده است؟ قانونی آوردهاست برایش؟ اجماعی رو کرده است؟ که حال بی پایان بسته میشود؟ توبیخ مدیری که بارها ناعدلانه او را بست و او را از یک کاربر مفید برای مقالات به یک کاربر حاشیهای تبدیل کرد لازم است نه خرده گرفتن به گردآفرید! Taeedxy ۰۶:۳۲، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
نشانی دیگر
[ویرایش]سلام و خسته نباشید بر همگی.
از این نشان هم می توانید استفاده کنید.
گفتم شاید قابل توجه دوستانی که مایل به قدر دانی از دیگر کاربران هستند قرار بگیرد.
تشکر.--زرشک ۰۰:۱۰، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
بررسی کاربر
[ویرایش]با توجه به جو منفی کنونی و بدبینی افراد به هم در نظر داریم که تعدادی بررسی کاربر از گروههای بعضاً متخاصم صورت دهیم. منظور از گروه باند نیست بلکه تنها کسانیاست که در نگاه اول به نظر میآید عقاید شبیه هم میدارند یا اینکه پیشتر کاربران نسبت به زاپاس بودن یکی دیگری را شک داشتهاند. یعنی ممکن است چندان هم شباهت دیدگاهی نباشد و تنها کاربرانی چند به هر دلیل گمان زاپاس برند)
پیشنهاد میشود دوستان بررسی شونده (جز دلنگران!) برای نشان دادن حسن نیت. نام خود را امضا کند. البته بی آن هم کار پیش خواهد رفت.
- سپهرنوش حسین و روهان و روح با همدیگر: یعنی اینکه آیا هیچیک از آنان دیگریاست یا نه.
- نوید و تأیید و گردآفرید و سندباد
- با توجه به کارهای زشت کاربر:delnegaran. بررسی کلی کاربر مذکور علیه همهٔ کاربران ویکیپدیا.
نکتهٔ دو: پس به دست آمدن نتایج، در صورت منفی بودن با هرگونه اتهام زاپاس یا توهین و کنایهای در این باره که در ملا عام باشد، برخورد خواهد شد. برخوردها به صورت قطعدسترسیهای کوتاه مدت از چند ساعت تا ۱ روز خواهد بود.
بهآفرید ۰۸:۵۴، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- لطفا این آی دیها را هم اضافه کنید: کاربر:رهام، کاربر:سروش رادپور، کاربر:Napoleonpahlavan و کاربر:اسدی مندآبادی. --سندباد ۰۹:۰۵، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- اینها کاربران فعالی در جدلها نیستند. الان فقط میخواهیم کار فعالان را راست کنیم.
- بقیه قضایا باشد جداگانه برای وقتی دیگر. بهآفرید ۰۹:۱۴، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
من موافقم.(با اینکه بدون این اعلام موافقت هم کار پیش خواهد رفت. :-)). --روح ۰۹:۱۰، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- --گردآفرید ۰۹:۱۱، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- از آنجا که زاپاسهای زیادی برای تخریب چهره من و همفکرانم و باقی دوستان در مدت اخیر ایجاد شده من هم موافق بررسی کاربرها با تمامی کاربران فعال و حتی بعضی غیر فعال تر شاخص هستم (البته در صورت نداشتن مشکل) بخصوص مواردی چون دلنگران و آیپیها و حسابهای پر سر و صدا اگر با همه کاربران فعال چک شوند بسیار مناسب است، یعنی دلنگران مثلاً با من و سندباد و گردآفرید و نوید و... بررسی شوند. کلاً کسانی که میتوانستند از موضوعات اخیر منتفع یا متضرر شوند • Яohan ب ۱۵ مرداد ۱۳۸۶ (۰۹:۵۴)UTC
- من نه تنها ۱۰۰% بلکه ۱۰۰۰۰۰% با پیشنهاد روهان موافقم! درود بر هرکسی که این پیشنهاد را برای اولین بار مطرح کرد... --سندباد ۱۰:۰۱، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- بنده هم موافق با کل قضیه، حتی شدیدتر... Taeedxy ۱۲:۵۴، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- موافق بررسی ولی چه آبروئی ازمان برود در متا......--Hoseyn_1 #Talk ۱۴:۱۵، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- موافق مشروط. فقط در صورتی که spring2000 و آیپیهای مشکوک هم، هم با من و هم با تمام آنهایی که مثلاً فحش میخوردند چک شود!
