بایگانی‌ها
۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷

این کاربر معتقد است که مدیران جهت داشتن کارآمدی لازم، باید حمایت عمده کاربران را کسب و حفظ کنند و این تنها از طریق ایجاد راهکار بازپس‌گیری اختیارات مدیریتی قابل دستیابی است.

• اولا از همه دوستانی که پیغام گذاشتند تشکر می‌کنم.
• ثانیا اعتراف می‌کنم که زمین کاملا ثابت بوده و خورشید و کلیه کائنات در حال گردش به دور زمین هستند. وسط زمین هم همانجاست که قبلا گفته بودند. این موضوع قبلا در بحث:انقلاب ایران ثابت شده. هرکس هم قبول ندارد برود متر کند.
• ثالثا اقرار می‌کنم که با ساختن مقاله دستمال یزدی قصد براندازی نرم آقای جیمبو ولز از ریاست ویکی و نماینده تام‌الختیار او از ریاست ویکی فارسی را داشتم. که با هوشیاری مدیر بندنده، توطئه اینجانب در نطفه با شکست مواجه شد.
• رابعا معترف هستم که رنگ انقلاب من چهارخانه پوست پیازی بود که برای انقلاب انجام دادن، بسیار سوسولی می‌نماید.
• خامسا اوایل که به ویکی آمده بودم، یک جایی گفتم اگر قطع دسترسی شوم، برای همیشه خواهم رفت. حال که برای اولین بار طی مدت حضورم در ویکی قطع دسترسی شده‌ام، فهمیدم که صرف حضور بنده در ویکی، مضرات فراوانی برای سلامتی قلب برخی داشته و موجب نشاط خاطر برخی دیگر می‌شود. از آنجا که احمقانه‌است که آدم چیزی را که دو فایده مجزا دارد، بی خود و بی جهت از بین ببرد، بنابراین از ویکی نمی‌روم.

ارادتمند آزاده --دانقولا ‏۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۷ (UTC)پاسخ

با سلام. اعترافات تکان دهنده‌ای بود. من واقعاً ترک تحصیل قرار گرفتم!

خوشحالم که میمانید.Gire 3pich2005 ‏۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۳ (UTC)پاسخ

با سلام، دانقولا جان دیدم بدون دادن پاسخی به من بحثتان را به بایگانی سپردید، من از آن پرسش منظور آن‌چنان خاصی نداشتم؛ دلیل خاصی داشت که واکنشی بدان نشان ندادید؟! یوشیچی تویوهارا ‏۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۰۴ (UTC)پاسخ

نه عزیزم. منظور من هم ایشان بود که شما به فراست دریافته بودید. ارادتمند --دانقولا ‏۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)پاسخ

علیرضا جان تو را دیگر چرا بستند؟! من ده روز رفته بودم هشتگرد برای نقشه برداری و پول و این حرفها؛ الان دیدم که گویا سه واحد آزمایشگاه تاثیر خودش را گذاشته ;-) می دانم که با این مسایل نمی شود آدمی مثل تو را دلسرد و ناراحت کرد. فقط امیدوارم روزی که از زحمات اینها برای آخر شدن دانشنامه در بین کشورهای منطقه تقدیر می شود من آنجا باشم! Nathaniel ^talk ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۱۸ (UTC)پاسخ

درود. در وبگاه مِمِری، کلیپی را دیدم برگرفته از تلویزیون الناس، مصر، که درآن مجری یک برنامه اسلامی، بدترین توهین‌ها را به شیعیان می‌کرد. از دیدن شیعه‌ستیزی متاسف شدم، شاید همان‌قدر که از دیدن این‌چنین دیدگاه نفرت‌آمیزی نسبت به یهودیان متاثر گشتم. نمی‌دانم چرا برخی، نمی‌توانند تا به باورهای دیگران احترام بگذارند. دوستدار --سندباد ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۰ (UTC)پاسخ

سلام و شبتان خوش. من گاهی برای اقامه نماز مغرب و عشا به مسجد می روم. شبی روحانی مسجد در سخنرانی پس از نماز، می گفت (نقل به مضمون)«تعارف نداریم که، بجز مسلمانان، و آن هم شیعه، و آن هم شیعه اثنی عشری، در بهشت کسی را راه نمی دهند.» از آن شب رفتن به آن مسجد را ترک کردم. جالب است بدانید که در قرآن آمده که خدا به اسامی مقدس اش قسم می خورد که جهنم را از کافران (منکران وجود خداوند) لبریز کند. جالب اینکه در دعای کمیل (که یکی از صحیح ترین منابع شیعیان است و مستقیما به امام علی منسوب است) استدلال جالبی با توجه به این آیه آمده. امام علی استدلال می کند که «در صورتی که جهنم قرار است مملو از کافران شود و آنان قرار است تا ابد در آن باقی بمانند، دیگر جایی برای مومنان در جهنم وجود نخواهد داشت» بدیهی است با این استدلال، شیعیان باید معتقد باشند که «مومنان به وجود خداوند، از هر دین و مذهبی، جایی در جهنم ندارند و این از بزرگی خداوند است» ببخشید که سرتان را با استدلال های شیعه درد آوردم. ولی خواستم بدانید که اسلام نیز با اینگونه دین ستیزی ها مخالف است. ارادتمند --دانقولا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۳۵ (UTC)پاسخ

با سلام خدمت هردو جناب. به شما حق میدهم که دلشکسته شوید. اتفاقاً روحانی جوان مسجد کوچک ما یک حرفی را از دکتی شری علیعتی نقل کرد که هنوز در بحر مکاشفت آن مستقرقم:

بهشت را به بها دهند، نه بهانه.

من حتی توهین زشتی را که در فیلم Cold Mountain به قوم بنی اسرائیل شد را از یاد نبردم و هیچگاه نیز نمیخواهم آن حرف زشت را از یادم ببرم. موفق باشید.Gire 3pich2005 ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۵۶ (UTC)پاسخ

همانگونه که ایرانیان از جشن های ضد ایرانی یهودیان ناراحتند. البته تفاوت بسیار است بین این و حقایق! انشالله تحقیقات و مطالب زیادی در آینده در مورد یهودیت بیان خواهند شد.--  عبدالله  بحث ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۴۵ (UTC)پاسخ

کاربر عبدالله، از شما انتظاری جز این لحن نیست. --سندباد ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)پاسخ

در ایران یهودی ستیزی به هیچ شکلی من که ندیده ام. برخوردها همیشه با صهیونیزم صورت می گیرد و به طور رسمی و در مجامع مختلف در داخل و خارج کشور به صورت رسمی و علنی اعلام می شود. Nathaniel ^talk ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۴۹ (UTC)پاسخ

با ناتانائیل نیز موافقم. انصافاً در ایران دو واژه متفاوت(کلیمیان یا یهودیان و صهیونیستها) برای پیروان یهودیت تعریف میشود.(در مورد این تقسیم بندی نظر خاصی ندارم)

اگر یک شخص یهودی در یک نقطه دنیا غیر از اسرائیل زندگی کند، از دید حکومت ایران محترم است. اما اگر همان شخص به اسرائیل نقل مکان کند وی را صهیونیسم مینامند. حال اگر همان شخص از اسرائیل نقل مکان کند و به یک کشور مستقل دیگر برود وی دوباره یک یهودی میشود و نزد حکومت ایران محترم.(حداقل من در طول 20 سال زندگی خودم اینگونه مشاهده کرده ام.)

همچنین به شخصه در هیچیک از کتابهای درسی مربوط به دانش آموزان و دانشجویان ایران نیز من مطلبی در ضدیت با دین آسمانی یهود مشاهده نکردم. ولی در ضدیت با صهیونیسم....(اووووه).Gire 3pich2005 ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۹ (UTC)پاسخ

بله. در ایران نجاست یهودیان (از نظر فقهی) توهین محسوب نمی‌شود. انکار هولوکاست هم یک عمل ضدصهیونیستی است و ربطی به یهودیانی که در هولوکاست کشته شدند ندارد. و دفاع از کاربران یهودستیز نیز کاریست جایز.--زرشک ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)پاسخ

سلام آقای علیرضای گرامی. من ویرایش‌های اخیر شما دراین مقاله را دیدم. شما در مطلبی که به این مقاله اضافه کرده‌اید می‌توانید از این منبع از روزنامه همشهری که در منابع این مقاله نیز موجود است منبع‌گذاری کنید و نیازی به منبع‌گذاری از سایت من نیست. راستش من ترجیح می‌دهم که هیچ سطری از این مقاله از سایت خود من منبع‌گذاری نشود چون انقدر نام من و آثار من در نشریات منتشر شده که واقعا نیازی به درج سایت من به عنوان منبع این مقاله نیست. البته شما حق ویرایش در این مقاله را همانند سایر مقاله‌های ویکی‌پدیا دارید و چون خودتان داوطلب ویرایش در این مقاله شدید من مانع از ویرایش شما در آن نمی‌شوم اما بهتر است از سایت خود من منبع‌گذاری نکنید (هرچند که قبلا کاربرانی بوده‌اند که بخشی از مطالب مقاله‌های افراد در ویکی‌پدیا را از سایت خود آنها منبع‌گذاری کرده‌اند) و در این مورد هم می‌توانید از منبع روزنامه همشهری منبع‌گذاری کنید. موید باشید. ترانه جوانبخت ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۴۹ (UTC)پاسخ

