بحث:کنیامردم پخترخ
![]() | رد کردن جدول تا شروع بحثها | ![]() |
اینجا یک صفحهٔ بحث برای گفتگو پیرامون بهبود مقاله کنیامردم پخترخ است. اینجا انجمن نیست که راجع به موضوعهای عمومی پیرامون موضوع مقاله گفتگو کنید. |
سیاستهای مقاله
|
یافتن منابع: گوگل (کتابها · اخبار · روزنامهها · آکادمیک · تصاویر آزاد · ارجاعات وپ) · اخبار آزاد · جیاستور · نیویورک تایمز · کتابخانه وپ |
![]() | این مقاله با درجه کیفیت خرد و اهمیت کم دارای امتیاز ۱٬۰۴۷ در ویکیپروژه نسخهٔ آفلاین است.
جزئیات بیشتر
|
![]() |
این مقاله عضو ویکیپروژههای زیر است: | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
- نام مقاله به نظر من در کمال کج سلیقگی ترجمه شده است. آیا منبعی برای آن وجود دارد یا می توان به نام غیر ثقیلی مانند (انسان نمای کنیایی) تغییر داد؟ --شهرزاد قصه گو ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۶ (UTC)
- خیر نمیشود. نامگذاری زیستشناختی آداب دارد. انساننما چیزی چون Homonin میشود. بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۰۸ (UTC)
- این منبع به شکل مرد صورتپهن کنیایی آوردهاست مردتنها ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۲ (UTC)
- بازهم قابل درک تر است. بهتر است تا منبع جدید و معتبر دیگری یافت نشده منتقل شود. اگر یافت شد، به نام معتبر تر اصلاحش می کنیم. --شهرزاد قصه گو ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)
- این نامگذاری پرت است. چرا که اول اسم سرده را میآورند و بعد نام گونه را. این طرف برداشتهاست نام سرده را شکستهاست و گونه را در میان آن آوردهاست. بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۲ (UTC)
- [تعارض ویرایشی] دیگر اینکه مرد نه و مردم. مؤنثش را هم مرد میگویند؟ Anthropo در یونانی به معنی مردم است. و مردم در اصل مفرد است و جمعش مردمان است. Anthropology را هم مردمشناسی میگویند. بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
- من در مورد نامگذاری اینها اطلاع کافی ندارم،فعلا بر نظر شما باشد تا ببنیم واژهنامههای تخصصی چه ترجمه کردهاند مردتنها ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)
- ممنون. اگر واژهنامهٔ تخصصی یافتید مرا هم خبر کنید. در به در دنبالشم. بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
- خوب عجالتااصلاحش کنید به مردم کنیایی صورت پهن. تازه اینهم در شرایطی است که بخواهیم صحیح باشد و نه قابل اثبات. فعلا قابل اثبات روزنامه همشهری است. --شهرزاد قصه گو ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)
- مشکلاتش یکی دو تا نیست. مردمکنیایی را شاید توان پذیرفتن. ولی پهن هم نادرست است. پیشوند platy در platyops که با flat انگلیسی همریشهاست به معنی پهن نیست. پهن چیزیاست که عرضش (یا مساحتش) زیاد باشد به انگلیسی Wide, large, broad بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)
- در مورد مرد یا مردم شما را به بیبیسی که خبری در مورد همین طرف مخابره کرده ارجاع میدهم. Flat-faced man is puzzle اصولا در یافت اسکلتهای نخستین، کلمه مرد جانشین اسکلت می شود. اگرچه مرد نمکی مرد بود، ولی HOTU MAN که در سال 1951 در غار هوتوی خودمان کشف شد، یک مادر 16 ساله بود با فرزند نوزادش. اما در مورد کلمه پهن. شاید کلمه پهن، ترجمه دقیقی نباشد. ولی در مورد صورت و اجزای آن دقیقا همین کلمه بکار میرود. بجز مثال روزنامه همشهری که مرد تنها آوردند، این مثالها را هم برای عبارت صورت پهن ببینید. این یک سایت خبری است و این یکی یک فروم تخصصی عکاسی است که آموزه هایی برای پرتره برداری از صورت پهن دارد. این روزنامه اطلاعات است که از صورت پهن در یک رمان از بزرگ علوی سخن می گوید و دیکشنری بابیلون نیز عبارت صورت پهن را بر پخترخ ابداعی شما ارجح میداند. حتی در ویکی خودمان هم شاه بوف را با صورت پهنش می شناسند و نه با پخت رخ بودنش. به هر حال این مثالها و صدها مثال دیگر در ادبیات و علوم، نشان میدهند که عبارت صورت پهن یک عبارت کاملا جا افتاده در زبان فارسی است و تغییرش توسط شما به عبارت نامانوس و ثقیل التلفظ پخترخ بیشتر نشان ........... (داشتم قطع دسترسی میشدم!!!) --شهرزاد قصه گو ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)
- مشکلاتش یکی دو تا نیست. مردمکنیایی را شاید توان پذیرفتن. ولی پهن هم نادرست است. پیشوند platy در platyops که با flat انگلیسی همریشهاست به معنی پهن نیست. پهن چیزیاست که عرضش (یا مساحتش) زیاد باشد به انگلیسی Wide, large, broad بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)
- خوب عجالتااصلاحش کنید به مردم کنیایی صورت پهن. تازه اینهم در شرایطی است که بخواهیم صحیح باشد و نه قابل اثبات. فعلا قابل اثبات روزنامه همشهری است. --شهرزاد قصه گو ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)