مورد جدید: کاربر:Alefbe با کاربر:گردآفرید. (دلیل: تاریخ ایجاد و صفحه بحث این کاربر در ویکی انگلیسی: User talk:Alefbe که گردآفرید اولین، آخرین و تنها نویسنده صفحه بحثش بوده است، به اضافه اینکه همین کاربر در بدو ورود به ویکی انگلیسی صفحه user talk:Kaaveh Ahangar، که همان کاربر:سندباد خودمان است را پیدا کرده است! سپهرنوش/بحث ۱۵ مرداد ۱۳۸۶ ۱۷:۱۲ (UTC)
- من همچنین شدیدا به کاربر:آریابرزین به دلیل شباهات بسیار در ویرایشهایش با ویرایشهای درج شده توسط کاربران همفکر سپهرنوش، تقاضای بررسی کاربر وی را دارم. --سندباد ۰۶:۵۹، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
دریابید
[ویرایش]دوستان گرامی ،سروران عزیز باور کنید اگر صفحههای مشارکتی ویکی را درنیابید ختم کار گروهی را باید خواند و گور ویکی را زبانم لال کند ،این صفحات را دریابید:
و وقتی همکاری هفته برمیگزینیم ،در تکمیلش بکوشیم:
تشکر--فرزاد خلیفه ۱۸:۴۹، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
بررسی نیروهای پشت ویکیپدیای فارسی
[ویرایش]بررسی نیروهای پشت ویکیپدیای فارسی، ما کدام نقطهایم، الله اعلم. نوید ۱۵ مرداد ۱۳۸۶ ۲۰:۱۵ (UTC)
یک اشتباه نامشروع!!
[ویرایش]خانواده دورسلی را بنگرید. تا آنجایی که من اطلاع دارم خطوط نقطه چین بین پدر و مادر فرد نشانه رابطه نامشروع بر اساس عرف زمانه بوده. به عنوان مثال ویلیام فاکنر در برخیز ای موسی از خطوط نقطه چین به منظور بازنمایی روابط نامشروع در دودمان مکازین بهره جسته بود.رضا کلانی ۱۸:۰۱، ۷ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- نامشروع؟!! پس ارتباط مشروع به چه شکل است؟ Raamin ب ۱۸:۱۵، ۷ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- (: به جمله بنده توجه نفرمودید ، گفتم : بر اساس عرف زمانه. یعنی روابطی که نه قانونی-مدنی هستند و نه دینی(منظور ازدواج ثبت نشده است) در اکثر نقاط جهان به چنین طفلی نامشروع اطلاق می شود - اشتباه می کنم؟(به لحاظ شجرهای)رضا کلانی ۱۸:۲۰، ۷ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- شما هم ظاهراً متوجه منظور من نشدید؛ یک نگاه به شجرهنامه در ویکی انگلیسی بکنید. تا جایی که من دیدم تمام بچهها از روابط نقطهچین میآیند. Raamin ب ۱۸:۲۹، ۷ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- درسته حواسم نبود نگاه کنم - ولی در منابع فارسی(حتی شجرههای موجود در منابع انگلیسی علم ژنتیک) یا از خطوط نقطه چین و یا از علامات خاصی برای روشن شدن قضیه استفاده می کنند.(خط صاف نشانه رابطه مشروع است)رضا کلانی ۱۸:۳۶، ۷ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- شما هم ظاهراً متوجه منظور من نشدید؛ یک نگاه به شجرهنامه در ویکی انگلیسی بکنید. تا جایی که من دیدم تمام بچهها از روابط نقطهچین میآیند. Raamin ب ۱۸:۲۹، ۷ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- (: به جمله بنده توجه نفرمودید ، گفتم : بر اساس عرف زمانه. یعنی روابطی که نه قانونی-مدنی هستند و نه دینی(منظور ازدواج ثبت نشده است) در اکثر نقاط جهان به چنین طفلی نامشروع اطلاق می شود - اشتباه می کنم؟(به لحاظ شجرهای)رضا کلانی ۱۸:۲۰، ۷ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
اینجا ویکی است؟
[ویرایش]بعد از مدتها به ویکیپدیا بازگشتیم، تا شاید بتوانیم کمک اندکی کنیم. اما گویا اینجا تبدیل به دادگاه قضایی شده و مقالهسازی تبدیل شده به بحث و دعواسازی. واقعاً صرف کردن وقت در چنین محیطی کاری بیهودهاست. دوستان هر وقت وضعیت مساعد شد و کاربران و مدیران شروع به وظیفه اصلیشان کردند ما را هم خبر کنید تا شاید کمک اندکی از دستمان برآید.--MehranVB ☺talk | ♣mail ۱۱:۱۱، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
Text is available under the CC BY-SA 4.0 license; additional terms may apply.
Images, videos and audio are available under their respective licenses.