پ.ن. نیازی نیست شما در این مقاله بنویسید که من به ۷ زبان تسلط کامل دارم (من برخی از این زبان‌ها را خودم یاد گرفته‌ام و خارج از ایران بودن من برای تمرین کردن این زبان‌ها مفید بوده) بلکه نوشته آقای براهنی و سایر منتقدان با منبع‌گذاری از روزنامه اعتمادملی و سایر منابع کفایت می‌کند. البته توجه داشته باشید که برخی از کاربران با درج نقدها و نظرات مثبت افراد سرشناس در این مقاله مخالفند و حتی نتوانستند یک نفد منفی بدون توهین نسبت به آثار من پیدا کنند و رفتند نوشته کسی را در آن مقاله قبلا گنجاندند که نقد (بررسی ویژگی‌های) اشعار مرا ننوشته چون نقدنویسی بلد نیست بلکه توهین‌نویسی بلد است و نوشته‌ای توهین‌آمیز را به اسم نقد در آن مقاله درج کردند که البته توسط کاربر الفبه از آن مقاله حذف شد. ترانه جوانبخت ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۵۸ (UTC)پاسخ

(تعارض) با درود بر خانم جوانبخت، دوست فرهیخته ام. راستش سایت های شخصی (به نظر من) معمولا موثق ترین اطلاعات را دارند. اینجا دیگر بحث سرشناسی مطرح نیست که بگوییم باید در منابع غیر وابسته متعددی مطرح شده باشد. بحث سرشناسی موضوع مقاله خاتمه یافته و کسی نمی تواند دیگر آن را مطرح کند. حال موقع افزودن مطالب و نقد هاست. راستی حال که خوشبختانه بر خط هستید لطف می کنید بگویید این مطالب را در چه سایت های دیگری می توانم بیابم؟ ارادتمند همیشگی --دانقولا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۵ (UTC)پاسخ

با پوزش سوال دیگری هم دارم. در کجا می توانم نقدی بر اشعارتان بیابم؟ --دانقولا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۶ (UTC)پاسخ

اگر به جای منبع‌گذاری از سایت خود من برای آن مورد از روزنامه همشهری منبع درج کنید بهتر است. آن نقدها را می‌توانید در روزنامه اعتمادملی پیدا کنید. اگر آکروبات دارید فایل‌های پی‌دی‌اف شامل نقد آثار من که در نشریات منتشر شده را می‌توانید از لینک‌های موجود در این صفحه باز کنید. البته قبلا برخی نقدها در این مقاله بوده که در تاریخچه ویرایش‌های کاربران موجود است اما تعدادی از افرادی که نسبت به من دشمنی دارند (از جمله یک کاربر تازه ثبت‌نام کرده که ویرایشی غیر از این مقاله ندارد! و صرفا برای درج توهین در این مقاله حساب کاربری جدید برای خودش باز کرد!) همه آن نقدها را همراه منابعشان (روزنامه‌های معروف مثل اعتمادملی و مردمسالاری و ...) از این مقاله حذف کردند و به جایش نوشته‌ای توهین‌آمیز از آن فرد که نقدادبی بلد نیست بلکه فقط توهین‌نویسی بلد است را از وبلاگی که مدیر آن وبلاگ هم نخواست آن متن توهین‌آمیز را نگه دارد و در واقع آن متن توهین‌آمیز هیچ منبعی دیگر ندارد!!‌ درج کردند. بهتر است این نقدها را بخوانید اما در این مقاله حتی با منبع‌گذاری از نشریات درج نکنید چون احتمال دارد با برخی کاربران جنگ ویرایشی پیدا کنید و ویرایش‌های شما را واگردانی کنند. نمونه این موارد در تاریخچه ویرایش‌های این مقاله موجود است. ترانه جوانبخت ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۱۹ (UTC)پاسخ

متاسفانه ظاهرا کاربر:Behzaad با این مقاله مشکل تعارض منافع دارند. با حضور ایشان حوصله ویرایش را از دست دادم. جدا ناراحت کننده است. ارادتمند --دانقولا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۶ (UTC)پاسخ

مهم نیست که در ویکی‌پدیا برای درج نوشته‌ای توهین‌آمیز از یک نفر که ویژگی‌های اشعار مرا بررسی نکرده بلکه فقط توهین‌نویسی کرده نقدهای مثبت دیگران را از این مقاله حذف کرده‌اند مهم این است که این نقدها در روزنامه‌های معروف و معتبر منتشر شده. مهم این نیست که این بخش را از این مقاله حذف کرده‌اند مهم این است که من به دلیل آثارم موضوع بحث افراد مطرح در زمینه‌های گوناگون هستم و شما اصلا ناراحت نباشید که برخی حاضرند از این کارها بکنند. زندگی همین است تا بوده همین بوده... ویکی‌پدیا هم از این قضیه مستثنی نیست. ترانه جوانبخت ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۴ (UTC)پاسخ

من نقدهای موجود بر این ترانه جوانبخت را خوانده ام. از دیدگاه منابع معتبر نقدهای موجود در همشهری و اعتماد ملی و مردم سالاری را می توان به مقاله اضافه نمود. یک سری نقد وجود دارد که در روزنامه های محلی اوتاوتا چاپ شده است. من اعتبار آن روزنامه ها را نمیدانم و اعتبار نویسندگانش را نمی دانم بنابراین نمی توانم در مورد این منابع قضاوت نمی کنم. می ماند نقد عاطف راد، با توجه به اینکه این نقد بصورت آنلاین دیگر موجود نیست بنظر من استفاده از آن درست نیست. البته عاطف راد خودش مدیر آن سایت ادبی است و حتما دلیلی بوده است که خود ایشان آن نقد را برداشته اند. شاید خود ایشان هم نمی خواهند که کسی از این نقد استفاده کند.- ♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۷ (UTC)پاسخ

من هم فکر می کنم که نقدهای مثبت و منفی باید بیاید. با وجود اینکه اکثر کارهای ایشان مفصلا نقد شده است (چه مثبت و چه منفی) ولی مقاله الان کلا خالی از هرگونه نقدی است. یعنیواقعا هیچ کس در مقابل مقالات و کتب ایشان موضع (چه مثبت و چه منفی) نگرفته است؟ از آنجا که من فقط همین بار در این مقاله ویرایش کردم که آن هم با وجود آنکه برچسب زده بودم، به شکل بی ادبانه ای به تعارض ویرایشی و حذف جمله ام (با وجود داشتن منبع و با وجود نصب برچسب ویرایش) برخوردم، از خود شما بهزاد عزیز خواهش می کنم در فرصتی زحمتش را بکشید و به دوست مشترکمان که همنام شما هستند نیز توصیه کنید که با مقالات بصورت احساسی برخورد نکند. ارادتمند --دانقولا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC)پاسخ

آقای دانقولای گرامی، سه نکته در نوشته کاربری که اینجا در بحث ما وارد شده وجود دارد که لازم می‌دانم درباره آن بنویسم:

۱. اولا مهدی عاطف‌راد آن نوشته توهین‌آمیز را از آن سایت برنداشت بلکه کسی دیگر که مدیر آن سایت است برداشت و عاطف‌راد که با آن شور و هیجان آنهمه توهین در آن نوشته‌اش نثار من کرد کسی نیست که اصلا بخواهد آن را از آن سایت بردارد چون اگر می‌خواست اصلا از روز اول آن نوشته توهین‌آمیز را به آن سایت نمی‌فرستاد و چون کسی دیگر آن را از آن سایت برداشت مسلّما برای او وجهه خوبی ندارد که مطلبی توهین‌آمیز که مدیر یک سایت درجه سه هم نخواسته آنجا نگه دارد بدهد جایی دیگر منتشر کنند. قبح این قضیه به حدی است که عاطف‌راد درست بعد از حذف آن نوشته توهین‌آمیز از آن سایت آن را از سایت خودش هم برداشت! این دقیقا مثل قضیه آن طنز به ۷ زبان شد که آن را هم از سایتش برداشت! خب اگر این کارها زشت نیست چرا این فرد از اول این کارها را می‌کند تا دیگران مطالب توهین‌آمیزش را از سایتشان بردارند که خودش هم مجبور شود این نوشته‌ها را از سایتش بردارد؟!

۲. در بین منتقدان آثار من مهدی عاطف‌راد تنها کسی است که بی‌صبری و عجله دارد. دیگران لااقل چند کتاب فلسفه خوانده‌اند و نقد اصولی درباره آثار من می‌نویسند (نمونه‌هایش نقدهای روزنامه‌های مردمسالاری و اعتمادملی که چند منتقد به فلسفی بودن آثار من اشاره کرده‌اند) اما متاسفانه مهدی عاطف‌راد بدون مراجعه به کتاب‌های فلسفه دست به نقد آثار من می‌برد و انقدر در این مورد عجله دارد که حاضر نیست به عنوان مثال فلسفه نشانه‌های سوسور را مطالعه کند و شعر مرا درست نقد کند و ببیند اصلا منظور من از کلمات هم‌معنا اما تکرار شده (و دیگر موارد در سایر اشعارم) در متن شعر چیست و به جای آن که ویژگی‌های آثار مرا نقد کند فقط توهین به اسم نقد منتشر می‌کند و بعد که دید مدیر یک سایت توهین‌اش را از سایتش برداشته خودش هم فورا از سایتش آن را برمی‌دارد!