- صورت پهن مخالف صورت باریک یا صورت کشیدهاست. صورت پخت یعنی صورتی که پوز به جلو نمیدارد. صورت شمپانزه را با آنِ انسان مقایسه کنید تا دستتان بیاید. معمولاً صورت پهن، پخت هم به نظر میآید چون نسبت جلوآمدگی به مساحت صورت کم میشود. ولی پهن به معنی پخت نیست. پهن wide است یا broad است. چیزی که عمقش کم باشد و مسطح هم باشد در فارسی تهرانی به آن پخ میگویند. که احتمالاً همان پخت با تخفیف است. چنان که دست را دس میگویند. مثال بابیلونتان پرت است. چرا که کلمهٔ دیگری را ترجمه کردهاست. Orthocephalis پیرامون مرد: کسانی که مرد مینویسند به انگلیسی نگاه میکنند که در آن کلمهٔ مرد برای نوع انسان هم استعمال میشود. در فارسی مرد برای نوع انسان استعمال نمیشود. Anthropo در فارسی مردم است. چنان که Antrhopology را مردمشناسی میگویند منبع هم تا بخواهید میدارم. من هم آنتروپو را ترجمه کردهام. بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۲۱ (UTC)
- یک مثال دیگر. صورت یک گوریل بزرگ از انسان پهنتر است ولی پختتر نیست. بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۲۷ (UTC)
- فکر کنم یک اصطلاح عامیانه برای پخترخ: «صورت قابلمهای» است. بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۳۵ (UTC)
- من هم در تهران زندگی میکنم و با معنی واژه پخت و پهن و حتی ترکیب عامیانه تخفقف یافته آنها (پت و پهن) کاملا آشنایم. تفاوت این دو را هم خوب می دانم. مشکل فقط یک چیز است. مردم بجای اینکه بگویند صورت فلانی پخ است یا رخش پخت است، به اشتباه می گویند صورت فلانی پهن است. این که دیگر تقصیر من نیست. یعنی منظورشان را (ولو پخت بودن رخ طرف باشد) با عبارت صورت پهن می رسانند. فرهنگستان هم که برای فلت فیس ترجمه دقیقی نداده است. بنابراین ما نیز به تبع مردم از همین صورت پهن (که کاملا گویای منظور هم هست) استفاده کنیم و زیاد در بند فصیح بودن نباشیم و بجای آن به گونه ای سخن برانیم و بنویسیم که کلام همدیگر را بفهمیم. --شهرزاد قصه گو ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۵۶ (UTC)
- در زبان عامیانه velocity و speed را هر دو سرعت میگویند در حالی که در فیزیک به velocity سرعت میگویند و به speed که در زبان عامیانه سرعت گفتنه میشود «تندی» (یا چیز دیگری) میگویند. مثالی دیگر: در زبان عامیانه به جای اینکه بگویند فلانی جرمش ۱۰۰ کیلوگرم است میگویند وزنش ۱۰۰ کیلوگرم است. در حالی که وزنش ۹۸۰ نیوتن است. پهنی و پختی دو مفهوم جداست و تفاوت معنایی این دو لحاظ باید شود. بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)
- من هم در تهران زندگی میکنم و با معنی واژه پخت و پهن و حتی ترکیب عامیانه تخفقف یافته آنها (پت و پهن) کاملا آشنایم. تفاوت این دو را هم خوب می دانم. مشکل فقط یک چیز است. مردم بجای اینکه بگویند صورت فلانی پخ است یا رخش پخت است، به اشتباه می گویند صورت فلانی پهن است. این که دیگر تقصیر من نیست. یعنی منظورشان را (ولو پخت بودن رخ طرف باشد) با عبارت صورت پهن می رسانند. فرهنگستان هم که برای فلت فیس ترجمه دقیقی نداده است. بنابراین ما نیز به تبع مردم از همین صورت پهن (که کاملا گویای منظور هم هست) استفاده کنیم و زیاد در بند فصیح بودن نباشیم و بجای آن به گونه ای سخن برانیم و بنویسیم که کلام همدیگر را بفهمیم. --شهرزاد قصه گو ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۵۶ (UTC)
- ممنون. اگر واژهنامهٔ تخصصی یافتید مرا هم خبر کنید. در به در دنبالشم. بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
- این نامگذاری پرت است. چرا که اول اسم سرده را میآورند و بعد نام گونه را. این طرف برداشتهاست نام سرده را شکستهاست و گونه را در میان آن آوردهاست. بهآفرید ۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۲ (UTC)
درود دوستان؛ در اندیشه پابرهنه پریدن به میان بحث شیرینتان نبودم، ولی چون سخن از گفتار آمیانه شد گفتم یادآوری کنم که واژهٔ عامیانهٔ پَخ در میان توده به جای پخت کاربرد داشته و اصطلاح کلهپخ یا سرپخ( که البته به پشت سر اشارت دارد) هم اصطلاحی پُررواج میباشد. با احترام بسیار. --Ariobarzan ۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۰۶ (UTC)
- از نظرتان سپاسگزارم. بهآفرید ۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)
نامزد حذف شدن یک پروندهٔ ویکیانبار استفادهشده در این صفحه
[ویرایش]پروندهٔ زیر از ویکیانبار که در این صفحه استفاده شده نامزد حذف شده است:
در بحث حذف که در صفحهٔ نامزدی صورت میگیرد شرکت کنید. —Community Tech bot (بحث) ۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۸ (UTC)
Text is available under the CC BY-SA 4.0 license; additional terms may apply.
Images, videos and audio are available under their respective licenses.