۳. نکته دیگر این که این دو کاربر هم‌نام هر دویشان نقدهای روزنامه‌های معروف و معتبر را از این مقاله حذف کردند. اگر واقعا نمی‌خواستند مغرضانه رفتار کنند چرا این مطالب را از این مقاله حذف کردند؟! من می‌دانم که اگر شما - بدون اطلاع دادن به من - خودتان داوطلبانه این نقدها را به این مقاله اضافه نمی‌کردید این دو کاربر هم‌نام صد سال دیگر هم چنین نمی‌کردند! البته من به درج این نقدهای مثبت در این مقاله نظر خوشی ندارم چون یک عده به من اینجا توهین کرده‌اند و با وجود این که آقای براهنی نظر مثبتی درباره توانایی من در زبان‌های مختلف دارد و نظر ایشان در روزنامه اعتمادملی هم منتشر شده یک کاربر تازه ثبت‌نام کرده که فقط در همین مقاله ویرایش کرده!! و هدفش از نام کاربری جدید فقط خرابکاری در همین مقاله بوده!!‌ در این خلاصه ویرایش توهین‌آمیز نسبت به من نوشته که از کجا معلوم رضا براهنی این را گفته؟ یعنی متاسفانه درک این کاربر به باز کردن حساب کابری جدید برای صرفا حذف مطالب منبع‌دار از روزنامه‌های معروف و معتبر در این مقاله می‌رسد اما درک او به این نکته نمی‌رسد که من دستم چلاق نیست و چشمم کور نیست و ویرایش کاربران را در این مقاله می‌بینم و اگر مطلبی به دروغ در این مقاله باشد حساسیتم برای این که آبرو و حیثیت من در میان است بیشتر از دیگران است و مطلب دروغ را از این مقاله حذف می‌کنم که نکردم. پس درج یک نوشته یا ویرایش کاربران در این مقاله به اندازه حیثیت من مهم نیست اما متاسفانه این کاربر درک‌اش به این قضیه نرسید. یعنی فکر می‌کند شخصی مثل من مطلبی به دروغ در این مقاله نگه می‌دارد حتی به قیمت بی‌حیثیت کردن خودش. ببینید اینها متاسفانه چطور درباره من قضاوت می‌کنند. البته نوشته آقای براهنی از سایت من هم نبوده بلکه از روزنامه اعتمادملی بوده که این فرد آن را از این مقاله حذف کرده. اینها حاضر شدند نقدهای مثبت را از این مقاله بردارند و نوشته‌ای سراسر توهین از عاطف‌راد که مدیر آن سایت حذفش کرد و خود عاطف‌راد هم مجبور شد از سایتش حذف کند با وجود آن که این نوشته توهین‌آمیز منبعی هم ندارد به زور در آن مقاله درج کنند. من در مقاله هیچ یک از نویسندگان و شاعران ایرانی در ویکی‌پدیای فارسی ندیدم که چنین کنند. آن وقت ادعا می‌کنند بی‌طرفانه در این مقاله ویرایش می‌کنند و با من دشمنی ندارند! اصلا ارزشی دارد حالا بعد از اینهمه توهین به من بروند و نقدها را در مقاله درج کنند؟ از نظر من ارزشی ندارد چون حرف‌هایی که نباید می‌زدند زد‌ه‌اند و توهین‌هایی که نباید می‌کردند کرده‌اند. ترانه جوانبخت ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۵۰ (UTC)پاسخ

حقیقتا من به این جمع بندی رسیده ام که کاربرانی هستند که با این مقاله تعارض منافع دارند. وگرنه من دیشب کار عجیب و غریبی نکردم. خانم جوانبخت به چند زبان مسلط است و به آنها شعر و ترانه می سراید. خبرگزاری مهر که خبرگزاری معتبری هم هست در این خصوص مطلبی منتشر کرده. من هم بجز خبر آن خبرگزاری چیزی ننوشتم. خیلی زشت است در حالی که برچسب ویرایش من هنوز بالای مقاله است آن را حذف کنند. خانم جوانبخت کتابها و مقالاتی منتشر کرده اند. در سایتها، روزنامه ها و مجلاتی، این مقالات و اشعار نقد شده اند. کاربر:دانقولا که دیگر کاربر:ترانه جوانبخت نیست که گفته شود با این مقاله تعارض منافع دارد. این کار واقعا بی ادبی است. ارادتمند --دانقولا ‏۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)پاسخ

سلام رئیس. لطفاً مقاله نبرد اسرائیل و غزه ۲۰۰۸ - ۲۰۰۹ را نگاهی بیندازید. به نظرم مقاله خوبی است ولی یک چیزی کم دارد. نمیدانم چیست ولی حتماً شما میدانید. ذکر کنید تا رفعش کنم. ممنون.Gire 3pich2005 ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۷ (UTC)پاسخ

مقاله خوبی است. یکی دو نکته فقط به ذهنم رسید

1. حامیان فقط در نقشه آمده اند. اگر بصورت یک جدول یا فهرست یا حتی بخش کوچکی از مقاله باشند (علاوه بر نقشه)خیلی خوب می شود
2. سلاح های دو طرف باید مشخصا پر رنگ باشد. مقاله باید مشخص کند علت تلفات بالای فلسطین و تلفات کم اسرائیل اختلاف نوع سلاح بوده است یا مثلا دست و پا چلفتی بودن فلسطینیان. این نقص حتی در الگوی جنگ در اول صفحه هم مشاهده می شود.

در کل مقاله ایست که به عقیده من خوب و حتی نزدیک به برگزیدگی است. ارادتمند --دانقولا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۶ (UTC)پاسخ

با سلام. .... مرد حسابی!(به دل نگیرید.) مقاله همینجوریش رو هواست!

همین الانش سینه چاکان اسرائیل اگر بفهمند میخواهم مقاله را با این محتوا نامزد خوب شدن کنم، ندید مخالفت میکنند. حالا شما میگید بیشتر روی جزئیاتی که به محکومیت اسرائیل میانجامه مانور بدم؟

اون عکس کودک معصوم سوخاری شده! فلسطینی را تو ویکی عربی نگاه کنید. من 1 ماهه که دودلم اونو تو مقاله بذارم یا نه. حالا شما اومدی اینارو میگی؟

تمام مطالب مقاله از ژورنالها و خبرگزاریهای معتبر غربی است. ولی من هنوز دارم از سر و ته اتهامات به اسرائیل میزنم که کی مقاله مورد خشم قرار نگیره و یک شبه حذف سریع نشه؟ شما چی فکر کردید؟ فکر کردی اینجا کسی دلش برای اون بچه بِرشته فلسطینی میسوزه؟

من از شما کمک میخوام که اگه میتونی اسرائیلشو بیشتر کنی!!!

علی20ویکی مدتیه که ویرایشهای من در مقاله را با وسواسی کم نظیر زیر نظر گرفته. فقط کافیست که در نقل از واشنگتن تایمز یک کلمه را مشکلدار ترجمه کنم.(اونوقت دیگه واویلا)

Gire 3pich2005 ‏۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۸ (UTC)پاسخ

افتخار همکاری با ایشان را در مقاله انکار هولوکاست داشته ام و از دقت نظر ایشان کاملا آگاهم. نگران نباشید. بجای گفتن نشان دهید. کسی نمی تواند بی دلیل حذف کند. جناب علی آقا نیز کاربری کاملا منطقیست. این موضوع را به شما اطمینان می دهم. مطلب تنش زا لازم ندارد. فقط واقعیات منبع دار. خیلی ارادت دارم. --دانقولا ‏۲۸ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۵ (UTC)پاسخ

سلام. مواردی را که مطرح کرده بودید تا حد توان انجام دادم. توصیه هایی نیز بهزاد مدرس انجام داد که نیمی از آنها انجام شد. لطفاً نگاهی مجدد بیندازید.Gire 3pich2005 ‏۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۱۸ (UTC)پاسخ

سر شب دیدم. به زودی رای مثبتم را هم به مقاله جاندارتان خواهم داد. در مورد آن تصویر کودک من بر خلاف دوست مشترکمان فکر می کنم تصویر خوبی است. استفاده از چنین تصاویر رقت انگیزی در مقالاتی مانند هولوکاست مسبوق به سابقه است و ایرادی ندارد. این نظر را آنجا هم خواهم گفت. به هر حال دستتان درد نکند. ارادتمند. --دانقولا ‏۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۵ (UTC)پاسخ

در کسری از ثانیه من یاد هولوکاست افتادم. ولی ترجیح دادم موافقت کنم. گرچه هنوز هم کم نیستند تصاویری که می توان جایگزین کرد.

حمایت شما باعث دلگرمی هرچه بیشتر من در ویکی است. از شما سپاسگزارم.Gire 3pich2005 ‏۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۰۴ (UTC)پاسخ

با سلام! به لینک تصاویر: جلد کتاب مذکور مطلب گوستاو لوبون نقل قول ها توجه فرمائید. قابل توجه افرادی که مطالب مطرح شده در این کتاب تاریخی را نقل قول و یهود ستیزی دانسته اند و اینکه گفته اند: باید اثبات شود که از کجا مطالب بیان شده اند. توهینی در کار نبوده و تنها پرسشی صورت گرفته و اگر مطالبی از خود ایجاد میکردم حق با مدیر مربوطه بود. اما متاسفانه معنی واقعی بی طرفی را دریافته ام. ارادتمند:--~~~~‎

ببینید. من کاری به منبع دار بودن یا نبودن ندارم. من حرفم این است. وقتی یک موضوعی تنش زا است، روی اعصاب دیگران است، جزء اعتقاداتشان است، ولو به غلط، می توانیم نادیده اش بیانگاریم. هدف ما از ویرایش ویکی این نیست که چیزی را به کسی ثابت کنیم و بگوییم تو در اشتباه مطلقی، بلکه هدفمان (حداقل خودم را عرض می کنم) این است که زکوه علممان را داده باشیم. بستنش شما را هم غلط روی غلط می دانم. آن مدیر عزیز که شما را بسته است، فقط گمان می کند که به این وسیله شما در بازگشت دست از موضوعات جنجال برانگیز بر خواهید داشت. ولی واقعا اگر من را دوست خود می دانید، از شما می خواهم مدتی با مقالات سیاسی، مذهبی و تاریخی کاری نداشته باشید. شما که ماشاالله یک متخصص هستید حیف است درباره تخصص خود حتی یک مقاله نیز ننوشته اید. ارادتمند --دانقولا ‏۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)پاسخ

یک نکته دیگر، اغلب یهودیان، اغلب مسیحیان، اغلب بودائیان و اغلب مسلمانان، دین و مذهبشان را خودشان انتخاب نکرده اند که به آن افتخار کنند و یا آنرا بر سر و مغز دیگر ادیان بزنند. یک سوال از شما می پرسم. فقط به خودتان پاسخ بدهید. آیا اگر پدر و مادر و اجداد شما یهودی بودند، آیا شما الان همین دین و عقیده را داشتید که الان دارید؟ صادقانه فقط به خودتان پاسخ دهید. --دانقولا ‏۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)پاسخ

علم علم است با کسی هم تعارف ندارد. یکی از مقاله های اینجا ممکن است خیلی روی اعصاب من باشد، ولی من نرفته ام از نویسندگان اش شکایت کنم. sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۰۱ (UTC)پاسخ

دانقولا جان، از فردی که به خانواده فرماندهان کشته‌شده جنگ ایران و عراق، به دلیل حمایت از موسوی، اهانت ناموسی می‌کند، توقع دارید که به پیروان دیگر ادیان چه احترامی بگذارد؟ --سندباد ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۰ (UTC)پاسخ

این حرف شما مصداق حمله و انگیزه خوانی است. sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۰۱ (UTC)پاسخ

جناب sicaspi ، شما به صحبت زیر که توسط عبدالله بیان شده چی می گید؟

• ‎در ضمن شهید رجایی کجا و همسرش کجا! به یاد محمد مصطفی خاتم پیامبران و همسرش عایشه افتادم!
• Ali20 wiki ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)پاسخ

چه ربطی داره آخه! حمله می گوید به گفته بنگرید (و به منبع اش) نه به گوینده. شاید من از حرفهای خیلیها بد ام بیاید، دلیل می شود هرچی او گفت را صرفاً چون او گفته، رد کنم؟ --sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)پاسخ

صدای همه درآمده! حال می‌فرمائید اعتراض من به رفتار عبدالله، مصداق حمله است!
یهودیان به کنار، واقعا چگونه می‌توانید چنین اهانت‌هایی به خانواده شهدای جنگ را توجیه کنید؟ --سندباد ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)پاسخ

گیری کردیم ها. من نه اولی، نه دومی، هیچ یک را توجیه نمی کنم. شما همه حرفهایی که در همه مقالات ویکی آمده را توجیه می کنید؟ یعنی همه شان باید مطابق نظر ما باشند، تا اجازه بدهیم بیایند؟ اگر مطلبی دارای شرایط آمدن، به ریش قبای من، برخورد باید حذف اش کنم؟ sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۳۰ (UTC)پاسخ

شما می فرمایید این آقا بیاید در زمینه قیزیک مثلاً یک چیزی بنویسد، یکی بیاید پاک اش کند، من نباید بیایم از آن مطلب درست دفاع کنم، چون فلان جا نمی دانم چی گفته. sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)پاسخ

این مطلب رو آوردم که سابقه کاربر را ببینید.در مورد منبع که مشخص شد منبع را چک نکردهAli20 wiki ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۳۵ (UTC)پاسخ

منبع را در صفحه بحث من و چندنفر دیگر رو کرده. sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۳۶ (UTC)پاسخ

منبعی که معرفی کرده منبعی نیست که در بحث مرد تنها آورده فقط در صفحه ای از یکی کتاب دیگه در پانویس آورده،یعنی منبعی که مدعی بوده را چک نکرده،صفحه کتاب حتی در پانویس کتاب دیگر هم نیامده استAli20 wiki ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)پاسخ

خوب این که جرم نیست. sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۹ (UTC)پاسخ

جرم است ،جرم سنگینی هم هست ولی از نظر من اشکال نداره اگر اصرار نکنند Ali20 wiki ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۴ (UTC)پاسخ

در این دانشنامه، آزادی توهین کردن وجود ندارد. من و بسیاری دیگر از کاربران، با توهین و هتک حرمت مخالفیم، نه با آزادی‌بیان. اگر کاربری از قوانین دین یهود انتقاد دارد، برود در موردش مقاله دانشنامه‌ای و عاری از توهین بنویسد و قوانین و دستوراتش را نقد کند، آنگاه کسی به او معترض نخواهد شد، ولی هرگاه آن کاربر با استناد به چنین سخن‌های سخیف نژادپرستانه‌ای، پیروان یک دین ابراهیمی و گروه قومی را هدف بگیرید، مستوجب برخورد خواهد بود. --سندباد ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)پاسخ

قرار نیست هرکسی هرچیزی را قبول داشته باشد که بیاید اینجا بگوید. این نظر یا notable هست، که نقل می شود یا نیست که نقل نمی شود. من در عجب ام که هیچ کسی در این مناقشه نمی کند که این سخن notable است. نظر علمی است. به ما مروبط نیست. می خواست نگوید. پدر علم جامعه شناسی جمعیت لابد براساس یک سری یافته هایی این حرف را زده. ما هم قرار نیست هرچی گفته قبول کنیم. ولی باید ببینیم که «او چه گفته» با استدلال شما بسیاری از نقل قولهایی که من در بحث:زرشک از مقاله نقد آوردم هم توهین به مسلمین است. اگر آنها می توانند مورد نقد قرار گیرند چرا بقیه نتوانند؟ sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۰۸ (UTC)پاسخ

نظر علمی؟نظر علمی در کدوم منبع؟Ali20 wiki ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۰۵ (UTC)پاسخ

در این کتاب نوشته: «برجسته‌ترین صفات یهود، چنان‌چه قرآن بیان می‌کند، از قرار ذیل است: قساوت و توحش»، جناب دانقولا، به عنوان یک مسلمان، لطفا بفرمائید که آیا چنین است؟ --سندباد ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۴ (UTC)پاسخ

قطعا چنین نیست که از دیدگاه قرآن، برجسته ترین صفات یهودیان قساوت و توحش باشد. من آن کتاب را ندیده ام و در صفحه لینک داده شده نیز آیه ای مبتنی بر توحش وجود نداشت. ولی در خیانت نویسنده در امانت همین بس که آیه قرآن را مثله نموده و بخشی را که مربوط به گذشت و صلح و دوستی است حذف کرده است. بنابراین و با توجه به دلایل ذیل من نظرم را عرض می کنم.

• هر دو آیه (اگر از چند آیه قبل و بعد خوانده شود) هیچ اشاره ای به یهودیان ندارد. بلکه صرفا اشاره به بخشی از بنی اسرائیل (در این خصوص آیه دوم صراحت دارد) هستند.

• این آیات مربوط به برهه زمانی خاصی بوده و تعمیم به همه زمانها ندارند. اگر کسی از مسلمانان امروز، اعتقاد دارد که این آیات در مورد بنی اسرائیل (و یا به اشتباه یهودیان) فعلی صادق هستند، چرا از یهودیان انتظار دارند به دستور خداوند که در آیه 20 همان سوره مائده آمده و آنان را به داخل شدن به سرزمین مقدس دستور می دهد اعتنا نکنند؟ اگر کسی بر اساس این آیات نتیجه گرفته است که قوم یهود در تمامی اعصار قسی بوده و هستند، بسیار عالی. قبول. اما پس چرا به اشغال سرزمین فلسطین توسط آنان خرده می گیرند؟ مگر خداوند در قرآن به همینان دستور نداده که بروید در «ارض مقدس». مگر خدا صریحا به آنان نگفته که سرنوشتتان این است؟ مگر صریحا نگفته این سرنوشت را خدا برایتان رقم زده است؟ ملاحظه می کنید که یا باید این را پذیرفت یا آن را.
• من البته سعی خواهم کرد طی روزهای آینده با توجه به تفاسیر معتبر حرفم را بیشتر اثبات کنم.
• به نظر من در تمامی ادیان و اقوام، خوب و بد فراوان است. خدا در قرآن در جایی به مسلمین گفته ترسو. مسلما نمی شود نتیجه گرفت که تمامی مسلمین در تمامی اعصار برجسته ترین صفتشان در قرآن ترسو است.
• در پاسخ به سندباد عزیز باید بگویم به نظر من این صحیح نیست که برجسته ترین صفت یهودیان در قرآن قساوت بوده باشد. این تنها نتیجه گیری نویسنده آن کتاب است که نه تنها صحیح نیست، بلکه با توجه به مثله کردن آیه قرآن، راوی امانت داری نیز شمرده نمی شود.

ارادتمند --دانقولا ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۵۷ (UTC)پاسخ

مرسی بابت توضیحاتی که فرمودید. من نمی‌دانم چرا برخی دانسته و یا نادانسته، تخم نفرت، میان پیروان ادیان ابراهیمی می‌کارند. سندباد ‏۲۸ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۳۹ (UTC)پاسخ

با اجازه صاحب خانه که ارادت خاصی نسبت به او دارم، نقل این دو آیه که بسیار آن‌ها را دوست دارم خالی از لطف نیست:

آیهٔ 62 سوره بقره: هر مسلمان و یهود و نصارا و ستاره پرست که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته از خدا پاداش نیک یابد و هیچگاه در دنیا وعقبی بیمناک و اندوهگین نخواهد بود، یعنی حقیقت دین ایمان بخدا و قیامت و عمل شایسته است و نه اسم مومن و غیره.

آیهٔ 69 سوره المائده: البته هر کس از گریودگان به اسلام و فرقه یهودان، ستاره پرستان و نصاری که به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکار شود، هرگز در دو جهان او را ترسی از آنچه پیش آید و اندوهی برآنچه از او فوت شود نخواهد بود.

--کمیل^بحث‍ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)پاسخ

خواهش می کنم در مقاله سه پادشاهی کره خرابکاری نکنید این کار خرابکاری است مقاله ای که شما می آورید مال زمان قبل از ترجمه و همه ی کپی ها کار من در دیگر قسمت هاست 31 پادشاه باکجه و 56 پادشاه سیلا همه کار من است و من ترجمه کردم. --Rasultnt ‏۲۸ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۲ (UTC)پاسخ

در تام مطرح شد. --دانقولا ‏۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۳۸ (UTC)پاسخ

درود. قابل توجه. البته catacomb گورخانهٔ دخمه‌ای است و گوردخمه معمولاً به هر یک از دخمه‌های تدفینی در این‌گونه گورخانه‌ها یا به صورت تکی در کوه‌ها گفته می‌شود.--ماني ‏۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۰ (UTC)پاسخ

یک دنیا سپاس. همیشه شرمنده می کنید. البته گمان ندارم که واژه ای کاملا برابر با گوردخمه ما در انگلیسی یافت شود. گیرشمن هم از سر ناچاری واژه کاتاکمب را معادل قرارداده. ضمن اینکه در منابع گوناگونی گوردخمه را به همین مفهومی که من بکار برده ام (کل مجموعه و نه صرفا یک اتاق از آن) دیده ام. برای مثال مجله بررسیهای تاریخی (ستادبزرگ ارتشتاران) نیز گوردخمه را به همین مفهوم عام تر بکار برده است. در هرحال بینهایت سپاسگزارم. ارادتمند --دانقولا ‏۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۹ (UTC)پاسخ

Gire 3pich2005 ‏۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)پاسخ

مورد اول خیر. مورد دوم اطاعت. ارادتمند --دانقولا ‏۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۳۹ (UTC)پاسخ

ممنون از رسیدگیتون. به هرحال من برای نظر شما احترام زیادی قائلم و به آن احترام می گذارم. موفق باشید.Gire 3pich2005 ‏۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۷ (UTC)پاسخ

لطف دارید. ارادت. --دانقولا ‏۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۳۵ (UTC)پاسخ

با سلام. با توجه به سابقه خوب شما در بررسی منابع مقالات و دقت نظری که در این مورد دارید، درخواست میشود در این رای گیری حساس شرکت کنید.Gire 3pich2005 ‏۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)پاسخ

نیاز به رای گیری نیست. الان توضیح لازم را خواهم داد. ارادتمند. --دانقولا ‏۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۷ (UTC)پاسخ

شما بیشتر به ایجاد مقاله ها می پردازید یا ویرایش مقالات در دو سه ماه اخیر در ویکیپدیای فارسی با مشکل کمبود مقاله مواجه بودیم و دلیلش اینست که به جای ایجاد مقالات همه به ویرایش پرداختند حال شما از کدام گروهید آیا می خواهید دوباره به دیگر ویکی پدیا ها برسیم اگر شما خواستار ایجاد بیشتر مقاله هستید از الگوی "ایجاد کننده" استفاده کنید اگر مشکلی پیش آمد به من اطلاع بدهید با تشکر. --Rasultnt ‏۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)پاسخ

رسول جان، دیدم که این پیام را برای گروه کثیری از کاربران گذاشته اید. چنین کاری مصداق اسپمینگ است. به هرحال ممنون. من معمولا از هیچ الگویی در صفحه کاربری بهره نمی برم. ولی از کاربرانی هستم که بیشتر مقالات را می سازم و توسعه می دهم و به ویرایش جزئی علاقه ندارم. ارادتمند --دانقولا ‏۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)پاسخ

با سلام، مقاله «عروسی» با پشتیبانی شما به عنوان همکاری هفته انتخاب شده و هم‌اکنون منتظر یاری شما است. می‌توانید با استفاده از منابع معتبر و طبق شیوه‌نامه به بهتر شدن آن کمک کنید.Dernhelm ‏۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۹ (UTC)پاسخ

دوستمان هاکلبرفین وقتی پس از یک غیبت بسیار طولانی به ویکی می آیند و اولین ویرایششان رای منفی دادن به اوشون است، طبیعی است که فرمایششان به ذائقه شما شیرین و دلنشین باشد. چرا که نه؟ انگهی ایشان تصميمشان را همان بالا گرفتند. من کاری به ایشان نداشته باشم. کار خودم را بکنم. ;)

حالا هِررره کن...حالا هِررره کن

دوست بيمزه شما بیمبو Gire 3pich2005 ‏۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۵۲ (UTC)پاسخ

هکلبریفین، مسئول اعمالش خودش است و نه من. عکس العمل رای جمع کردن با تهدید و التماس و رودربایستی قرار دادن، نمی تواند بهتر از این نیز باشد. ارادتمند --دانقولا ‏۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۰ (UTC)پاسخ

ببخشید نتونستم فعلاّ تو مقاله کمکت کنم. بزودی شروع میکنم باز.--saeedparva ‏۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)پاسخ

لطف داری جوون. --دانقولا ‏۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۷ (UTC)پاسخ

با سلام. فکر میکنم که الگوی زیر بسیار با وضعیت مزاجی شما جور باشد! موفق باشید.Gire 3pich2005 ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)پاسخ

این کاربر معتقد است که مدیران جهت داشتن کارآمدی لازم، باید حمایت عمده کاربران را کسب و حفظ کنند و این تنها از طریق ایجاد راهکار بازپس‌گیری اختیارات مدیریتی قابل دستیابی است.

کاملا! این الگو را بالای همین صفحه بحث خواهم گذاشت. امیدوارم این الگوی شما قدرتش بیشتر از سه سال یقه پاره کردن من باشد. آن یقه پاره کردن که بی نتیجه بود. ارادتمند --دانقولا ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۵۵ (UTC)پاسخ

اولاً که این الگو کار دوست جان است و نه من.

دوماً اینکه این راهی که اکنون ما میپیماییم توسط شما و امثالُکَ! قیرپاشی شده و انشائ الله بزودی آسفالت دوبانده شود!!!Gire 3pich2005 ‏۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)پاسخ

سلام ! حسب الامر توانستم صفحه البرز فلاح را به جدیدتر منتقل کنم ، اما در مورد نگاره مربوط به ترمه ، نمی دانم چگونه این کار را بکنم ! نگاره های پیشینی که در ویکی انگلیسی بارگذاری کرده بودم ، خود بخود ( یک ربات ) ، به ویکی انباره رفتند ، اما نمی دانم چرا این یکی نرفته است ؟ هرچقدر هم در کامپیوتر خودم می گردم ، تصویر اولیه را پیدا نمی کنم که دوباره از نو آنرا در ویکی انباره بارگذاری کنم ! اگر شما راهش را بلد هستید ، راهنمایی می کنید ؟ با سپاس ، --Alborz Fallah ‏۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)پاسخ

سلام. با توجه به اینکه خودتان مالک اثر هستید، به سادگی می توانید نگاره موجود در ویکی انگلیسی را دانلود کنید و سپس در انبار آپلود کنید. اگر مجوزتان مالکیت عمومی بود خودم همین کار را می کردم. ممنون و شرمنده از زحمتی که دادم. ارادتمند --دانقولا ‏۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۳ (UTC)پاسخ

با توجه به سو استفاده شما از حساب زاپاس کاربر:امیرشاهین، مانند دوبار رای دادن در رای گیری‌های اخیر حساب کاربری شما برای یکماه بسته می‌شود. وقتی کاربر تازه کاری مانند تروث سیکر بخاطر زاپاس بازی بی پایان بسته می‌شود، چنین تخلف بزرگی از کاربران قدیمی نابخشودنی است. البته لازم به ذکر است که مدت یکماه قطع دسترسی در صورت در خواست در صورت درخواست سایر مدیران قابل افزایش است.--♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۱۵ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۱۴ (UTC)پاسخ

دلایل و مدارک را لطفا ارائه کنید. کاری که قبل از بستن باید می‌کردید. وحید ‏۱۵ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۳ (UTC)پاسخ

واقعا متحیرم که چرا فرد منطقی مانند بهزاد مدرس انقدر غیر عادلانه و بدون ارایه هیچ دلیل محکمه پسندی چنین حرکتی صورت داد؛ با مدیریت بهزاد مدرس امیدوار بودم یک چنین حرکاتی روز به روز در ویکی فارسی کمتر بشود و دانشنامه به سمت ثبات و منطق بیشتر در مدیریت رهنمون شود ولی گویا سکوتی که در این فضا به سبب مجازی بودن آن حاکم است باعث شده عده‌ای خود را رستم داستان بدانند و نابخردانه اول از همه به خود و کمتر از خود به دیگران هزینه بیمورد تحمیل کنند. من پیشنهاد می‌کنم اگر دلیل قانع کننده به صورت گزارش دقیق که ارتباط آی پی دانقولا و امیر شاهین را ثابت کند ارایه نشود، مساله به طور جدی رسیدگی و با بهزاد مدرس برخورد مناسب صورت بگیرد.Nathaniel ^talk ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)پاسخ

شاید هم پیش فرضتان اشتباه باشد در عبارتی مانند «فرد منطقی مانند بهزاد مدرس». قبلاً هم تذکر داده بودم که اشکالات ایشان در ویکی به عنوان یک کاربر عادی قابل گذشت است، اما اشکالاتشان دقیقاً همانهایی هست که سم است برای مدیریت.--SalmanParsi ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC)پاسخ

از لطف دوستان سپاسگزارم. به هر حال تا زمانی که دیگری تشخیص دهد کجا خارج از ویکی نیاز به تجدید وضو داشته‌ام و به همان دلیل باید در ویکی بسته شوم، فعلا مشغول خدمت خواهم بود. ارادتمند --دانقولا ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۴ (UTC)پاسخ

می شود یک نفر توضیح بدهد که چه اتفاقی افتاده است و چه سنخیتی بین این دو کاربر هست؟ sicaspi ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۳ (UTC)پاسخ

من آن دیدن و گفتن نتوان.Gire 3pich2005 ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۱۰ (UTC)پاسخ

در این سه روز کمی فرصت کنید قوانین را مطالعه نمایید. واگردانی پیغام‌های حذف شده در صفحه بحث دیگران قطع دسترسی به همراه دارد. این را در بازگشت به یاد داشته باشید و همچنین این سیاست--♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۷ (UTC)پاسخ

اصلاً دوست ندارم دخالت کنم اما دیگر شورَش درآمده‌است. اولاً آنکه این لینک٬ سیاست که هیچ٬ رهنمود هم خیر بلکه یک انشاست در اثر چند ویرایش چند کاربر. اتفاقاً کار شما به قول سیاست‌ها دور از civilization است که نظر دیگر کاربران را حذف می‌کنید. دوماً اینکه برفرض که این به قول شما سیاست سرسخت ویکی چنین بوده. چرا وقتی که خود شما درگیر هستید اقدام به بستن کاربر نموده‌اید؟ این سوء استفاده از اختیارات مدیریتی است.-- بهزاد ^بحث ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۱ (UTC) پاسخ

(تعارض} متاسفم که شما هنوز فرق policy با essay را نمی‌دانید. در ضمن در واگردانی که خود درگیر هستید از ابزارتان سوء استفاده می‌کنید. هیچ مدیری چنین کاری نکرده بود! وحید ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۵ (UTC)پاسخ

مدیر گرامی از کی تا بحال WP:HUSH انشا است. ضمنا بد نیست شما نیز این موضوع را بدانید:Users who repeatedly restore the same comment to another user's talk page may be blocked for violating the three-revert rule or harassing another user,--♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۱ (UTC)پاسخ

این پیوند را بعد از اعتراض من قرار دادید. در ضمن برای این موارد که خود درگیرید باید از دیگر مدیران بخواهید دخالت کنند. وحید ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)پاسخ

این مورد نه ۳rr بوده نه harassing. در ضمن قضاوت با شما نیست؛ در این گونه موارد باید مثل یک کاربر معمولی در تام شکایت کنید.-- بهزاد ^بحث ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۲ (UTC)پاسخ

خطاب به وحید: درگیری ویرایشی مربوط به اختلاف محتوایی در یک نوشتار است، نه خرابکاری و Harassment در صفحه بحث دیگر کاربر. دیگر اینکه اگر می‌شود لطف نمایید ویرایش ایشان را در صفحه بحثم پاک کنید (هر چند طبق WP:۳rr صفحه شخصی شامل سه سه برگردان نیست و می‌توانم باز هم آن را پاک نمایم.) اگر می‌شود شما هم به ایشان تذکری دهید که از این رفتار نامناسب دست بردارند. شاید حرف شما بیشتر اثر داشته باشد.--♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۳ (UTC)پاسخ

خطاب به بهزاد واگردانی پیغامهای پاک شده مصداق Harassment است. شما نیز بد نیست WP:HUSH را بخوانید.--♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۷ (UTC)پاسخ

شما پیغام قبلی مرا دوباره بخوانید. از «در ضمن...»-- بهزاد ^بحث ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۱ (UTC)پاسخ

بهزاد عزیز. من پیش از بستن دانقولا به کانال استواردهای IRC رفتم و شرح ماوقع گفتم. کسی از استواردهای ویکی نگفت که من اجازه ندارم دانقولا را ببندم. بهتر از جناب دانقولا در رفتار خود تجدید نظر کنند. این دانشنامه محل اذیت و آزار دیگر کاربران نیست. ایشان باید بگیرند که صفحه بحث دیگر کاربران Wall of Shame نیست.--♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۱۱ (UTC)پاسخ

من هم اگر آنجا بروم و از تخلف شما بگویم احتمالا یکی در چت به من می‌گوید می‌توانید مدیر را ببندید. مشکل شما این است این چت را قانون و سیاست فرض کرده‌اید. جدای درستی یا نادرستی رفتار دانقولا، شما از ابزارتان برای خودتان استفاده کردید. در این موارد همیشه مدیر درگیر در تام شکایت می‌کند و خود نمیبندد. وحید ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۹ (UTC)پاسخ

گفتید تخلف یادم افتاد این قانون را نشانتان دهم:--♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۲۰ (UTC)پاسخ

       * when it would constitute wheel warring.
       * to unblock one's own account
      

آقا صلوات بفرستین تموم اش کنین. این همه دعوا چیه آخه؟ sicaspi ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۲ (UTC)پاسخ

• اینجا به وضوح اشتیاه (تخلف) کرده بودید و دسترسی کاربر قابل بازکردن بود. در ضمن بعد از جند روز هنوز حتا یک پیوند هم ارایه نکرده‌اید. وحید ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۳۲ (UTC)پاسخ

خوتان هم می‌دانید که دلایل موجود را به سبب ویکی اوتینگ نمی‌توان در داخل ویکی مطرح کرد. دلایل موجود است و قانع کننده. لطفا حرفهایی نزنید که باعث منحرف شدن ذهن سایر کاربران از واقعیت شود. در ضمن وقتی سه مدیر با یک تصمیم موافق بودند کار دو مدیر که به سبب ملاحظاتی بی قید و شرط از کاربری دفاع می‌کنند و خودشان را باز می‌کنند و جنگ چرخشی راه می‌اندازند تخلف است. جناب وحید مشکل این ویکی این است که از کاربرانی بی قید و شرط حمایت می‌شود. --♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۰۲ (UTC)پاسخ

شما در بیرون ویکی‌پدیا هم مدرکی ارایه نکرده‌اید. تنها حدسیات و حرف‌هایتان است. وحید ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)پاسخ

ملاک قوانیند. حتی اگر تمام مدیران بر موردی غیرقانونی اجماع کنند غیرقابل پذیرش است. ضمناً بایست پاسخگوی عملکردتان باشید جناب مدرس. ارجاع بحث به خارج ویکی و آوردن بهانه‌ها قابل قبول نیست. چه بسا در محیط خارج ویکی هم حرفی برای گفتن ندارید. وقتی در مقطعی با کاربری کنتاکت دارید بهتر است بررسی موضوع را به مدیران دیگر واگذارید. چه برسد به اینکه خودتان(در مورد پاک کردن نظرات) هم در آن مورد درگیر باشید. و احیاناً کار خودتان اشتباه باشد و تنها جهت خلاص شدن از وی به برخورد با وی مبادرت کنید.--SalmanParsi ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۷ (UTC)پاسخ

درود. من از حرفهای مدیران محترم چیزی سردرنیارم، ولی حرف داشتن و ارائه نکردن مدرک شد، نمیدونم چرا یاد میرحسین و تبعات تصمیمش افتادم. فرقش اینه که اون احمدی نژاد را به زاپاس بازی متهم کرد. تصمیم عجولانه و شاید احساسی که هیچگاه اثبات نشد و حداکثر در حد شبهه و احتمال باقیماند و باقی ماند و باعث قطع دسترسی کاربران عزیزی از میان ما شد.

با شناختی که از بهزادجان دارم، انتظار ندارم که تصمیم عجولانه مشابهی را تکرار کرده باشد. اگر هم در تصمیم گیری عجله کرده میتواند اشتباهش را تصحیح و تصمیمی شایسته اتخاذ کند و تایید کننده دایهای موافقی باشد که به ایشان تعلق گرفته؛ تا شاهد اتفاقات تلخ مرداد ماه، اینبار در ویکی نباشیم.Gire 3pich2005 ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۱۲ (UTC)پاسخ

نه مقداد جان. با تمام احترام، وحید اگر می‌خواهد به دلایلی از دانقولا دفاع کند این دلیلی بر درست بودن نظر ایشان نیست. الان سه مدیر هستند که با دلایل من برای بستن دانقولا کافی دانسته‌اند. دلایل از نظر مسئولین بنیاد که من برای بستن دانقولا با آنها کتبا تماس گرفته‌ام و کسب مشورت کردم نیز کافی و بلامانع است. اما گویا اگر خود جیمی ولز هم موافقت کند، نمی‌توان وحید را راضی کرد. --♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۶ (UTC)پاسخ

ویکی فارسی فعلاً ۱۲ مدیر دارد. اگر روزبه و حجت را هم حساب نکنیم ۱۰ مدیر. حتی به نصف هم نمی‌رسید. هر چند که بدون ارائه شواهد اجماع ۱۰۰٪ هم به درد زباله دانی می‌خورد. شواهد هم که ظاهراً فقط در وزارت کشور موجودند و قابل ارائه نیستند. --روح ‏۱۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۰۱ (UTC)پاسخ

توی اتاق جمع آوری مستندات است، در اش هم قفل است. sicaspi ‏۱۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۰ (UTC)پاسخ

چک میل.

از همه دوستان سپاسگذارم. یاد یک جوکی افتادم که طرف توی اتوبان در خلاف جهت رانندگی می‌کرد و به همه رانندگانی که از جهت مقابل می‌آمدند بد و بیراه می‌گفت. ده‌ها نفر از دلسوزترین بچه‌های ویکی در اینجا و تام و صفحه بحثش به این جوان می‌گویند کارت اشتباه است. باز همه را به چت موهومش با یک ویکیبد ویکی انگلیسی حواله می‌دهد. برادر من. گیر داده بودی. خسته شدم. سرکارت گذاشتم. دیگر اینقدر جرزنی ندارد که. دلیلم هم همین بود که شما مدیریت در ویکی را با دعوای بعد از مدرسه اشتباه گرفته‌ای. در دعوای مدرسه‌ای، حق با شماست. هر گروهی که تعدادش بیشتر بود معمولا غالب می‌شود. فردایش هم گروه کتک خورده چهار نفر جدید می‌آورند و گروه غالب را کتک می‌زنند. اینجا ویکی است. منطق و عقل سلیم حرف اول را می‌زند. تشک کشتی کچ که نیست ۴ نفری بریزند سر دو نفر. متاسفم از اینکه همه پیشبینی‌هایم درست در آمد. این قطع دسترسی بی دلیل و کودکانه یک چیز دیگر هم به من آموخت و آن اینکه فهمیدم سردمداران دنیا و آدم حسابی‌ها چه احساسی دارند و چرا تلاش می‌کنند که تیغ در کف زنگی مست نیافتد. ارادتمند دوستان --دانقولا ‏۲۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۳۸ (UTC)پاسخ

با درود. شما در صفحه تابلوی اعلان مدیران به صفحه فیس بوک کاربر امیر شاهین هم اشاره ای نموده بودید. می شود برای دوستانتان در این مورد هم کمی بیشتر توضیح دهید--♦ بهزاد مدرس ♦ ^ب ‏۲۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۷ (UTC)پاسخ

باور کنید وقتم برای ساختن مقاله نقش جهان بسیار کم و کار بسیار گسترده است. با این وجود چون در لحنتان احترام می بینم، پاسخ می دهم. دیدم چندجا نگران افشای هویت من هستید. نگران نباشید. نام کامل من در صفحه کاربریم هست. از طریق همان نام می توانید به صفحه فیس بوکم هم سر بزنید. (متاسفانه خودم به دلیل ف ی ل ت ر ی ن گ ماه هاست به فیس بوکم دسترسی ندارم) از طریق فیس بوک من، شاید بتوانید به بسیاری از دوستان دیگر ویکی نویس هم برسید. از جمله دوستی که نام بردید. حتی از صفحه من می شود به جیمبوی عزیز نیز به راحتی دست یافت. راحت باشید. --دانقولا ‏۲۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۲ (UTC)پاسخ

درود. در میلینگ لیست مدیران هفت مدیر در بحث قطع دسترسی شما شرکت کردند. نتیجهٔ بحث‌ها ۴ ماه قطع دسترسی شما بود و این مدت از میانگین مدت‌های پیشنهادی کمتر است. به‌آفرید ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۳ (UTC)پاسخ

حضرت دیوان سالار! نمی‌خواهید توضیحی در مورد دلایل بدهید؟ آن هفت مدیر کدامند؟ کدامشان موافقند؟ از کی برای تعیین زمان قطع دسترسی بی اساس میانگین می‌گیرند؟ یاد روزبه و شروین به خیر. ظاهراً آنها چیزهایی می‌دانستند که ما تازه داریم با آنها برخورد می‌کنیم. افسوس که مقابلشان ایستادیم. --روح ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)پاسخ

درود. انتظار این گونه سخن‌گفتن را از شما نمی‌داشتم. تصمیم‌گیری بر چند بنیان اصلی استوار بود. سیاههٔ چت بهزاد و دانقولا. مدارک اضافهٔ بهزاد (فیس‌بوک و جز آن) و نظر چند ویکی‌بدی که بهزاد با ایشان صحبت کرده بود. در این میان تاریخچهٔ عملکرد دانقولا و حساب‌های یاورش، که همه متعلق به آشنایان وی‌اند، نظردهندگان را به سمت سخت‌گیری بیشتر علیه کاربر سوق می‌داد. موضوع این حساب‌ها به طور خاص مطرح شد. به هر حال پس از چند روز افراد هر یک مدت زمان پیشنهادی را مطرح کردند و در نهایت من میانگین را به پایین گرد کردم. از روزبه و حجت (که برای کار فنی موقتاً مدیر شده‌است) که بگذریم. همهٔ مدیران جز مانی و میثم و رامین شرکت می‌داشتند. میثم یک ماه است که غایب است و رامین هم علاقه‌ای به شرکت در بحث‌های میلینگ‌لیست مدیران نمی‌دارد. مخالفان قطع دسترسی همان دو نفری بودند که از ابتدا مخالف بودند یعنی وحید و مردتنها و بقیه شرکت‌کنندگان همه موافق قطع دسترسی بلندمدت (شش‌ماهه) بودند. به‌آفرید ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)پاسخ

ببخشید، اتفاقاتی که در چت و فیسبوک مردم می‌افتد، روی حساب ویکپدیایشان تاثیر می‌گذارد؟ --sicaspi ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۴ (UTC)پاسخ

• این موضوع باید بصورت گزارش مفصل به بنیاد ارایه گردد. مدیران ویکیپدیا چکاره‌اند که کاربری را بی مدرک ببندند؟؟ کاربر بهزاد هیچ مدرکی ارایه نکرده‌است. فقط ۴ خط چت نوشته که چیزی را ثابت نمی‌کند. کدام فیس‌بوک؟ وحید ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۵ (UTC)پاسخ
• این فیس‌بوک جریانش چیست؟-- بهزاد ^بحث ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۰۶ (UTC)پاسخ

بهزاد ادعا می‌کند (فقط ادعا، نه پیوند و....)‌ ایمیل دانقولا در فیس‌بوک مال شخصی به نام شاهین بوده است، لذا ... وحید ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۲۲ (UTC)پاسخ

من ایمیل دانقولا را دارم. در فیس‌بوک متعلق به شخصی به اسم "علیرضا X" است. خیلی خیلی وقت پیش هم چک کرده بودم همین بود. چیزی هم که ثابت می‌کند این حساب فیس‌بوک مال گذشته‌ها است دوست مشترکمان در آنجاست: سروش. سروش خیلی وقت است که دیگر در ویکی فعالیت نمی‌کند.-- بهزاد ^بحث ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۴۰ (UTC)پاسخ

مسخره است. یعنی اگر مدیران اجماع کنند که ویکی فارسی را تعطیل کنند نظرشان محترم است؟! همانطور که همکنون در حال فلج کردن وکی با اعمال نابخردانه شان هستند. پشیزی هم ارزش ندارد این مهملات.--SalmanParsi ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۴ (UTC)پاسخ

آقای علیرضای گرامی از کاربران بسیار خوب و مفید ویکی‌پدیای فارسی است. فیس‌بوک و توییتر و ... ربطی به ویکی‌پدیا ندارد و این کار بهزاد مدرس نشان داد که روش منطقی در برخورد با کاربران ندارد و هرآنچه خارج از ویکی‌پدیا است به ویکی‌پدیا می‌کشاند. من امیدوارم آقای ظهیری و مردتنها موضوع قطع دسترسی نادرست ایشان را در متا پیگیری کنند. ترانه جوانبخت ‏۲۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۵۶ (UTC)پاسخ

من هم امیدوارم ظهیری و مردتنها و همین طور بقیه کاربران در مقابل این رفتارهای کودکانه بایستند و با پیگیری موضوع در متا دسترسی دانقولا را باز کنند.Nathaniel ^talk ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۴ (UTC)پاسخ

تازه ایشان را سفت وسخت بستند می‌خواهید باز شود. ولی جدای از اینها من تمام بحث‌های این مدته را خواندم و پیگیر بودم. از یک جهت حق با مدیر بهزاد است که با این اجماع کم مدیران تایید می‌شود و از دید دیگر احتمال اینکه حقی ضایع شود نیز وجود دارد. انسان مرز شوخی و جدی را گم می‌کند. اگر دانقولا واقعا شوخی کرده باشد چه؟ پس چرا چک یوزر را رسما اعلام نمی‌کنند؟ شک است دیگر به جان آدم می‌افتد ول هم نمی‌کند. ولی من بیشتر دوست دارم به مدیران منتخت اطمینان کنم. فصل الخطاب فراموش نشود! --Momali ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۷ (UTC)پاسخ

جناب Momali، بحث این نیست که علیرضا شوخی کرده یا جدی گفته، که حرف این است که مدیران به هیچ عنوان چنین حقی ندارند که با تمسک به یک مشت مهملات به چماق کشی روی آورند. مباحثات خارج ویکی هیچ سندیتی در اینجا ندارد و اگر هم طالب حقیقت هستیم(جدای از بحث مستندات حقوقی در ویکی) علیرضای عزیز -که کسی در صداقتش شکی ندارد- حرف های لازم را گفته. مثلی هست که می گوید کسی را که خواب رفته می توان بیدار کرد، اما کسی را که خود را به خواب زده، هرگز. و این است حال و روز مدیران فرهیخته(!!) ما در ویکی مترقی(!!!). خدا خودش رحم کناد بر این ویکی. --SalmanParsi ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۹ (UTC)پاسخ

توجیه بهزاد مدرس برای قطع دسترسی دانقولا یک بهانه تراشی آبکی بوده که بسیاری از مدیران و کاربران در رد آن گفته اند و بهزاد هم در عمل عیار استدلال بهزاد مدرس را نشان داد و قاعدتا وقتی که فردی سستی پایه استدلالش را دیده حالا باید خجل باشد و هزینه اشتباهش را بپردازد.--Nathaniel ^talk ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۵۳ (UTC)پاسخ

من فرصت نکردم در بحث قطع دسترسی دانقولا شرکت کنم. (کار و زندگی هم دارم و در زمان مشغولیت مدیران با این بحث کسی باید این‌جا را هم می‌گرداند.) هفت مدیر که منتخب کاربران بوده‌اند در این بحث شرکت داشته‌اند و پس از بحث طولانی به این نتیجه رسیده‌اند بنابر این مطابق سازوکار ویکی باید این نتیجه را بپذیریم.) اگر قرار بود برای هر مورد تخلف و مقرر کردن میزان جزای آن کل چند صد نفر ویکی‌کار بحث و صحبت کنند نه این کار عملی بود و نه دیگر انتخاب مدیر لازم بود. سازوکار ویکی اینست که کاربران رأی می‌دهند و مدیرانی برمی‌گزینند برای این‌گونه تصمیم‌گیری‌ها. مدیران هم البته باید شفاف عمل کنند ولی این به این معنی نیست که کل بحث‌های خودشان را به فضای عمومی بیاورند و آشفتگی پیش بیاید. در مورد مسئله شفاف‌سازی الان فقط می‌ماند مسئله این‌که چک یوزر دانقولا به کجا رسید. اگر این مسئله هم در این‌جا توضیح داده بشود بهتر است.--ماني ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۴۸ (UTC)پاسخ

کاربران مدیر انتخاب می کنند که قوانین اجرا شود و نه اینکه با اجماع بی اساسشان قانون دور زده شود.--SalmanParsi ‏۲۵ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۹ (UTC)پاسخ

سلام خدمت دوست گرامی صبحتان خوش و خسته نباشید.

وکل عام وانتم بخیر با احترامات:. -- ♣ محمديان ♣^ب ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۱ (UTC)پاسخ

بنده به نیابت از علیرضای عزیز از شما دوست گرامی تشکر و قدردانی میکنم. این عید خجسته بر شما دوست عزیز و خانواده گرامیتان نیز مبارکباد. از همینجا از خداوند منان خواهانم تا ما (همه خداپرستان و مسلمین ویکی فارسی) را طلب کند در حج تمتع سال آینده در صحرای عرفه این روز و این عید مبارک را جشن بگیریم. ارادتمند و دوستدار شما : --  عبدالله  بحث ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۳ (UTC)پاسخ

به دنیای بدون ویكی خوش آمدید، بعد از مدتی پی خواهید برد كه این دنیا از آن دنیای مجازی بسته، خسته، خفته، اعتیاد آور، قربانی ساز به مراتب بهتر است. این كه چرا بسیاری از با تجربه‌ترین و با سابقه ترین افراد ویكی یك مرتبه یا به صورت داوطلبانه كنار می كشند و یا گاها به زور بیرون رانده می‌شوند جای تامل فراوانی دارد.

دلخور نشو، تازه وقتتان آزاد شده است. حالا بیشتر می توانید به خانواده و دوستانتان سر بزنید و دیگر به صد بهانه نیازی به نشستن پای رایانه و جر و بحث با این و آن نیست. شما از بند (سلول) شماره 00000 ویكی‌‌پدیا آزاد شدید، و از یك قربانی به اسارت گرفته شده كم اختیار كه تا وقتی پیدا می كردید خود را جلوی كامپیوترتان می‌یافتید و ویكی ویكی ویكی .....كه تازه می بایست تحمل تهمت و افترا را هم به دوش بكشید آزاد شدید. این آزادی ضمنا شبیه به آزادی از بند اعتیاد به مخدر نیز هست.

خود من بعد از خدا حافظی از ویكی هماكنون واقعا خوشحالم. هر چند هر از چند گاهی از پشت نرده‌های ارودگاه ویكی به بندگان خدا سرك مي‌كشم، ولی دیگر هیچگاه حاضر به آلوده شدن مجدد به ویكی و اعتیاد به آن نیستم (الان هم فرض كنيد يكی از پشت ميله‌های ويكی به ملاقاتی شما آمده بود). --Mtehrani ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۵۳ (UTC)پاسخ

با سلام خدمت شما همکار قدیمی و عزیز! دانقولا الان در یکی از ویکی‌ها مدیر هستند. البته جز من و خودشان کسی مطلع نیست. دوستدار :--پسرآمل∞ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۲۹ (UTC)پاسخ

جناب تهرانی! اینگونه نفرمائید. علیرضا به زودی به جمعمان باز خواهد گشت.--SalmanParsi ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۰۶ (UTC)پاسخ

قطعاً منتظر برگشت ایشان هستم. ایشان حق ندارند بروند. آمدنشان با خودشان بود، ولی رفتنشان فقط با اجازه تمام هوادارانش میسر است که هیچگاه چنین نخواهد شد.Gire 3pich2005 ‏۲۵ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)پاسخ

کاربر محترم

یکی از کاربران (که در معرض قطع دسترسی قرار دارد) مدعی است تمام مطالبی که از کتاب های چاپی متعدد به این مقاله اضافه کرده اید تقلبی اند و هیچکدام از مطالب شما در منابع یافت نمی شوند. لطفا در این جا بفرمایید در غیر اینصورت خودتان احتمالا قطع دسترسی خواهید شد.121.121.67.210 ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۰۱ (UTC)پاسخ

با درود، مدتها پیش در اینجا صحبت از کتاب خاطرات فرح دیبا کرده بودید که ظاهرا قبل از انقلاب و با نام هزار و یک شب من منتشر شده بوده. خیلی علاقمند بودم که این کتاب را بخوانم ولی متاسفانه نتوانستم ردی از آن در اینترنت پیدا کنم. اگر لینکی از این کتاب و یا اطلاعاتی در مورد چگونگی تهیه این کتاب در اختیارم بگزاری، بسیار سپاسگزار خواهم بود. با تشکر Bardia666 ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۱۷ (UTC)پاسخ

قربان شما نبودید، به مدت چهار ماه ویکی از وجود ایشان محروم شد. --Marvolo Gaunt ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۳۲ (UTC)پاسخ

ای بابا! البته من خودم هم مدتهاست دیگر ویکی نمی آیم. فکر کنم این راه براش بهتر باشه. همانطور که برای من بود. در هر صورت موفق باشی Bardia666 ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۲۹ (UTC)پاسخ

با پوزش بخاطر غیبت طولانی که موجب تاخیر شش ماهه در پاسخ شد. کتاب مزبور را با نام "My Thousand and One Days" در اینترنت خواهید یافت. ظاهرا عباس میلانی هم ترجمه کرده باشد. من بخشهایی از ترجمه فارسی آن را در کتاب دیگری خوانده ام. ارادتمند --دانقولا ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۲۰:۳۲ (UTC)پاسخ

اینهاش --دانقولا ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)پاسخ

با سلام ،من مقاله سنجش استاد دانشگاه [۱] را ویرایش نمودم و در صفحه بحث آن نیز گفتگو کردم ولی متاسفانه کاربران دیگر چندان در بحث مشارکت نکردند. با توجه به کلیدی بودن این رهنمود ممنون می شوم شما یا سایر کاربران با تجربه در این خصوص مشارکت نمایند. موفق باشیدPaiamshadi ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۳۲ (UTC)پاسخ

سلام. علیرضا خان. بعد از اظهارات شوکه کننده هاکلبرفین، همواره میترسیدم برایتان پیغام بگذارم و جوابم را ندید و مطمئن شوم که دروغ نیست. همواره ترجیح میدادم برایتان پیغام نگذارم تا مجبور نشوم حقیقت را دریابم. ولی امروز وظیفه و تکلیفی بر دوشم است که مجبورم کرده چه خوب و چه بد بر ترسم غلبه کنم. جناب علیرضا دینی که از شما بر گردن من و کاربران تازه کار سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ است غیرقابل جبران است. هیچگاه نمیتوانم لطف پدرانه شما را فراموش کنم. امیدوارم هرجا هستید و این پیغام را میخوانید جوابی به من دهید و دلهره بی پایان من را پایان دهید. امیدوارم هرجا که هستید سایه پر مهر و رحمتتان بر سر خانواده و دوستان خدومتان باشد. ارادتمند و دعاگوی همیشگی شما.